چرا مر گ‌ومیر سازمان‌ها زیاد شده است؟

* پرویز نصرتی کردکندی
عضو انجمن ایرانیان فارغ‌التحصیل ژاپن و مدیر استراتژی شرکت پارسا پلیمر شریف
قسمت دوم

اگر نگاهی گذرا به گذشته‌های نزدیک زندگی سازمان‌های پیرامونی خود داشته باشیم و بخواهیم لیستی از سازمان‌هایی که تا چندی پیش حتی در مدار موفقیت حرکت می‌کردند، جمع‌آوری کنیم درمی‌یابیم که الان دیگر هیچ اثری از بسیاری از آنها وجود ندارد و تنها می‌توان هریک را به یاد آورده و نامشان را بنویسیم.

دیدگاه زیستی به سازمان

در این دیدگاه که توسط نظریه پردازانی مانند آلدریش، فری من و هنتن ارائه و توسعه یافته است، به سازمان همچون موجود زنده نگریسته می‌شود. در این دیدگاه سازمان‌ها مانند موجودات زنده روزی به دنیا می‌آیند و روزی مجبور به ترک صحنه زندگی کسب‌وکار خود می‌شوند، ولی یک تفاوت بزرگ با موجودات زنده دارند و اینکه طول عمر سازمان‌ها سقف معینی ندارد و اگر شرایطی رقم بخورد سازمان‌ها می‌توانند با تجدید جوانی‌های مداوم و مستمر، سال‌های سال به حیات تاثیرگذار خود ادامه دهند.

شاید باورش هم برای ما سخت باشد که شرکتی بیش از هزارو چهارصد سال عمر کرده باشد، ولی شرکت «کنگو گومی»
Kongō Gumi Co که تاسیس آن به سال 578 میلادی در اوزاکا ژاپن برمی‌گردد و در صنعت ساخت‌وساز به‌خصوص ساخت معابد بودایی تبحر داشته است،تا سال 2006 میلادی که از سوی شرکت «تاکاماتسو» Takamatsu (فعال در صنعت ساخت‌وساز) خریداری شد، به حیات خود ادامه داد.

این شرکت که قدیمی‌ترین شرکت دنیا است، زمانی شروع به‌کار کرد که کابوشیکی گایشا کونگو گومیکه یکی از بهترین سازندگان معبد در کشور کره آن زمان بود و به دعوت شاهزاده شوتوکو به ژاپن رفت و معبد معروف شیتنو را ساخت. پس از آن بود که این شرکت تاسیس شد و بیش از هزارو چهارصد سال در ژاپن فعالیت کرد و «ماساکاسی کنگو» سی‌و‌نهمین رئیس یا مدیر آن قبل از فروش به شرکت کاماتسو بود.

اما مرگ این شرکت در سال 2006 حاوی سه پیام بود، اول اینکه عمر سازمان‌ها می‌تواند بسیار طولانی باشد، دوم اینکه صنایعی در گذشته باقی می‌ماندند که تخصص ویژه و منحصربه‌فردی داشته باشند و نکته آخر اینکه حتی پدیده منحصربه‌فردی مانند کنگو گومی هم نتوانست با تغییرات سده بیست ویک خود را تطبیق دهد و از صحنه کسب و کار کنار رفت.

البته شرکت‌های زیادی از زمان‌های دور وجود دارند که راه خود را کماکان ادامه می‌دهند و بیشتر در صنایعی مانند هتل داری و رستوران داری فعالیت دارند ولی بحث ما بیشتر به سازمان‌هایی مربوط می‌شود که در دو قرن گذشته شروع به فعالیت کردند و از چارچوب‌های نوین سازمانی بهره می‌برند و اشل سازمانی بزرگ‌تر از کسب و کارهای خانوادگی و کوچک دارند.

