نویسنده: کارل استایب

مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com

قسمت سی و دوم 

اگر شما هم جزو آن دسته از کارکنانی هستید که از روی اجبار و بیکاری شغلی را برگزیده‌اید و در نتیجه هیچ گونه دلبستگی نسبت به کارتان ندارید، حتما به آنچه در ادامه خواهد آمد توجه کنید، چرا که این عوامل مبانی اصلی تشکیل‌دهنده روش شادی در کار به شمار می‌آیند. چنانچه بعدها روزی در محل کار، خود را غمگین احساس کردید بدانید که یکی از این سه عامل را فراموش کرده‌اید.

1) قدرت‌های درونی: باید خودتان را بشناسید تا بتوانید شادی در کار و زندگی تان را به حداکثر برسانید. در جریان برگزاری یک همایش مهم، شرکت‌کننده‌ای که صاحب یک مغازه شیرینی‌فروشی بود، یک پیراشکی بزرگ به من تعارف کرد. من هیچ گاه علاقه‌ای به خوردن پیراشکی نداشتم. در ابتدا می‌خواستم تقاضای آن خانم محترم را رد کنم، اما هنگامی که یک لبخند امیدوارانه بر چهره‌اش دیدم، ترجیح دادم تعارف او را رد نکنم و یک گاز نمایشی به آن پیراشکی زدم. جالب آنکه در آن روز یکی از بهترین سخنرانی‌های عمرم را با انرژی فراوان انجام دادم و از اینکه تقاضای آن خانم را رد نکردم و موجب شادی او شدم، در خود احساس شادی می‌کردم.

هنگامی که به این نتیجه رسیدید که با انجام این کار در دیگران احساس شادی به وجود می‌آورید مطمئن باشید انعکاس آن شادی در وجود شما نیز متبلور خواهد شد و این همان چیزی است که افراد خودآگاه را از کسانی که به نیازهای خود واقف نیستند، جدا می‌سازد. کسانی که به نیازهایشان گوش فرا داده و در جهت تحقق خواسته‌های درونی شان گام برمی دارند، می‌توانند قدرت درونی‌شان را آزاد کنند.

2) روابط سازنده با دیگران: باید روابط و پیوندهایی را به وجود آورید که به شما کمک کنند با کسانی که در کنار شما برای رسیدن به اهداف مشابه تلاش می‌کنند، همکاری کنید. اگر می‌خواهید یک هنرمند معروف شوید، باید با سایر هنرمندان و هنردوستان بالقوه ارتباط برقرار کنید یا برای سرمایه‌گذاری باید با سایر سرمایه‌گذاران مرتبط شوید. اطراف شما باید پر باشد از اشخاصی که می‌توانند به شما یاد بدهند و از شما یاد بگیرند. بهترین نوع رابطه بر مبنای سود بردن همه از هم شکل می‌گیرد و در سایه چنین روابطی است که عملکردهای مطلوب و دستاوردهای درخشان تحقق می‌یابد.

3) نتایج و دستاوردها: من عاشق سخت کوشی هستم، اما فقط برای انجام کاری که عاشقانه دوستش دارم. شاید شما هم این گونه باشید و دوست داشته باشید کاری که باب میل و علاقه تان است انجام دهید، چون به آن به‌عنوان یک کار نگاه نمی‌کنید. در اینجا با هماهنگ ساختن نیازها و دلبستگی‌های خود با سایر همکاران و مشتریان به نقطه مطلوبی می‌رسید که می‌توانید لذت بردن از کار را در خود به وجود آورده و از این طریق دشوارترین و پیچیده‌ترین چالش‌ها را با موفقیت پشت سر گذارید. اگر بخواهید به اهداف خود در آینده دست یابید، باید نتایجی را رقم بزنید که برای شما و دیگران ارزش آفرین باشند. پس قبل از آغاز هر پروژه‌ای به این نکته بیندیشید که چگونه می‌توانم بیشترین ارزش را برای خود و دیگران به وجود آورم؟ مطمئن باشید در این صورت نتایج به دست خواهند آمد.

منبع: کتاب Work Happy Now