نویسنده: آنا بروچوسکایا

در اکتبر 2007، دوکو عمروف، که خود را رئیس‌جمهوری ایچکریا می‌داند، به‌طور رسمی تاسیس امارات قفقاز در قفقاز شمالی را به‌عنوان سازمانی برای متحد کردن شبه‌نظامیان این منطقه، اعلام کرد. اما اهداف این سازمان هم محلی و هم جهانی بود. در آن زمان عمروف گفت:«دشمن ما فقط روسیه نیست، بلکه هرکس علیه اسلام و مسلمین جنگ برپا کند، دشمن ماست.» این سخن عمروف نشانه آشکاری از ماهیت فراملی ایدئولوژی اسلام‌گرایی افراطی است که به مقاومت چچن جان می‌بخشد.

خشونت در این منطقه افزایش یافت و در آوریل 2009، امارات قفقاز علنا اعلام کرد به گروه جهانی می‌پیوندد و با القاعده، گروه تروریستی بین‌المللی برجسته آن زمان بیعت کرد. کمتر از یک سال بعد یعنی در ژوئن 2010 دولت آمریکا این تغییر جهت را به رسمیت شناخت و وزارت امور خارجه آمریکا عمروف را به‌عنوان تروریست جهانی معرفی کرد. گرچه امارات قفقاز دارای شرکای جهانی است، اما ترجیح می‌دهد فعالیت محلی داشته باشد. عمروف خود اهداف داخلی را نسبت به اهداف بین‌المللی در اولویت قرار می‌داد، گرچه اهداف بین‌المللی با رویکرد القاعده سازگارتر بود. علاوه بر این، این گروه از طریق فعالیت‌های تروریستی داخلی و هدف قرار دادن نیروهای دولت روسیه برای خود حمایت کسب می‌کرد. این گروه همچنین از حملات گسترده به غیرنظامیان در روسیه کسب اعتبار می‌کرد. حملاتی مانند بمبگذاری در قطار نوسکی اکسپرس در نوامبر 2009، حمله انتحاری در مترو مسکو در مارس 2010، حملات به فرودگاه بین‌المللی دوموده‌دوو در فوریه 2011 و دو بمبگذاری انتحاری در ولگوگراد در دسامبر 2013. اما پس از آن، حضور امارات قفقاز در روسیه و میزان فعالیت‌های آن به شدت تحت تاثیر تحولات خاورمیانه قرار گرفت.


امواج افراط‌گرایی از روسیه

بحران سوریه که در مارس ۲۰۱۱ آغاز شد به سرعت به خاستگاهی برای گروه‌های افراطگرای خارجی تبدیل شد و مطبوعات روسی و غربی به‌طور مکرر از حضور جنگجویان چچن در سوریه خبر دادند. درحقیقت چهره اسلام‌گرایان افراطی چچن با درگیری‌های سوریه و گروه‌های تروریستی حاضر در این کشور مانند القاعده و داعش عمیقا تغییر کرد. تا اواخر سال ۲۰۱۱ و اوایل ۲۰۱۲، صدها جنگجوی خارجی از روسیه و دیگر نقاط اوراسیا به میدان نبرد سوریه مهاجرت کردند. تا سال ۲۰۱۳ شبه‌نظامیان چچنی به طلایه‌داران گروه‌های اسلام‌گرای افراطی مخالف بشار اسد تبدیل شدند، به‌طوری که دست‌کم سه گروه افراطی سوری ازسوی امرای چچنی قفقاز شمالی رهبری می‌شوند. به‌عنوان مثال یکی از این گروه‌ها ازسوی ابو عمر شیشانی چچنی اهل گرجستان هدایت می‌شود. این گروه‌ها، مانند دیگر عوامل اسلامی در سوریه و فراتر از آن درگیر نزاع فزاینده برای کنترل مخالفان سوری خواهند شد و پس از آن بین القاعده و متحد سابق القاعده نقش‌آفرینی خواهند کرد.

در این کشاکش ایدئولوژیک، وفاداری امارات قفقاز در ابتدا به القاعده خواهد بود. امارات قفقاز و داعش به لحاظ ایدئولوژی، رویکرد سربازگیری و خشونت و همچنین ساختار به‌طور چشمگیری بایکدیگر متفاوت هستند. از لحاظ عملیات نیز این دو گروه متفاوت هستند، به‌طوری که اورکان جمال، کارشناس منطقه‌ای، عملیات امارات قفقاز را«دولت شب» می‌نامد که ساختار کاملا نظامی دارد، اما رویکرد داعش «در هنگام روز» است و این گروه خواهان آن است که همه خانواده‌ها به آن بپیوندند. اما این تفاوت با گذر زمان کمتر خواهد شد.

در ژوییه ۲۰۱۴، ابوبکر البغدادی، رهبر داعش، روسیه و آمریکا را دو دشمن اصلی جهان اسلام نامید که هر دو «از سوی یهودیان تجهیز شده‌اند». ظاهرا این اولین‌باری بود که داعش چنین توجهی به روسیه می‌کرد. این توجه داعش با بداقبالی قابل توجه امارات قفقاز همزمان بود. در مارس ۲۰۱۴، نیروهای امنیتی روسیه عمروف را کشتند. علی ابو محمد الداغستانی جانشین عمروف شد. او نخستین رهبر غیر چچنی امارات قفقاز و حامی القاعده بود. اما حکومت او دوام چندانی نداشت و یک سال بعد به دست نیروهای روسیه کشته شد. مرگ الداغستانی به همراه افزایش اقدامات ضد تروریسم دولت روسیه، امارات قفقاز را به لرزه درآورد. به گفته آرتور آتائف، کارشناس روس «امارات قفقاز پس از الداغستانی دیگر رهبری کاریزماتیک نداشت و کاملا منابع مالی خود را از دست داد.» بد اقبالی امارات قفقاز بسیار عمیق بود؛ به‌طوری که این گروه قادر به سربازگیری نبود و از روحیه ضعیف جنگجویان آسیب می‌دید. این حقارت جاذبه بیشتری برای یک روایت اسلامی جایگزین که مورد حمایت داعش بود، ایجاد کرد و داعش جایگزین امارات قفقاز شد. منابع روسی می‌گویند که از سال ۲۰۱۳، داعش کمپین‌های تبلیغاتی فوق‌العاده موثری را در روسیه به راه انداخته که جوانان مسلمان کم‌سواد و محروم را هدف قرار داده است. داعش برای رسیدن به هدف خود بر موضوعات اساسی اجتماعی دست گذاشته است، موضوعاتی مانند مذهب، قومیت، تبعیض و آزار و اذیت‌های مداوم و خشن اقلیت نژادی از سوی نیروی‌های امنیتی روسیه که همگی احساس خشم از حکومت روسیه را برمی‌انگیزد. بنابراین، براساس گزارش دلخراش و مفصل سووبودا، دیده‌بان حقوق بشر روسی، اگر نگوییم هزاران، صدها چچنی به اتهامات واهی در زندان‌ها روسیه به سر می‌برند و سرویس‌های امنیتی روسیه مکررا آنها را شکنجه می‌کنند.