وقتی به این سازمان‌ها توجه می‌کنیم، درمی‌یابیم که کماکان آنها با این قدمت و عمر همانند جوانی خود و حتی بهتر از جوانی‌های خود رفتار کرده و خلق ارزش می‌کنند. حتی تعدادی را می‌توانیم ببینیم که پایانی برای خود متصور نیستند و عمر ابدی برای خود پیشه کرده‌اند.

اگر بخواهیم شاهد خوبی برای این مدعا ارائه دهیم در بین نمونه‌های انگشت شمار موجود باید به شرکت «پروکتر اند گمبل» یا همان P&G اشاره کنیم.

شرکتی که در سال 1873 میلادی با تولید صابون و شمع شروع به‌کار کرد در دهه ۱۸۸۰ اولین نو آوری اتفاق افتاد و محصول جدیدی از سوی این شرکت به بازار عرضه شد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این محصول، صابون ارزان‌قیمتی بود که در آب شناور می‌ماند. درهمین سال‌ها بود که شعبه‌های مختلف شرکت در خارج از آمریکا تاسیس و پی اند جی به یک شرکت بین‌المللی تبدیل شد.

در سال ۱۹۲۴، این شرکت به عنوان نخستین شرکت پیشتاز، اولین تحقیقات بازار در کسب‌وکار را انجام داد. این رویکرد متفکرانه، شرکت را قادر ساخت، که درک از مشتری را بهبود بخشد و نیازهای او را پیش‌بینی کند و با عرضه محصولات خود، پاسخ مناسبی به آن بدهد.

در سال ۱۹۴۱، پروکتر اند گمبل باز نوآوری دیگری داشت و به عنوان اولین شرکتی بود که سیستم ارتباط با مشتریان را از طریق بررسی میدانی و البته مکاتبه شروع کرد. این اقدام در آن سال‌ها که مشتری هیچ ارزشی نداشت و میزان تولید صنعتی کمتر از تقاضا بود و مشتری ناچار به خرید هر کالایی بود، عمق آینده نگری مدیران وقت را نشان می‌دهد.

در سال ۱۹۷۳ همزمان با جشن تولد یکصدسالگی، شرکت با افزودن شماره تلفن‌های آزاد برای مشتریان توسعه در ارتباط با مشتریان را در دستور کار خود قرار داد و در سال ۱۹۸۰ با استفاده از پست الکترونیکی، راه‌های ارتباطی با مشتریان، گسترش یافت و مشتری همچنان در قلب فعالیت‌های شرکت باقی‌ماند و این گونه نگاه به مشتریان در سال 1984 شرکت را در فهرست 100 شرکت برتر جهان قرار داد. این شرکت با هوشمندی در بیست سال گذشته به مسوولیت‌های اجتماعی تمرکز خاص کرده و در این زمینه هم پیشتاز شده است. درست 10 سال پیش یعنی در سال ۲۰۰۶ در راستای همین رویکرد و با شعار«پی اند جی در خدمت مردم و زمین است» و انجام کار درست در دراز‌مدت، استراتژی خود را اعلام کردند و برنامه تامین آب آشامیدنی سالم برای کودکان در برخی از فقیرترین کشورها را با هزینه شرکت به اجرا درآوردند.

یکی از عوامل اصلی که باعث می‌شود میراث شرکت‌ها ده‌ها سال پایدار بماند، درک درست پارادایم‌های حاکم زمان خود است. اینکه چگونه رفتار کنند و درک رویکردهای زمان خود وقتی که شرکت‌های دیگر کماکان با ابزارها و رویکردهای گذشته و منسوخ شده کار را ادامه می‌دهند و از درک تحول پارادایم حاکم عاجز هستند.

مدیرعامل فعلی شرکت بر این باور است که پی اند جی، از نسلی به نسل دیگر، از دل شخصیت کارکنانش بیرون آمده است. بیش از 135 هزار نفر پرسنل در ۸۰ کشور جهان، مشغول به‌کار در این شرکت هستند. پروکتل اند گمبل با فروش 90 میلیارد دلاری و سود 75/ 10 میلیارد دلاری در سال ۲۰۱2 رتبه ۲۵ را در فهرست فورچون 500، از آن خود کرده است. در این فهرست، P&G بیست و سومین شرکت بزرگ آمریکا از لحاظ درآمد، چهاردهمین از لحاظ سود و دهمین شرکت تحسین شده است.

