سقوط صدراعظم؟

جنی هیل

بی بی سی

پس از شکست تحقیرآمیز در انتخابات منطقه‌ای و با کاهش شدید محبوبیت، آیا قدرت سیاسی آنگلا مرکل به پایان رسیده است؟ در حالی که برلین روزهای پایانی تابستان را طی می‌کند، راهنمای سفر به آخرین توریست‌های تابستانی در حالی با قایق رودخانه را طی می‌کنند، می‌گوید: «آنگلا مرکل اینجا کار می‌‌کند.» بلافاصله تلفن‌های همراه رو به ساختمان گرفته می‌شود و افراد برای گرفتن عکس ژست می‌‌گیرند.گردشگران، در حالی‌ که دست‌ها را بالای چشمهایشان می‌‌گیرند تا مانع نور آفتاب شوند، به ساختمانی از سنگ‌های سفید براق و شیشه که مقابل آنها قرار دارد، نگاه می‌‌کنند. شاید تعدادی از آنها هم حتی متوجه شوند پیچکی که روی دیوارهای بیرونی ساختمان پهن شده، تازه شروع به قرمز شدن کرده. بله پاییز پرآشوبی انتظار مرکل را می‌کشد.

محبوبیت او طبق نظرسنجی‌ها به پایین‌ترین سطح در پنج سال اخیر رسیده است. در عین حال، محافظه‌کاران حزب دموکرات مسیحی خانم مرکل در انتخابات اخیر به‌صورت مفتضحانه‌ای از حزب ضدمسلمان «آلترناتیو برای آلمان» شکست خوردند و به مقام سوم رفتند. آلمان در آستانه دوره حساسی قرار دارد. از طرفی جناح راست افراطی در حال به قدرت رسیدن است و از طرف دیگر ورود بیش از یک میلیون پناهجو و حملات اخیر که توسط دو پناهجو و ظاهرا تحت تاثیر گروه داعش صورت گرفته، موجب نگرانی‌‌های زیادی شده است.تا وقتی‌ این نگرانی‌ برای بسیاری از جمله برخی هم‌حزبی‌های مرکل وجود داشته باشد، از خانم مرکل و سیاست‌های مهاجرتی او به‌عنوان تنها عامل شکست حزب یاد خواهد شد.تیتر یکی‌ از روزنامه‌ها چنین بود: «امپراتوری مرکل رو به سقوط است!»رهبر حزب اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن به‌صورت علنی هشدار داد- هرچند بار اول نبود که او چنین بیانیه‌ای می‌‌داد.

ظاهرا تنش‌ها بین هورست زیهوفر و خانم مرکل پس از شکست در انتخابات اخیر افزایش یافته است. هورست زیهوفر که مدت‌ها است ریگ کفش خانم مرکل شده، در این بیانیه از مرکل خواست که ظرف چند هفته آینده استراتژی شفافی در قبال مالیات، امنیت داخلی‌، حقوق بازنشستگی و مهاجرت ارائه دهد. به نظر می‌‌رسد زیهوفر از همین حالا دارد برای انتخابات سراسری سال بعد آماده می‌شود. رالف اشتگنر، معاون رهبر حزب سوسیال دموکرات که در ائتلاف با حزب خانم مرکل به سر می‌برد، می‌‌گوید خانم مرکل «اوج خود را پشت سر گذاشته» و صلاحیت او برای تصدی مجدد مقام صدر اعظمی را زیر سوال برده است. خانم مرکل تاکنون در مورد نامزدی‌ا‌ش در دوره بعد صحبتی‌ نکرده است.

تیتر یکی‌ از روزنامه‌ها کنجکاوانه یا شاید به طعنه این سوال را مطرح کرده بود: «مرکل تا کی‌ دوام خواهد آورد؟»

حدود دو هفته پیش، من ناظر فعالیت‌های انتخاباتی خانم مرکل در بازار ریبنیتزدامگارتن بودم - این بازار در حوزه انتخابی خود او قرار دارد. استقبال خیلی‌ گرمی‌ از او شد - زن پنیرفروشی به او لبخند زد و یکی از هوادارانش وقتی‌ به طرف سکوی سخنرانی‌ می‌رفت به او گل تقدیم کرد و هنگامی که همراه با حضار سرود ایالتی‌ را خواند برایش کف زدند. البته باید در نظر داشت با اینکه میزان محبوبیت مردمی مرکل به ۴۵ درصد افت کرده، اما دیگر رهبران اروپا کماکان حسرت داشتن چنین محبوبیتی را دارند. آنجا با دو خانم سبد به دست صحبت کردم. گفتند: «ما همیشه او را دوست داشته‌ایم. او مانند یک جنگجو مبارزه می‌‌کند و امیدواریم از پس موقعیت کنونی هم برآید».

