الگوی توسعه در مکزیک

آلخاندرو آلوارز بخار
تحلیلگر ارشد اقتصادی

پس از بحران مالی 1982، رکود و بحران اقتصادی بر اقتصاد مکزیک غلبه یافته بود. سیاست‌های اقتصادی متنوعی در این چارچوب برای حل چنین مشکلاتی به کار رفتند تا نرخ رشد اقتصادی را افزایش داده و اقتصاد این کشور را پایدار کنند. علاوه بر آن آنان انتظار داشتند بتوانند فشارهای تورمی را نیز کنترل کنند. پس از مدرن‌سازی اقتصاد ملی، الگوهای مختلفی برای دستیابی به آزادی اقتصادی بیشتر و افزایش پایداری مالی اجرا شدند. هدف از تغییرات صورت‌گرفته این بود تا اندازه بخش دولتی را در کشور مکزیک مطابق با الگوهای بهره‌وری جهانی کنند و روابط سیاسی و تجاری بیشتری را در چارچوب اقتصاد جهانی دنبال کنند که در نتیجه آن بتوانند رقابت‌پذیری خود را به‌طور فزاینده‌ای گسترش دهند. در فاصله سال‌های 1980 تا 1991 تغییرات استراتژیک در سیاست بین‌المللی و اقتصادی با سقوط بازار سهام در مکزیک همراه و نتیجه آن منجر به خروج سرمایه از این کشور شد. این دوره همچنین با تورم، کاهش ارزش پول، افزایش نرخ بهره و خطرات اجتماعی دیگری نظیر سقوط دستمزدها و تهدید فزاینده اعتصاب‌ها روبه‌رو شد که بحران در این کشور را بدتر کردند. این وضعیت در مکزیک پس از رونق کوتاه‌مدتی بود که اقتصاد این کشور تجربه می‌کرد. سیاست‌های آزادسازی که در مکزیک پیش گرفته شده بود با وجود موفقیت‌های نسبی نتوانست چندان موثر باشد و با وجود برخی اقدامات مثبت با بحران‌های اقتصادی روبه‌رو شد.