به‌راستی رمز ماندگاری و بالندگی تمام‌نشدنی این‌گونه سازمان‌ها چیست؟ و چرا به‌رغم قدمت زیاد کماکان جوانی می‌کنند؟

پاسخ روشن است وقتی سیر تطور تاریخ شرکت پی اند جی را مطالعه می‌کنید می‌بینید آنها رویکردهای نوین را زودتر از دیگران شناسایی و آن را به اجرا می‌گذارند و زمینه احیای خود را عملی می‌کنند.

چرا متفاوت فکر می‌کنند؟

همه این سال‌ها که طی چند نسل این شرکت توانسته رشد متوقف نشدنی خود را ادامه دهد، نمی‌تواند اتفاقی و فقط با شانس همراه بوده باشد پس باید به دنبال دلایل دیگری گشت و مولفه‌های کلیدی آن را پیدا کرد.

مدل‌های ذهنی از پارادایم‌های ذهنی حاکم تبعیت می‌کنند

مدل‌های ذهنی در چگونگی برهان و تفسیر تصمیم‌گیری می‌کنند و اقدام در رابطه با هر پدیده‌ای نقش دارد، در تعاریف جدید مدیریت گفته شده است مدیریت یعنی تصمیم‌گیری و عمل به تصمیم‌گیری از مدل‌های ذهنی فرد و سازمان نمی‌تواند مجزا باشد، پس برای پی بردن به این تفاوت‌ها در نحوه عمل سازمان‌ها و تفاوت موجود در چرخه عمر آنها باید به مدل‌های ذهنی آنها توجه ویژه کرد.

پروفسور جاکوپر 10 سال پیش عنوان کرد که مدل‌های ذهنی، سازمان‌ها را به نزدیک‌بینی مبتلا می‌کند یا به تعبیری استراتژیک، پارادایم‌های کنونی جاودانه تلقی می‌شوند و سازمان‌ها به فعالیت‌ با ابزارهای منسوخ که موفقیتی را به‌دست آورده‌اند تکیه می‌کنند.

همزمان با پروفسور جاکوپر نظریه فریدمن نیز این ادعا را تقویت کرد. فریدمن در رابطه با مدل‌های ذهنی، می‌گوید: تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهایی که در سازمان‌ها رهبران انجام می‌دهند براساس مدل‌های ذهنی ناقصی است که تصویری از سیستم‌های پیچیده واقعی را در ذهن اسکن کرده‌اند و بر هیچ‌یک از فرضیات آنها آزمونی انجام نشده است و سوال دائمی در این زمینه این است که اصرار مدیران و رهبران سازمان‌ها در اجرای تصمیماتی که نتایج دلخواه را ندارد و در بیشتر موارد موجبات نابودی آنها را فراهم می‌کند در چیست؟ و آیا راهی وجود دارد که بتواند نظام اعتقادی آنها را به نتایج کارآمدتری برساند؟

فریدمن در پاسخ به این سوال بیان می‌کند، وقتی مدل‌های ذهنی، برداشت ما را از روابط علت و معلولی رقم می‌زند و تحت تاثیر اعتقادات کلیدی ما هستند، درک اینکه دنیا چطور کار می‌کند و کدام رفتارها تناسب بیشتری با شرایط محیطی دارد بسیار مشکل است، در واقع به این باور می‌رسیم که تصمیم و رفتار اتخاذ شده کاملا درست هستند اما در واقع تصمیم‌های فوق برخلاف تصور به نتایج دلخواه نمی‌انجامد. باید توجه داشت مدل‌های ذهنی ضعیف یعنی معنی‌دار بودن فاصله پارادایم حاکم و پارادایم ذهنی موجود، می‌تواند مقاومت در مقابل تغییر را تشدید کند.