اما ولفگانگ نگران بود. او داشت همراه با سگش از کنار دکه‌ای که در آن‌ کفش‌ها منظم روی هم چیده شده بودند عبور می‌‌کرد. او می‌‌گفت: «فکر نکنم بتواند از پسش برآید. مگر اینکه از دیگران، مثلا باقی‌ اروپا و یا شاید قاره‌ای دیگر کمک بگیرد. نیاز داریم که روسیه هم برای از بین بردن ریشه مشکل به ما کمک کند. در غیر‌ این صورت به نظر نمی‌‌رسد اوضاع خوبی‌ در انتظارمان باشد. او نمی‌‌تواند به تنهایی از پس آن برآید.» به نظر می‌‌رسد یادآوری اینکه وضع اقتصادی آلمان خوب است، نرخ بیکاری پایین است و تعداد پناهنده‌هایی‌ که وارد آلمان می‌‌شوند به‌صورت چشمگیری کاهش یافته (شمار افرادی که امسال به آلمان پناهنده شده‌اند ۳۰۰ هزار نفر بوده در حالی که بیش از یک میلیون نفر در سال ۲۰۱۵ به این کشور آمدند) دیگر برای جلب اعتماد مردم کافی‌ نیست. مقامات برخی از روستاها و شهرهای کوچک آلمان به من گفتند که با امکانات فعلی بیشتر از این نمی‌توانند پناهجو بپذیرند. گرهارد کوخ یکی‌ از ده‌ها نفری بود که در حمایت از حزب آلترناتیو برای آلمان به تجمع انتخاباتی این حزب در شهری کوچک رفته بودند. او می‌‌گفت: «خانم مرکل به حزب خودش خیانت کرده. ما انتظارات زیادی از او داشتیم. اما او مواضعی گرفت که حزب دموکرات مسیحی‌ قبلا با آنها مخالف بود. او به ملت آلمان خیانت کرد. وقتی‌ به بچه‌ها و نوه‌هایم و آینده آنها فکر می‌‌کنم، می‌‌بینم مرکل با کاری که کرد عاقبتی غیرقابل پیش‌بینی برای فردای سرزمین پدری‌مان رقم زد.»

حزب آلترناتیو برای آلمان رقیبی جدی برای تمام احزاب سیاسی آلمانی محسوب می‌‌شود. این حزب تازه‌تاسیس که رهبری منظمی هم ندارد از ادبیاتی ناهنجار استفاده می‌کند که برای آن دسته از رای‌دهندگانی که نگران یکدست بودن جامعه و امنیت داخلی‌ کشور هستند جذاب است. وقتی کنراد آدام، روزنامه‌نگار سابق و از بنیانگذاران این حزب، در یک تجمع انتخاباتی اعلام کرد که اسلام جایی در آلمان ندارد، جمعیت برای او کف زدند. او گفت: «بسیاری از آنهایی که تازه وارد آلمان شده‌اند بسیار کم‌سواد یا بی‌سوادند. آنها از لحاظ فرهنگی‌ از ما عقب‌ترند. آنها یا نمی‌‌توانند یا نمی‌خواهند که در جامعه ما ادغام شوند. آنها از نظر فرهنگی عقب تر از ما بوده و عقاید خودشان را درباره نحوه برخورد با زنان ترویج می‌‌کنند. اما خانم مرکل فکر می‌‌کند با چند کلاس زبان آلمانی و آموزش جنسی‌، می‌‌توان این مشکل را فورا حل کرد.» حزب آلترناتیو برای آلمان تقریبا مطمئن است که در انتخابات پارلمانی سال آینده صاحب کرسی خواهد شد. امری که ساختن ائتلاف بین احزاب را در آینده پیچیده می‌‌کند.

خانم مرکل خود اذعان کرده که بحران پناهجوها، آلمان را تغییر خواهد داد. می‌توان گفت بزرگ‌ترین تغییرات ممکن است در سیاست رخ دهد. برخی‌ هم عقیده دارند که این شکست آغازی بر پایان کار مرکل است. خانم مرکل باید هر چه سریع‌تر وارد عمل شود. او به اندازه کافی‌ از جمله «ما این بحران را حل خواهیم کرد» استفاده کرده است. حالا وقت آن است که مردم کشورش را متقاعد کند که «می‌تواند» و از آن مهم‌تر اینکه توضیح دهد «چگونه می‌‌تواند.»

سقوط صدراعظم؟

سقوط صدراعظم؟