عنصر غایب انتخابات شوراها

دنیای اقتصاد: انتخابات پارلمان‌های محلی در کشورهای توسعه‌یافته، به یک «عنصر سه وجهی»‌ مجهز است که خلأ آن در ایران، برخی کرسی‌های شوراهای شهر طی ۴ دوره اخیر را در اختیار افراد «بدون برنامه، بی‌تجربه در مدیریت شهری و فاقد تایید توسط محافل تخصصی» قرار داده است. نتایج مطالعات درباره نحوه تشکیل شورای شهر قدرتمند نشان می‌دهد در غیاب عنصر «پالایش حرفه‌ای متقاضیان ورود به شوراها»، آنچه می‌تواند در آستانه انتخابات شوراهای پنجم، مانع از ایجاد «شورای منفعل» شود، مطالبه عمومی درباره ریزبرنامه نامزدها است. کاندیداهای تهران، برای ۸ دست‌انداز بزرگ باید راهکار بدهند.

فرآیند برگزاری انتخابات شوراهای شهر در ایران، در مقایسه با مدل تشکیل دولت‌های محلی در کشورهایی که شورای شهر در آنها از «قدرت سالم» برای «اداره» و «توسعه مطلوب» شهر برخوردار است، یک «نارسایی اساسی» دارد. تحقیقات رئیس موسسه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران درباره «عنصر غایب» در انتخابات شوراهای شهر نشان می‌دهد: در کشورهای دارای دولت‌ محلی «مقبول» و مورد رضایت شهروندان، یک «عنصر سه وجهی»، پیش‌شرط ثبت‌نام نامزدهای انتخابات شوراهای شهر قرار می‌گیرد تا از ورود افراد «بی‌برنامه» و «بی‌تجربه به معنای عدم سابقه کار در لایه‌های پایین حکومت محلی»، به شورا جلوگیری شود و در عین حال، ریسک نامزدی برای افراد «فاقد پشتوانه رای تخصصی اولیه» افزایش یابد.

در قالب عنصر جهانی فعال در پروسه انتخابات شوراهای شهر کشورها، شرط ثبت‌نام، رعایت سلسله مراتب مدیریت شهری از سوی فرد متقاضی نامزدی است. فرد باید برای دوره‌ای مشخص، در شورای محلات، تجربه حضور داشته باشد. همچنین تهیه امضای حمایت از سوی جمعی از متخصصان حوزه شهری، به‌عنوان قبولی نامزد در نوعی پیش‌انتخابات نیز وجه دوم عنصری است که در نهایت، برای مجموعه پارلمان محلی، قدرت نظارتی و مدیریتی بر شهرداری‌ را ایجاد می‌کند. نامزدهایی که حائز این دو وجه باشند، باید برنامه آینده‌نگر برای حل مشکلات و توسعه شهر ارائه کنند تا بتوانند آرای عمومی را به سمت خود، متمایل کنند.

این عنصر که تا کنون در چهار دوره انتخابات شورای شهر در ایران، فعال نبوده است در روزهای آینده می‌تواند محور تبلیغات نامزدها قرار بگیرد تا ضمانت حل و فصل آنچه «۸ دست‌انداز بزرگ در پایتخت» عنوان می‌شود، در پارلمان پنجم تهران به‌وجود بیاید. به گزارش «دنیای اقتصاد» بررسی مدل جهانی انتخابات پارلمان‌های محلی و مقایسه آن با شکل حضور نامزدها در دور پنجم انتخابات شورای شهر از غیبت یک عنصر سه‌وجهی در عرصه رقابت چند هزار نفری کاندیداها برای به دست آوردن ۲۱ کرسی ساختمان بهشت حکایت دارد.

