دکتر مصطفی بهزادفر
استاد معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت

تهران فقط یک پلاسکو ندارد. خیابان‌های تهران از پلاسکوهای زیادی پر شده‌اند. به همین دلیل با فروریختن ساختمان پلاسکو نباید تصور کنیم که بحران ساختمان‌های پر خطر شهر تمام شده‌اند. شاید همین فردا ساختمان دیگری در چند قدمی پلاسکو ویران شده فرو ریزد. اما راه مقابله با بحران‌های احتمالی پلاسکوهای تهران چیست؟ برای آنکه ساختمان‌های پرخطر باردیگر بحرانی به گستردگی یک شهر به‌وجود نیاورند، چه باید کرد؟ آیا راهکار دفع خطر از ساختمان‌های پرخطر جابه‌جایی یا تخریب آنهاست؟ پلاسکو نمونه کوچک ایمن نبودن شهر تهران است. مراجعه به قوانین نظام مهندسی، قوانین نوسازی شهرسازی و قوانین مربوط به آتش‌نشانی نشان می‌دهد مهم‌ترین نکته برای پیشگیری از بروز بحران‌های مشابه پلاسکو، اجرای قوانین موجود است. اولین راهکار، تقویت سازه‌های ساختمان‌های قدیمی و پرخطر شهری همچون پلاسکو در طول دوره عمر آنها است، نه تخریب یا جابه‌جایی آنها.

ساختمان پلاسکو در زمان خود مناسب‌ترین و بهترین ساختمان به لحاظ ویژگی‌های فنی و مهندسی بوده است اما نکته‌ای که سبب شده پلاسکو و دیگر ساختمان‌های قدیمی شهر هم اکنون به بحرانی بیخ‌گوش تهران بدل شوند آن است که ساخت‌وساز در کشور ما فقط تا مرحله بهره‌برداری مورد توجه قرار دارد. در همه کشورهای دنیا برای ساخت تمامی ساختمان‌ها پنج مرحله طی می‌شود. مرحله نخست، اعلام نیاز به ساختمان و مکان‌یابی آن است. دومین مرحله، طراحی نهایی معماری و طراحی سازه است. مرحله سوم، اجرای پروژه است که به‌طور عام به آن اجرا اطلاق می‌شود. در این مرحله یک گروه به نام پیمانکار و گروه دیگر به نام ناظر و مانیتورینگ بر روند اجرای پروژه نظارت دارند. مانیتور فردی است که معماری نقشه‌های دو فاز و سازه را طراحی می‌کند. مرحله چهام، بهره‌برداری نام دارد. به این معنی که در این مرحله روند اجرای پروژه تمام می‌شود و ساختمان به‌صورت کامل به مرحله بهره‌برداری می‌رسد. در ایران این گمان وجود دارد که پس از مرحله بهره‌برداری روند ساخت‌وساز به‌طور کامل به اتمام می‌رسد.

این در حالی است که در تمام دنیا مرحله پنجم ساخت‌وساز یکی از مهم‌ترین مراحل ساخت‌وساز است. این مرحله به فارسی «رسیدگی» یا «تعمیر و نگهداری» ترجمه شده است. این مرحله در کشور ایران به‌رغم وجود قوانین جامع به راحتی از سوی مالکین به فراموشی سپرده می‌شود و مالکان گمان می‌کنند ساختمان بعد از بهره‌برداری تمام می‌شود. در حال‌حاضر بسیاری از ساختمان‌های قدیمی در بسیاری از کشورهای دنیا هم چون انگلستان که بیش از 100 سال از عمر آنها می‌گذرد، حداقل شش بار رسیدگی و مرمت می‌شوند. چراکه سازه یک ساختمان همچون بدن یک انسان برای سالم و زنده ماندن نیاز به رسیدگی دارد. به همین دلیل است که همواره بر این نکته تاکید می‌شود که ساختمان پلاسکو در طول عمر 54 ساله خود حداقل باید یک‌بار مورد مرمت قرار می‌گرفت.

