چرا کارمندان برتر شرکت را ترک می‌کنند؟

نویسنده: دایان کوپمان

مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com

دلایل متعددی برای تغییر شغل وجود دارد و امروزه در کشورهای پیشرفته آنچه غیر عادی است این است که یک فرد شغلی را انتخاب کرده و تا آخر عمر به آن بچسبد و شغل دیگری را اختیار نکند. به همین دلیل در دنیای کسب‌وکار، جابه‌جا‌یی افراد و نیروها در درون و بیرون سازمان امری طبیعی و پذیرفته شده است. با این همه گاهی اوقات ترک شرکت از سوی آن دسته از کارکنان برتر و کارآمدی که عامل پیشرفت شرکت بوده‌اند، همه از جمله مدیران را غافلگیر و شگفت‌زده می‌کند و این سوال برای مدیران پیش می‌آید که چرا و به چه علت این کارمندان تصمیم به ترک شرکت گرفته‌اند. در ادامه به هشت دلیل عمده‌ای اشاره خواهد شد که موجب می‌شود کارکنان یک شرکت یا سازمان با وجود علاقه زیاد به کارشان تصمیم بگیرند شغلشان را ترک کنند. شما مدیران با مطالعه این دلایل خواهید دانست که چگونه می‌توانید از خروج کارکنان موفق و موثر از شرکت تحت رهبری‌تان جلوگیری کنید.

1) مورد بی‌احترامی و بی‌مهری قرار گرفتن

اغلب کارکنان موثر و برتر شرکت‌ها به دنبال انگیزه‌ها و محرک‌هایی غیر از پول و درآمد هستند و مورد احترام قرار گرفتن و حفظ شأن و منزلت آنها از سوی مدیریت برایشان بسیار اهمیت دارد. گاهی اوقات توجه و تمرکز بیش از حد مدیران بر فاکتورهایی همچون سودآوری، به دست آوردن دل سهامداران و افزایش بهره‌وری موجب می‌شود آنها از توجه به احساسات و اولویت‌های درونی کارکنان غفلت کنند، درحالی‌که تحقق اهداف سازمانی بدون برخورداری از کارکنان با انگیزه و علاقه‌مند به‌کار غیرممکن است. بنابراین ایجاد یک محیط کاری شاد و دوست‌داشتنی و مملو از احترام و اعتماد متقابل می‌تواند از تمایل پیدا کردن کارکنان برای ترک شرکت جلوگیری کند.

2) عدم ارتقای شغلی

هر فردی پس از مدتی از انجام کارهای تکراری و قرار داشتن در یک موقعیت ثابت دلزده و خسته می‌شود و روحیه و انگیزه کار کردن را از دست می‌دهد. این افراد دوست دارند مانند شرکتی که برایش کار می‌کنند رشد کنند و از نردبان ترقی بالا بروند، اما اگر پس از مدتی از این مساله ناامید شوند و به این نتیجه برسند که دیگر کار کردن در شرکت برایشان جالب و مفید نخواهد بود، ترجیح می‌دهند این خواسته را در شرکتی دیگر جست‌وجو کنند.

3) وجود نابرابری و تبعیض

دنیای امروز، دنیای انعطاف‌پذیری و مملو از تفاوت‌ها و تنوع‌ها است و دیگر تبعیض‌های جنسیتی، سنی و نژادی در آن محلی از اعراب ندارد و اگر کارکنانی که به تازگی وارد یک شرکت شده‌اند شاهد وجود تبعیض‌هایی از این دست باشند، قبل از به پایان رسیدن سال اول خدمت خود در آنجا، اقدام به ترک شرکت خواهند کرد. اگر هم به دلایل مختلف امکان پیدا کردن شغل دیگری نداشته باشند، با حداقل بازدهی و انگیزه به کارشان در آنجا ادامه خواهند داد که این امر در بلندمدت موجب سقوط و شکست شرکت خواهد شد.

4) فقدان اخلاقیات

هنگامی که اصول اخلاقی در محل کار رعایت نشود و مدیران و کارکنان با کنایه و بی ادبی با هم سخن بگویند، همه افراد با بی‌میلی تمام به کارشان ادامه خواهند داد و به‌طور پیوسته به دنبال بهانه‌هایی برای کار نکردن و پشت گوش انداختن وظایف محوله به خود هستند یا اینکه اقدام به ترک شرکت برای همیشه خواهند کرد. برای جلوگیری از ایجاد چنین جوی لازم است اصول تیم سازی و متحد کردن کارکنان از طریق تقویت و ترویج فرهنگ اصیل و موثر شرکتی و سازمانی در تمام ارکان شرکت پیاده شود.

