دیپلماسی اقتصادی، ضعیف‌تر از دیپلماسی سیاسی

دکتر علی رحمانی

مدیرعامل شرکت مشاور سرمایه‌گذاری نیکی‌گستر

با اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک در بامداد ۲۷ دی ماه انتظارات مثبت از آینده شرایط اقتصادی بازار، رشدهای اخیر بازار سرمایه را رقم زد. بازار سرمایه در روزهای گذشته شاهد رشد مناسبی در شاخص‌های صنایع مختلف بود. رونق بازار سرمایه در روزهای جاری و بعد از اجرایی شدن برجام قابل پیش‌بینی بود. در این میان با مروری بر علت‌های پدیده مذکور در بازار سرمایه می‌توان به تبیین و پیش‌بینی آینده آن پرداخت. فرضیه‌ای که در مقام اول می‌توان از آن یاد کرد، انتظارات مثبت فعالان اقتصادی از آینده شرایط سیاسی کشور است که یکی از علت‌های اصلی رشد بازار سرمایه در هفته‌های منتهی به انتخابات است. بسیاری از سرمایه‌گذاران در این روز‌ها با پیش‌بینی‌های خوش‌بینانه از نتایج انتخابات، پیش رو، آینده بازار سرمایه را مثبت ارزیابی می‌کنند. البته برخی هم معتقدند مقامات دولتی در شرایط فعلی و قبل از انتخابات، انگیزه کافی برای رونق بخشی به بازار را دارند. سفر رئیس‌جمهوری به اروپا و انتشار اخبار عقد موافقت‌نامه‌ها و قراردادهای تجاری بین شرکت‌ها و تجار ایرانی و اروپایی، باعث شد تا امیدواری‌های بیشتری حاصل شود که گشایش‌های حاصل شده، عملکرد شرکت‌ها را بهبود ببخشد، ظرفیت فعلی فعالیت‌های آنان را افزایش دهد و در نهایت اینکه باعث افزایش هر چه بیشتر سودآوری آنها شود. این مساله را در صنعت خودروسازی به وضوح می‌توان مشاهده کرد. افزایش شاخص شرکت‌های خودروسازی در بازار سرمایه، در شرایطی است که قراردادهای منعقد شده بین این شرکت‌ها و شرکت‌های اروپایی، سودآوری این شرکت‌ها را نه تنها در سال جاری افزایش نخواهند داد، بلکه بعید است که تا پایان سال ۹۵ هم گشایش‌های حاصل شده اثری بر سودآوری این شرکت‌ها داشته باشد؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت در حال حاضر رونق حاصل شده در بازار سرمایه در نتیجه افزایش انتظارات مثبت نسبت به شرایط اقتصادی و سیاسی است.


در این بین، پیش‌بینی‌ها از قیمت ارز در سال آینده در معادلات فعالان اقتصادی، به خصوص سرمایه‌گذاران خارجی نقش بسزایی ایفا می‌کنند. کاهش قیمت نفت و به دنبال آن کاهش عرضه ارز در بازار، طی ماه‌های گذشته باعث شد تا ثبات نرخ ارز آسیب بیند و شاهد افزایش قیمت ارز باشیم. اما از سوی دیگر تنها عاملی که وزن انتظارات مثبت را افزایش داده است، ورود بیش از پیش روسیه به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت، به معادلات اقتصادی- سیاسی منطقه است. در معادلات بین‌المللی بسیاری از فعالان اقتصادی در بازار سرمایه تصور می‌کنند با ورود روسیه به تحولات منطقه و رایزنی‌های ایران و روسیه با مقامات عربستان، قیمت نفت در سال آینده افزایش پیدا خواهد کرد و متوسط قیمت نفت به ۳۵ دلار افزایش خواهد یافت. دیگر نتیجه ورود روسیه به معادلات اقتصادی- سیاسی منطقه و حل مناقشه هسته‌ای بین ایران و غرب با اجرایی شدن برجام، انتظار برقراری آرامش در عراق و سوریه تا پایان شهریور سال ۹۵ است. انتظار می‌رود با برقراری آرامش در سوریه و عراق، به دلیل نفوذ سیاسی اقتصادی ایران، فعالان اقتصاد ایران بتوانند نقش تعیین‌کننده‌ای را در بازسازی این دو کشور ایفا کنند. اما آن چیزی که باید مورد توجه مقامات اقتصادی و سیاسی کشور قرار گیرد، افزایش توان دیپلماسی اقتصادی کشور است.
چرا که در ماه‌های اخیر تحولات تجاری منطقه نشان می‌دهد که دیپلماسی اقتصادی ضعیف‌تر از دیپلماسی سیاسی عمل کرده است. برای مثال عراق در اقدامی برای کالاهای ایرانی از قبیل سیب و سیمان تعرفه‌هایی را در نظر گرفت که به نفع صادرات به این کشور نیست و رقبای ما را تقویت می‌کند، بنابراین با توجه به شرایط منطقه و هزینه‌هایی که بابت مسائل سیاسی امنیتی به کشورمان تحمیل شده است، دیپلماسی اقتصادی باید بتواند شرایط را برای فعالان اقتصادی در این قبیل از کشورها فراهم کند. در بخش نفت نیز که سابقا با افزایش قیمت خوراک، بازار سهام و سرمایه‌گذاری در صنعت پالایشگاهی و پتروشیمی به نحو منفی تحت تاثیر قرار گرفته بود و حتی از نداشتن پالایشگاه توسط وزارت نفت گله می‌شد و به نوعی رقابت با بخش خصوصی مطرح بود، به دلیل کاهش قیمت نفت و در نتیجه گرفتاری مالی ناشی از چنین وضعیتی فضا برای فعالیت بخش خصوصی گشوده شده است. این اتفاق می‌تواند اقدام مثبتی برای فعالان اقتصادی در صنعت پتروشیمی و پالایشی باشد. هر چند که هنوز شرایط سرمایه‌گذاری در این دو صنعت نسبت به برخی کشورهای دیگر چندان جذاب نمی‌نماید. در نهایت اینکه در شرایط فعلی، فعالان اقتصادی بازار سرمایه دچار خوش‌بینی زیاد و اضافه وزن برای احتمال رویدادهای آینده شده‌اند و این انتظارات به مرور تعدیل خواهد شد هر چند نسبت به آینده اقتصادی و سیاسی خوش‌بینی معقولی باید وجود داشته باشد.