چهار نظریه‌ای که انقلاب بنیادین فکری ایجاد کردند

برای درک پارادایم‌های حاکم، در صد سال اخیر چهار انقلاب بنیادین در چگونگی درک بهتر موضوعات و داشتن مدل‌های ذهنی که بتواند پاسخ نیازهای روز و آینده شما را بدهد به‌وجود آمده است. این چهار تئوری بنیادین، باوجود فاصله‌دار بودن زمانی از هم برای تکمیل فهم جامع پارادایم‌های جدید کمک زیادی به هم کرده‌اند.

چهار تئوری بنیادین که از ابتدای قرن گذشته به ترتیب مطرح شده است و از چارچوب‌های مشترکی تبعیت می‌کنند، عبارت است از:

1- نظریه نسبیت انیشتین در سال‌های ابتدایی قرن بیستم مطرح شد. او با نظریه خود بی‌اعتباری فیزیک نیوتنی را تقویت کرد.

2- نظریه فیزیک کوانتوم در سال‌های ابتدایی دهه دوم قرن بیستم از سوی ماکس پلانک که از شاگردان انیشتین بود مطرح شد که منجر به بی‌اعتباری فیزیک نیوتنی شد.

3- نظریه «نظم در بی‌نظمی» یا «آشوب» پس از دو نظریه نسبیت و کوانتوم؛ سومین انقلاب را در رشد عدم مطلق‌بینی ارائه کرد. نظریه نسبیت؛ نظریه نیوتنی زمان و فضای مطلق را در هم ریخت و نظریه کوانتوم، رویای سنجش‌های دقیق، قابل کنترل و متقن را بر هم زد و نظریه نظم در بی‌نظمی یا آشوب، پیش‌بینی‌های یقینی را که از اندیشه‌های لاپلاس نشات می‌گرفت زیرسوال برد و ابزار حل مسائل پیچیده را در محیط آشوب و آکنده از تغییر و تحول امروزی فراهم ساخت.

4- تئوری منطق فازی یک پایان تکاملی به سه نظریه قبلی بود و پازل‌های برجامانده فلسفی آن را نیز پاسخ داد، هرچند سه نظریه قبلی از علم فیزیک راه‌های اثبات نظریه خود را عملی کرده بودند، ولی دکتر لطفعلی عسگرزاده افتخار بزرگ علمی ایران که از اولین مهندسان برق دانشگاه تهران بود و دوره‌های تکمیلی تحصیلی خود را در آمریکا گذرانید، در سال 1967تئوری منطق فازی خود را مطرح کرد و با این تئوری پنجره جدیدی برای توسعه فناوری‌های الکترونیکی و به‌خصوص هوش مصنوعی گشود و منطق ارسطویی یا همان منطق صفرویک یا دو دویی را برای همیشه به بایگانی سپرد.

تمام این نظریه‌های چهارگانه ابتدا برای موضوعات علمی مطرح شدند ولی با پیچیدگی‌های فراوانی که در مدیریت سازمان‌ها به‌وجود آمد استقبال از این دستاوردهای علمی در مدیریت رواج یافت. امروزه علم مدیریت و اداره کردن کسب و کارها بیشتر از رشته‌های فنی نیاز به منطق فازی دارند، چرا که با افزایش عدم قطعیت‌ها و تغییرات فراوانی که هرروزه با آن روبه‌رو هستند مدل‌سازی‌های منطبق بر منطق فازی که حتی موارد متضاد هم می‌توان در آن مدل‌سازی کرد، نیاز بی‌بدیل رهبری سازمان‌ها خواهد بود. به چگونگی این نظریه‌های چهارگانه و تاثیر آن در علم مدیریت و مدل‌های ذهنی نوین در بخش‌های آینده این مجموعه اشاره
خواهیم کرد.

p.nosrati@yahoo.com *