نکته جالب آنکه با وجود تمامی تاسف‌هایی که پس از حادثه دلخراش حریق و فروریختن پلاسکو وجود دارد؛ حادثه پلاسکو این هشدار و زنگ خطر را برای تمامی مهندسانی که در خواب رفته‌اند، به‌صدا درآورده است. ساختمان پلاسکو بر مبنای سامانه آتش‌نشانی آغاز دهه 40 ساخته شده است، اگرهم اکنون بخواهیم ساختمانی با مشخصات ساختمان پلاسکو در شهر تهران ساخته شود، مطابق با قواعد باید حداقل شش مسیر پله برای آن پیش‌بینی شود. در نظام مهندسی جدید ایران انواع نقشه‌های طراحی و ساخت‌وساز وجود دارد. یکی از آنها به تقویت بنا اشاره دارد و برمبنای همین الگو مدارس شهر هر ساله باید کنترل شوند.

در مجموع می‌توان به این نکته رسید که با وجود بنیه قوی علمی و قانونی در این حوزه، در مرحله اجرای پروژه‌های ساختمانی با مشکلات متعددی مواجه هستیم. به همین دلیل است که بعد از وقوع هر بحرانی تازه به یاد می‌آوریم که شهر تهران در زیر پوست خود با چه بحران‌هایی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و این واقعه تاسف‌برانگیز باردیگر ذهن‌ها را متوجه چهار بحران جدی پایتخت می‌کند. بحران نخست زلزله است. نه تنها تهران بلکه کل کشور ایران در یکی از لرزه‌خیز‌ترین مناطق دنیا واقع شده است. با وجود آنکه همواره هشدار وقوع زلزله بیخ گوش پایتخت قرار داشته اما بازهم در مرحله اجرای قوانین کم‌کاری وجود دارد. سیل دومین خطری است که تهران را تهدید می‌کند. به‌ویژه آنکه در حال‌حاضر در دوره پسااقلیم قرار گرفته‌ایم. در این عصر، شرایط به گونه‌ای است که به هیچ عنوان امکان پیش‌بینی وجود ندارد و اقلیم به بی‌تفاوتی رسیده است. در دنیای پسااقلیم نمی‌توان به تهرانی اتکا کرد که سالانه به اندازه انگشتان دست بارش باران را تجربه می‌کند و در عین حال با هر بارش ناگهانی غافلگیر می‌شود.

در حال‌حاضر یکی از مهم‌ترین معضلات شهر تهران بروز بارش‌های ناگهانی است، چراکه با هر بارش ناگهانی دقیقا همان مشکلی که در سیل گلابدره به‌وجود آمد، تکرار می‌شود. بحران سوم پایتخت فرونشست زمین است. معضلی که به دنبال تکرار برداشت‌های متمادی از سفره‌های آب زیرزمینی طی سال‌های متمادی به وجود آمده است. اگر در تهران متوسط بارندگی سالانه به‌صورت خوش‌بینانه در حدود 300 میلی‌متر در سال باشد، در مقابل در مناطق خشک جنوب شهر تهران حداقل سالانه 1500 میلی‌متر تبخیر رخ می‌دهد. این موضوع به این معنی است که سالانه میزان تبخیر بیش از تولید باران است. این مساله وقتی حاد می‌شود که به‌صورت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی برداشت صورت می‌گیرد و میزان فرو نشست زمین بیشتر می‌شود. بنابراین اگر ساختمانی در برخی مناطق شهر تهران برمبنای حد مشخصی از مقاومت خاک ساخته شود و طی سال‌های بعد مقاومت خاک به دلیل برداشت‌های بی‌رویه کاهش یابد و زمین خشک و پوک شود، خاک فروکش می‌کند و نهایتا منجر به نامقاوم شدن ساختمان خواهد شد.

چهارمین بحرانی که در کمین تهران است مربوط به حوادث انسانی نظیر آتش‌سوزی است. این حوادث همیشه برای تهران خطرناک است. این در حالی است که این بحران می‌تواند به راحتی از طریق به‌کارگیری صنعت بیمه در نظام ساخت‌وساز کنترل شود. اگرچه در حادثه اخیر آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو مدیریت شهری اعلام کرده است که به مالکان ساختمان پلاسکو اخطار داده است، اما این نکته در کافی نبودن این اخطار بس است که مالکانی که در حال بهره‌برداری مالی هستند، در برابر اخطار هیچ عکس العملی نخواهند داشت. به همین دلیل است که در دو هفته اخیر پس از حادثه پلاسکو بارها این جمله تکرار شده‌است که پلاسکو فقط یک ساختمان نبود. ساختمان‌های زیادی در شهرهای کشور هستند که شرایط کنونی آنها از ساختمان پلاسکو نیز بدتر است.