این تحقیقات که از سوی رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران انجام شده، نشان می‌دهد: در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته انتخابات پارلمان محلی با تکیه به یک عنصر سه‌وجهی شامل «جلوگیری از ورود اتفاقی کاندیداها به پارلمان شهری بدون سابقه حضور فعالیت لایه‌های اولیه در پارلمان‌های محله‌ای همچون شوراهای محله»، «حمایت پیش‌انتخاباتی از نامزد در یک جمع تخصصی» و «ارائه برنامه‌ مکتوب و آینده‌نگر برای حل مشکلات شهر» پیش می‌رود. به این معنا که نامزدهای ورود به پارلمان‌های محلی به‌عنوان بازوی اصلی نظارتی بر عملکرد شهرداری‌ها، وظیفه دارند از یک «فیلتر نامرئی سه‌گانه» عبور کنند. در مرحله نخست هر شهروندی که اراده‌ای برای حضور در شوراهای شهر دارد باید ابتدا حضور و فعالیت در سطوح پایین‌تر شوراها همچون شورایاری‌های محله‌ای را تجربه کند. تا از این مسیر هم با نوع فعالیت‌های یک عضو شورا در مقیاس کوچک‌تر از شهر(محله) آشنا شود و هم بتواند در سطح شورای شهر برای مشکلات محلات مختلف شهر (کل شهر) چاره‌جویی کند. مرحله دوم به حمایت پیش‌انتخاباتی از یک کاندیدا مربوط می‌شود. به این صورت که هر کاندیدا پیش از ورود به عرصه انتخابات اصلی، باید از سوی یک جمع متخصص و تعدادی از شهروندان حمایت شود و نهایتا مرحله سوم این فیلتر به ارائه برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت برای رفع فوری مشکلات حاد همچون کاهش میزان آلودگی هوا و برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت باهدف ارائه راهکار برای چالش‌های ریشه‌دار همچون کاهش درآمدهای ‌ناپایدار شهری همزمان با شروع رقابت‌های انتخاباتی باز‌می‌گردد.

الگوی جهانی پروسه ورود افراد به عرصه رقابت انتخاباتی پارلمان محلی شهرها بیان می‌کند داوطلبان حضور در شوراهای شهر با لحاظ این سه فیلتر می‌توانند پس از انتخاب شدن به شکل مسلط و هدف‌دار به تقویت مسیر‌های نظارتی و حرکت بر مدار مدیریت شهری کمک کنند. حسین ایمانی‌جاجرمی رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در این مطالعات تاکید دارد غیبت یک عنصر سه‌وجهی جهانی انتخابات دولت‌های محلی، در انتخابات دور پنجم شوراهای شهر به خصوص در شهری چون تهران در حالی است که اداره شهر تهران به دلیل مواجهه با هشت دست‌انداز بزرگ در مقطع حساسی قرار گرفته است. طوری که بسیاری از نامزدهای انتخابات شورای شهر نه تنها از دو فیلتر اولیه عبور نکرده‌اند بلکه به نمایش ژست‌های انتخاباتی بدون پشتوانه برنامه‌ای می‌پردازند. اما هموار کردن مسیر نظارتی شورای شهر پس از گذشت چهار دوره در مقطع حساس کنونی اداره شهر به ویژه از جهت ته‌کشیدن منابع مالی پایتخت ایجاب می‌کند نامزدهای پرشمار انتخابات شورای شهر در آستانه شروع تبلیغات وجوه سه‌گانه عنصر غایب را در فضای انتخاباتی احیا کنند.

الگوی جهانی

نامزد شدن برای عضویت در شورای شهر پایتخت بدون ارائه برنامه مدون برای حل مشکلات دشوار نیست؛ این در حالی است که در سایر کشورها نامزد شدن برای عضویت در پارلمان محلی شهر نیازمند عبور از سه فیلتر مهم است. در بسیاری از کشورها هر فردی برای کاندیدا شدن نمی‌تواند به‌صورت اتفاقی و بدون سابقه حضور و فعالیت در پارلمان‌های محله‌ای(شورایاری‌ها) برای انتخابات شورای شهر ثبت‌نام کند. به‌عنوان مثال در نظام‌های انتخاباتی مورد قبول در کشورهای توسعه‌یافته یک فرد نمی‌تواند بدون آنکه عضو شورای محله باشد به عضویت شورای شهر درآید. به تعبیری دیگر یکی از پیش‌شرط‌های ثبت‌نام در انتخابات این است که پیش از آن در مقیاس کوچک‌تری تجربه کسب کرده باشد. بنابراین کسی که نماینده شورای شهر می‌شود یک پیشینه از حضور در چنین عرصه‌ای را در مقیاسی کوچک‌تر دارد. بنابراین خود به خود فردی که معروف شده و در المپیک مدال گرفته است یکدفعه نمی‌تواند در انتخابات شورای شهر شرکت کند بلکه تا چند سال باید در عرصه محلی فعالیت کند و آموزش ببیند. اما یکی از اشکالات اصلی حکومت‌های محلی در ایران نبود سلسله مراتب کاری است.

