امین مومیوند
تحلیلگر مسائل شهری

مدیریت منابع و مصارف شهرها امری بسیار کلیدی در مسیر توسعه همه‌جانبه به‌شمار می‌رود. اگر هر یک از شهرها از جمله کلان‌شهر تهران خواهان گام برداشتن به جلو در هر یک از حوزه‌های فرهنگی-اجتماعی، تکنولوژیکی، زیست‌محیطی، اقتصادی و سیاسی باشند، ابتدا باید با مدیریت صحیح منابع، این مهم را محقق سازند و این امر جز با کسب شناخت کافی و وافی نسبت به شرایط موجود و آنچه ظرف سالیان گذشته به اجرا درآمده است، میسر نخواهد شد و همین امر لزوم توجه به نوع تخصیص منابع شهرداری تهران و آشنایی با وضعیت بودجه کلان‌شهر تهران را می‌رساند.

 

از سوی دیگر با توجه به در پیش بودن پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و احساس تکلیف بسیاری از افراد که در حوزه‌های مختلف و بعضا بی‌ارتباط با عرصه مدیریت شهری، قصد ورود به عرصه انتخابات را دارند، ضروری است این افراد پیش از آنکه مدیریت شهر را بر عهده گیرند، شناختی نسبی از وضعیت اقتصادی و مدیریت منابع و مصارف مجموعه مدیریت شهری تهران داشته باشند. بنابراین بررسی و نقد بودجه شهرداری تهران در دهه 90 توامان برای شهروندان و افرادی که قصد کاندیداتوری در انتخابات 29 اردیبهشت 96 را دارند، مفید فایده خواهد بود.

مجموعه منابع بودجه عمومی شهرداری تهران ظرف سال‌های 90 تاکنون رشدی حدودا 200 درصدی داشته است. در واقع بودجه عمومی شهرداری تهران در سال 90، 9294‌میلیارد تومان بوده است که این رقم برای سال 91، 10968 میلیارد تومان در نظر گرفته شده و در سال 92 با افزایش حدود 3 هزار میلیارد تومانی به 13898 میلیارد رسیده و در سال 93 به 15845 میلیارد لحاظ شده و برای سال 94، 17219 میلیارد تومان در نظر گرفته شده و این رقم برای سال جاری 17880 میلیارد به تصویب رسیده و برای سال 96 نیز شهرداری تهران رقم 18489 میلیارد تومانی را پیشنهاد داد که شورای اسلامی شهر تهران پس از بررسی‌ها، 17900 میلیارد تومان را به تصویب رساند. در این سال‌ها آنچه که در بسیاری از مواقع مورد بحث و بعضا جدل واقع شده، سهم منابع نقدی و غیرنقدی از کل منابع بودجه بوده است.

در ضمن افزایش سهم بودجه نقدی منجر به افزایش شفافیت و قابلیت رصد و پیگیری نظارتی خواهد بود و بالعکس با افزایش سهم منابع غیر نقدی، مستقیما میزان شفافیت در عملکرد مالی و اقتصادی کاهش خواهد یافت. سهم منابع نقدی در سال 90، معادل 8/ 56 درصد از کل بودجه عمومی شهرداری تهران بوده است و این میزان برای سال‌های 91، 92، 93، 94و 95 به ترتیب 7/ 52 درصد، 3/ 52 درصد، 6/ 49 درصد، 5/ 64 درصد، 60 درصد و نهایتا برای سال 96 نیز 5/ 65 درصد پیش‌بینی شده است. به طور کلی سهم منابع نقدی از کل منابع در سال‌های دهه 90 با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بوده، اما اگر پیش‌بینی انجام گرفته برای سال‌ آینده تحقق یابد، گامی مثبت در جهت شفافیت عملکرد مالی شهرداری تهران خواهد بود. هرچند که مجموعه شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که اجرایی کردن این ادعا، نیازمند همت و تلاش عملی است و به سادگی محقق نخواهد شد.

همچنین موضوع دیگری که با بررسی بودجه شهرداری تهران ظرف سال‌های 94، 95 و 96 به دست می‌آید و حاوی نکاتی قابل‌توجه است، میزان اولویت داشتن هر یک از حوزه‌های شش‌گانه ماموریتی برای شهرداری تهران است. هر ساله بودجه عمومی شهرداری تهران میان ماموریت‌های شش‌گانه شهرداری که عبارتند از فرهنگی و اجتماعی، حمل و نقل و ترافیک، خدمات شهری، ایمنی و مدیریت بحران، شهرسازی و معماری و نهایتا توسعه مدیریت و هوشمندسازی شهری تقسیم می‌شود. حوزه فرهنگی و اجتماعی در سال‌های 94، 95 و 96 به ترتیب 9 درصد، 8 درصد و 10 درصد از کل منابع بودجه را به خود اختصاص داده است.

این رقم برای حوزه ماموریتی حمل و نقل و ترافیک به تدریج با کاهش یک درصدی همراه بوده و از 34 درصد در سال 94 به 32درصد برای سال 96 تغییر کرده و برای ماموریت خدمات شهری 16 در دو سال گذشته و برای سال آتی 16درصد، 15 درصد و 16 درصد را شامل شده و در حوزه ایمنی و مدیریت بحران سهم 3 درصد، 4 درصد و 4 درصد را داشته است و همچنین ماموریت شهرسازی و معماری در دو سال اخیر و سال 96 به طور ثابت از سهمی 3 درصدی از کل منابع بودجه عمومی شهرداری تهران برخوردار بوده و خواهد بود و نهایتا ماموریت توسعه مدیریت و هوشمندسازی شهری که در این سال‌ها بیشترین سهم را دارا بوده، به ترتیب 35 درصد، 38 درصد و 35 درصد را به خود اختصاص داده است. ماموریت توسعه مدیریت و هوشمندسازی به معنای اقدام در جهت تحقق «شهر هوشمند» یا «smart city» نیست که اگر چنین بود جای خوشحالی داشت، بلکه سهم عمده این بخش را مواردی همچون حقوق و مزایا، دیون پیمانکاری، بازپرداخت وام‌ها و خرید املاک در برمی‌گیرند.

مجموعه موارد ذکر شده در باب بودجه شهرداری تهران نشان‌دهنده رویه‌ای تقریبا ثابت در بودجه‌ریزی شهرداری تهران است. در واقع هر ساله سهم ماموریت‌ها، معاونت‌ها و بخش‌های مختلف درآمدی به طور نسبتا ثابت در نظر گرفته شده و به نسبت افزایش کل بودجه عمومی این افزایش سهم لحاظ شده است و آنچه مشهود بوده، عدم به‌کارگیری عنصر خلاقیت و تلاش کارآمد برای بهبود وضع موجود است. به‌طور مثال تخصیص تنها 3 الی 4 درصد از کل بودجه عمومی به حوزه ایمنی و مدیریت بحران برای تهرانی که در معرض بزرگ‌ترین خطرات طبیعی از جمله زلزله می‌باشد، خبر از رویکرد کوتاه‌مدت و نه‌چندان بلندمدت مدیریت شهری در زمینه تخصیص منابع تحت اختیار خود می‌دهد. حال اگر وارد جزئیات بیشتری از بودجه شهرداری تهران شویم و میزان درآمدهای ناپایدار و عملکرد بودجه را ظرف دهه 90 مورد سنجش قرار دهیم، نبود خلاقیت و گرفتار شدن در دام تکرار و کم‌توجهی به آینده بلندمدت شهر تهران، بیشتر نمود خواهد یافت که این اقدام در یادداشت بعدی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.