دکتر محیا کربلایی

تحلیلگر اقتصادی و کسب‌وکار

mk@mahya.pro

 مدیر ارتباط با سرمایه‌گذاران در یک شرکت، مسوول رساندن پیام‌های کلیدی شرکت به گوش بازار است. بازار شامل سهامداران فعلی و سرمایه‌گذاران بالقوه است. بازار شامل تحلیلگران و مشاوران سرمایه‌گذاری است که با بررسی و تحلیل اوضاع شرکت‌ها، به مشتریان خود پیشنهاد سرمایه‌گذاری روی آنها را می‌دهند یا به آنان توصیه می‌کنند تا سهام خود را در شرکتی مشخص به فروش برسانند. در مطلب قبلی به معرفی مجموعه وظایف گروه ارتباط با سرمایه‌گذاران پرداختیم. تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران، بسته به اندازه شرکت ممکن است متشکل از افراد زیادی باشد. در مورد شرکت‌های کوچک‌تر ممکن است این بخش تنها یک یا دو عضو داشته باشد، اما آنچه مهم است، مهارت‌هایی هستند که این افراد باید دارا باشند. یکی از مهم‌ترین این مهارت‌ها قدرت تحلیل است.مدیر ارتباط با سرمایه‌گذاران نه تنها باید در تحلیل و ارائه گزارش‌های مالی و مخابره اهداف و استراتژی‌های شرکت بسیار خبره باشد، بلکه باید بتواند دائما پیام‌هایی را که بازار مخابره می‌کند، جمع‌آوری کرده، آنها را با تیم خود تحلیل کند و در اختیار هیات‌مدیره قرار دهد.

در مورد شرکت‌های بزرگ، واحد ارتباط با سرمایه‌گذاران و به‌خصوص مدیر آن، لازم است حتما از قدرت تعیین استراتژی نیز برخوردار باشد. پیام‌هایی که بازار به هر شرکت مخابره می‌کند، می‌توانند فرصت‌های زیادی را پیش پای مدیران قرار دهد. در عین حال، بی‌توجهی به آنها به سادگی باعث از دست رفتن فرصت خواهد شد. تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران علاوه‌بر قابلیت پاسخگویی به سرمایه‌گذاران خود، باید دائما به رصد سرمایه‌گذاران شرکت‌های رقیب نیز بپردازد.به‌عنوان مثال دو شرکت BMW و پورشه را در نظر بگیرید که رقیب یکدیگر به شمار می‌روند. فرض کنید هر دو شرکت BMW و پورشه یک سهامدار حقوقی مشترک داشته باشند. روزی این سهامدار مشترک به فروش سهام خود در شرکت BMW اقدام می‌کند. در این صورت تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران پورشه با اطلاع از این موضوع، باید سریعا به بررسی عواقب این اقدام سهامدار در شرکت خود برآید و نسبت به علت این تصمیم‌گیری، استراتژی مناسبی تهیه کند.

در صورتی‌که هدف این سهامدار از فروش سهامش در BMW این باشد که کلا از سرمایه‌گذاری بر شرکت‌های خودرویی بیرون بیاید، این احتمال قوت می‌یابد که در آینده‌ای نزدیک به فروش سهامش در پورشه نیز اقدام کند. در این صورت لازم است مدیران پورشه، با پیش‌بینی این مساله، طرحی برای روبه‌رو شدن با این موضوع تهیه کنند. طبیعتا، هرچه سهام این سهامدار بیشتر باشد، موضوع اهمیت بیشتری می‌یابد.اما این احتمال نیز وجود دارد که این سهامدار به دلایل دیگری، اقدام به فروش سهام خود کرده باشد. مثلا ممکن است از یکی از استراتژی‌های جدید BMW ناراضی باشد یا برای یکی از محصولات جدیدی که BMW به تولید آن پرداخته است یا قصد تولیدش را دارد، آینده مثبتی را پیش‌بینی نکند و در نتیجه سرمایه خود را در خطر ببیند.در این صورت، سناریویی که پورشه و تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران آن پیش روی خود خواهند داشت، به کلی با تصویر قبلی متفاوت است. مدیر ارتباط با سرمایه‌گذاران پورشه، در این حالت می‌تواند با بررسی و تحلیل نیازهای این سرمایه‌گذار، وی را بیش از پیش به سمت خود بکشد. چنانچه مدیر ارتباط با سرمایه‌گذاران پورشه دریابد که توقعات این سرمایه‌گذار با برنامه‌های آتی پورشه همسوتر هستند، می‌تواند این موضوع را به عنوان فرصتی برای انتقال سرمایه از BMW به پورشه معرفی کند.

ممکن است فروش سهام از سوی یک سرمایه‌گذار ده‌ها دلیل مختلف داشته باشد، اما این تجربه و قدرت تحلیل تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران یک شرکت است که با بهره‌گیری از آن می‌تواند دلایل عملکرد و تصمیم‌گیری‌ سرمایه‌گذاران را به خوبی درک کند و از آنها به‌منظور تبیین بهترین استراتژی‌ها استفاده کند و هیات‌مدیره شرکت را برای درست‌ترین تصمیم‌گیری یاری کند. از سوی دیگر، چنانچه اشاره کردیم، واحد ارتباط با سرمایه‌گذاران باید داده‌های مالی و وضعیت درون شرکت را نیز تحلیل کند و نتایج آنها را در پایان هر دوره به مناسب‌ترین روش ممکن در اختیار بازار قرار دهد. هر چه اطلاعاتی که ارائه می‌شوند شفاف‌تر باشند، شرکت جایگاه بهتری در میان تحلیلگران می‌یابد. هرچه تحلیلگران بیشتری به بررسی وضعیت یک شرکت بپردازند، نام شرکت بیشتر در دهان‌ها خواهد چرخید و عملا برای شرکت تبلیغات صورت می‌گیرد. در آینده به این موضوع خواهیم پرداخت که مدیران عامل چگونه می‌توانند عملکرد تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران خود را بسنجند. یکی از فاکتورها برای سنجش عملکرد این بخش، تعداد تحلیلگرانی است که مرتبا به بررسی و تحلیل گزارش‌های مالی شرکت می‌پردازند. هرچه تحلیلگران بیشتری به این داده‌ها توجه کنند، نشان می‌دهد عملکرد تیم ارتباط با سرمایه‌گذاران بهتر بوده است.

نکته‌ای که لازم است مدیران ایرانی به آن توجه کنند، این است که منظور ما از این گزارش‌های مالی «صورت‌های مالی» که به صورت خام و تحلیل نشده هر سه ماه یکبار به بورس ارائه می‌شوند یا در سایت کدال قرار می‌گیرند، نیستند. در واقع بررسی این صورت‌های مالی در میان سرمایه‌گذاران کشورهای پیشرفته آنقدر وقت‌گیر خواهد بود که می‌توانید مطمئن باشید هیچ سرمایه‌گذاری برای بررسی این داده‌های دسته بندی نشده، وقت نخواهد گذاشت.در مطلب بعدی با جزئیات توضیح خواهیم داد که گزارش‌ها و تحلیل‌هایی که واحد ارتباط با سرمایه‌گذاران وظیفه تهیه آنها را به عهده دارد، باید چه استانداردهایی را داشته باشند. اگر شرکت‌های ایرانی حقیقتا به دنبال یافتن سرمایه‌گذاران خارجی هستند و امیدوارند بتوانند در آینده سهام خود را در سایر بورس‌های دنیا عرضه کنند، لازم است با این استانداردها آشنا شده و آنها را در سازمان خود پیاده‌سازی کنند.