دومین فیلتر، حمایت پیش‌انتخاباتی از نامزد در یک جمع تخصصی است. در این فیلتر هر نامزدی باید چند هزار امضا جمع‌آوری کند که نشانه حمایت این تعداد نفرات از کاندیدا شدن این فرد برای عضویت در شورای شهر است. همچنین نامزد انتخاباتی باید پولی را در حسابی بگذارد که اگر از تعداد امضای جمع شده آرای کمتری را در انتخابات کسب کرد این پول به نفع دولت ضبط شود. به تعبیر دیگر فرد کاندیدا باید اعتبار اولیه و پشتوانه مالی داشته باشد. سومین فیلتری که از سوی کاندیداها در سایر کشورها مورد توجه قرار می‌گیرد ارائه برنامه و راهکار برای تک تک مشکلات شهر است. کارشناسان و صاحب‌نظران شهری معتقدند اگرچه در برخی کشورها فیلترهای متعددی برای ثبت‌نام افراد در انتخابات پارلمان‌های محلی وجود دارد اما در ایران چنین سختگیری‌هایی برای ثبت نام افراد وجود ندارد و یک فرد ممکن است فقط به اعتبار مدرک تحصیلی یا سابقه کاری بستگان خود در انتخابات ثبت‌نام کند. به گفته آنها غیبت این عنصر سه‌وجهی به ویژه در دوره پنجم شورای شهر بارزتر می‌شود، چراکه به نظر می‌رسد فعالیت در این دوره شورا کار آسانی نیست چون مسائلی که شهرداری در سال‌های گذشته داشته هنوز حل نشده است.

هشت دست‌انداز مدیریت شهری

مطالعات اخیر رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران حاکی از آن است که پارلمان محلی پایتخت در دور پنجم با هشت دست‌انداز در اداره مطلوب پایتخت روبه‌رو است که در غیاب عناصر اصلی انتخاب اعضای شورا مشکلات بیشتری ایجاد می‌کند.

دست‌انداز اول موضوع ناپایداری درآمدهای شهری است. طی چند دهه اخیر مدیریت شهری با هدف کسب درآمدهای سهل‌الوصول از هر فرصتی برای فروش تراکم و تغییر کاربری استفاده کرده است، اما به نظر می‌رسد هم‌اکنون سقف کسب درآمد از این محل به ویژه پس از دو دهه گذشته به دلیل نوع تفکر خاص حاکم بر مدیریت شهری پرشده‌است. در این دوره مدیریت شهری تنها زمین‌های باقی مانده شهر تهران که در منطقه ۲۲ قرار داشت و ذخیره گاه تهران به لحاظ زمین شهری بود زیر بار ساخت و سازهای گسترده رفت و عمده درآمدهای به دست آمده از این محل هزینه شد. بنابراین اولین چالشی که شورای دوره پنجم با آن مواجه است مساله تامین درآمد است.

از این رو شورای شهر باید راه‌حلی برای کسب درآمدهای پایدار و سالم پیدا کند چون نه تنها شهر تهران تحمل تراکم‌فروشی بیشتر را ندارد بلکه به میزان گذشته نیز امکان سرمایه‌گذاری در آن وجود ندارد. دست‌انداز دوم تورم نیروی انسانی در شهرداری تهران است. مطابق با گزارش‌های ارائه شده حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار نفر در شهرداری تهران نیروی شاغل وجود دارد که بیش از ۵ تا ۶ برابر ظرفیت انسانی پیش‌بینی شده برای مجموعه شهرداری است. این حجم نیروی‌انسانی شاغل در مجموعه نیازمند حقوق و مزایا هستند، بنابراین چالش منابع درآمدی در این حوزه نیز مشکل زا است و باید راه حلی پیدا شود که چطور شهرداری را از زیر بار تورم نیروی انسانی رها کنند.

دست‌انداز سوم موضوع بحران‌های شهر تهران همچون آلودگی هوا و ترافیک شهر است که نه تنها حل نشده بلکه هر سال شاهد بدتر شدن آن هستیم بنابراین باید نامزدهای انتخابات شورای شهر برنامه‌های خود را به‌صورت دقیق برای حل این مشکلات ارائه دهند. چهارمین دست‌اندازی که باید مورد توجه اعضای شورای شهر تهران در دوره بعدی قرار گیرد مساله منطقه تهران یا همان مجموعه شهری تهران است، چراکه تهران شهری است که با شهرها و روستاهای اطراف خود تعامل زیادی دارد و اگر هماهنگی لازم بین شهرها و روستاها نباشد نتیجه آن آشفتگی می‌شود که هم اکنون در منطقه شهری تهران تا کرج شاهد هستیم. به تعبیری دیگر در حال حاضر شورای شهر تهران نباید فقط به شهر تهران فکر کند بلکه باید برنامه‌ای ویژه مجموعه شهری تهران تدوین کند.