5) نه پاداش، نه قدردانی

کارمندان مانند هر انسان دیگری دوست دارند مورد توجه و قدردانی قرار بگیرند و پاداش‌هایی هر چند کوچک نصیب‌شان شود. متاسفانه اغلب مدیران به اشتباه فکر می‌کنند پاداش به کارکنان صرفا به پرداخت پول یا دادن هدایای گران‌قیمت محدود می‌شود، درحالی‌که برای برخی از کارکنان، به‌ویژه کارکنان خبره و موفق، پاداش‌هایی همچون اظهار تشکر و قدردانی از صمیم قلب و ارزش قائل شدن مدیران برای کارشان آنچنان تاثیر مثبتی دارد که آنها را هیچ‌گاه به فکر ترک شرکت نخواهد انداخت.

6) بی‌توجهی به نوآوری‌ها و خلاقیت‌ها

نوآوری و خلق ایده‌های نو مانند ضربان قلب برای سازمان عمل می‌کند و اگر قلب سازمانی فاقد ضربان باشد، آن سازمان دیر یا زود خواهد مرد. همه افراد خلاق و مبتکری که وارد یک سازمان می‌شوند با ایده‌ها و افکار خلاقانه‌ای پا به آنجا می‌گذارند و در گام نخست مایل هستند افکار و ایده‌هایشان را به سازمان عرضه کنند و انتظار دارند به این ایده‌ها توجه شود. اما اگر چنین نشد و جوی خشک و انعطاف‌ناپذیر را بر آنجا غالب ببینند، پس از مدتی ناامیدی تصمیم خواهند گرفت به سازمان یا شرکت دیگری رفته و ایده‌های مبتکرانه خود را در آنجا عرضه کنند.

7) ارتقا پیدا کردن افراد نالایق

گاهی اوقات خود افراد چندان به دنبال ارتقای مقام و گرفتن پست‌های کلیدی در سازمان نیستند اما از سوی دیگر نمی‌توانند تحمل کنند افرادی نالایق و بی‌عرضه خیلی سریع ترقی می‌کنند و به مقام‌های بالا می‌رسند. متاسفانه در برخی شرکت‌ها و سازمان‌ها فرهنگ ارتقای افراد بدون صلاحیت حاکم است، آن هم به این دلیل که مدیران ارشد و روسای شرکت دوست ندارند افرادی باهوش و کارآمد را در کنار خود ببینند و در نتیجه ترجیح می‌دهند کسانی را ارتقای مقام دهند که ضعیف‌تر از خودشان باشند تا بتوانند برای همیشه بر آنها مسلط باشند. نا‌گفته پیداست که در شرکت یا سازمانی که چنین فرهنگی را در خود جای داده، افراد لایق و قدرتمند چاره‌ای جز ترک شرکت نخواهند داشت.

8) سلسله مراتب به جای ارزش‌مداری

هنگامی که سلسله مراتب خشک اداری مهم‌تر از ارزش واقعی کارکنان باشد و برخورد با افراد صرفا بر مبنای موقعیت آنها در سلسله مراتب اداری باشد و ارزشی برای قدرت استدلال و قضاوت شخصی افراد قائل نباشند تمایل ادامه کار نزد کارکنان به‌ویژه آنهایی که با دلسوزی و علاقه کار می‌کنند، به تدریج از میان خواهد رفت و افراد به ترک شرکت و رفتن به جایی که برای دلسوزی‌های آنها ارزش قائل شوند گرایش پیدا می‌کنند. با توجه به این هشت عامل موثری که برای توجیه و تفسیر فرآیند ترک خدمت کارکنان برشمرده شد، باید گفت که در صورت وجود چنین شرایطی است که یک شرکت یا یک سازمان به تدریج از افراد موثر و لایق خالی خواهد شد و این یعنی مرگ ایده‌آل‌هایی چون بهره‌وری، پیشرفت و موفقیت.

منبع: مجله Strategic Management