به گزارش «دنیای اقتصاد» در این مرحله نقطه تلاقی غیبت وجه سوم عنصر جهانی انتخابات شورای شهر یعنی ارائه برنامه‌ مدون برای رفع مشکلات شهر نمایان می‌شود. از دیدگاه ایمانی جاجرمی اعضای شورای شهر تهران در دوره بعدی در جریان تدوین برنامه مجموعه شهری تهران باید به هزینه‌های تحمیلی از سوی شهرها و روستاهای اطراف به پایتخت نیز توجه کنند. در حال حاضر هزینه‌هایی بدون ارائه هیچ نوع امتیاز یا منفعت متقابل به شهر تهران فقط بر گردن پایتخت افتاده است. به‌عنوان مثال شهرهایی همچون کرج، اسلامشهر و... به دلیل نزدیکی به تهران وسعت و ارزش پیدا کرده‌اند، اما منافع چندانی را به شهر تهران نمی‌رسانند. از این‌رو به نظر می‌رسد اگر یک مدیریت یکپارچه در قالب هماهنگی و تعامل میان شهرهای منطقه شکل بگیرد می‌توان به ارائه خدمات در مقیاس بزرگ‌تر برای کاهش هزینه‌ها اقدام کرد. به‌عنوان مثال در حوزه حمل و نقل عمومی به جای آنکه هر شهرداری به‌صورت جداگانه یک سازمان اتوبوسرانی داشته باشد می‌توان در یک مقیاس بزرگ‌تر یک سازمان اتوبوسرانی منطقه ایجاد کرد.

دست‌انداز پنجمی که شهر تهران با آن مواجه است شکاف اجتماعی میان مناطق ۲۲ گانه پایتخت است. در حال حاضر عمده پروانه‌های ساخت وساز در مناطق یک، دو، سه، پنج و ۲۲ صادر می‌شود ولی سایر مناطق تهران همچون منطقه ۱۲ جزو مناطق فرسوده هستند. بنابراین لازم است اعضای دوره پنجم شورای شهر تهران درخصوص نوسازی بافت فرسوده برنامه‌های ویژه‌ای داشته باشند.

همچنین تهران شهری است که از تمام نقاط کشور افراد آسیب دیده را جذب می‌کند حال سوال اینجاست که آیا برنامه‌ای برای ساماندهی افراد مهاجر و جویای کار به شهر تهران وجود دارد. این مساله ششمین دست‌اندازی است که اعضای پارلمان محلی پایتخت با آن مواجه هستند به ویژه آنکه آمارها حاکی از رشد جذب جمعیت مهاجر طی پنج سال اخیر به استان تهران است. دست‌انداز هفتم موضوع رقابت تهران در سطح منطقه است. عضو جدید شورای شهر باید درخصوص این مساله فکر کند که تهران چگونه باید با استانبول، دبی، باکو و... رقابت کند و بتواند جایگاه جهانی شهر تهران را ارتقا دهد.

و نهایتا مساله هشتمی که اعضای دوره پنجم شورای شهر با آن روبه رو هستند شهردار آینده است. جاجرمی معتقد است: تیمی که برای اداره تهران انتخاب می‌شود باید از هم اکنون عنوان شود که چه برنامه‌هایی برای اداره پایتخت دارد و برنامه جامع شهر تهران را چگونه اجرایی خواهند کرد، اما در حال حاضر هیچ ایده‌ای از سوی کاندیدها دیده نمی‌شود فقط مساله رقابت است این یک قسمتی از موضوع است مساله این است که فردای انتخابات باید تهران اداره شود و برای مشکلات آن برنامه ارائه دهند.

سه پیامد ورود اتفاقی چهره‌ها به شورا

افراد معروف و مشهور اگرچه به‌عنوان چهره شناخته شده‌اند، اما تجربه نشان داده ‌است این افراد اگر نتوانند در قالب یک برنامه از قبل فکر شده به‌صورت هماهنگ با هم همکاری کنند نتیجه آن سوء مدیریت شهری، از دست رفتن فرصت‌های شهر، تشدید مشکلات شهر و به فروش رفتن شهر می‌شود.

مطالعات اخیر جامعه‌شناسان شهری به مسائل شهر تهران نشان می‌دهد: الگوی مدیریت شهری طی سال‌های گذشته نشان‌دهنده حاکمیت یک نوع تقلیل‌گرایی و کاستن مساله شهر به کسب درآمد است که منجر به تشدید مشکلات شهر تهران شده است. مشاهده چنین روندی در شهر تهران این سوال را در ذهن به وجود می‌آورد که آیا به‌عنوان مثال شهردار لندن یا پاریس ایده فروش تراکم در اطراف فضاهای شهر خود مثل برج ایفل را ندارند مسلما چنین ایده‌ای دارند، اما به نتیجه آن فکر می‌کنند که با اجرای چنین ایده‌ای شهر از دست می‌رود، اما در تهران به نظر می‌رسد هنوز پارادایم شهردار تهران در سال‌های ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۲ در الگوی مدیریت شهری فعلی حاکم است به این معنا که همه برنامه‌ها در قالب پروژه و کسب درآمد از آن دیده می‌شود و در نهایت میدان‌های شهری، محلات شهری، کیفیت زندگی شهری، زمین‌های ذخیره شهری و فرصت‌های توسعه آینده از دست می‌رود.

بررسی‌های موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران از نحوه ورود چهره‌ها به پارلمان محلی پایتخت نشان می‌دهد: در سایر کشورها نیز تجربه حضور چهره‌های ورزشی و هنری در پارلمان یا انجمن شهر یا سایر عرصه‌های سیاست وجود دارد. به‌عنوان مثال رونالد ریگان رئیس‌جمهوری آمریکا پیش از ورود به عرصه سیاست یک هنرپیشه نسبتا معروف هالیوود بود، اما تفاوت حضور این چهره‌ها با چهره‌هایی که به‌عنوان مثال در انتخابات شورای شهر تهران حضور پیدا می‌کنند در یک نکته است. در بسیاری از کشورهای دنیا چهره‌ها پیش از ورود به عرصه سیاست یک نوع تعلیم تربیت حزبی و کار سیاسی می‌بینند. یعنی صرفا این‌طور نیست که یک نفر به خاطر چهره زیبا یا شهرت در عرصه غیرسیاسی از جمله اینکه در دنیای ورزش مقامی کسب کرده‌است یا در خانواده مشهوری به دنیا آمده است وارد عرصه سیاست شود.

بلکه این افراد سابقه فعالیت سیاسی دارند و در این حوزه اعتبار کسب کرده‌اند. ایمانی جاجرمی معتقد است: لازم است فردی که به شورای شهر می‌آید از الگوهای جهانی اطلاع داشته باشد، چون زمانی که بر کرسی شورای شهر می‌نشینند زمان امتحان پس دادن است یعنی این ژست منتقد گرفتن تمام شده‌ است، چراکه مردم به دنبال برنامه‌ها و حل مشکلات هستند و از تمامی بحران‌های شهری خسته شده‌اند. بنابراین هر تیمی که می‌خواهد به شورا بیاید باید برنامه خود را برای شهر تهران، مجموعه شهری تهران و نقش بین‌المللی تهران، همکاری شهرداری تهران با بقیه شهرداری‌ها را به‌صورت روشن ارائه دهد. اگر در این مسیر برنامه قوی و چارچوب‌داری ارائه شود حتی افراد نه چندان مشهور هم می‌توانند در این برنامه موفق باشند اما اگر افراد قوی بدون برنامه در شورا حاضر شوند نتیجه آن شورای دوره اول تهران می‌شود که افراد به جای حل مشکلات شهر به جان همدیگر می‌افتند و بحران ایجاد می‌کنند و نهایتا پیامد آن مساله انتخابات دوره دوم شورای شهر تهران می‌شود که با حداقلی‌ترین میزان مشارکت در طول تاریخ تهران همراه شد. مجموعه این عوامل نشان می‌دهد که شورای شهر پنجم همچون دوره‌های گذشته محل آزمون و خطا نیست، بلکه عرصه‌ای برای حضور اعضای حرفه‌ای و توانمند و با برنامه است. شهرداری پایتخت «کارآموز» نمی‌خواهد بلکه به شهردار بابرنامه نیازمند است.