آندره گدار و بناهای ماندگارش

نام آندره گدار در ایران با سه بنای مهم گره خورده است؛ دانشگاه تهران، کتابخانه ملی ایران و آرامگاه حافظ. این معمار فرانسوی سال ها در ایران زندگی کرد و تاثیر بسزایی در تغییر دیدگاه معماری و شهرسازی در میان معماران ایران داشت. آندره گدار در سال ۱۸۸۱ میلادی در پاریس به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای پاریس به پایان برد. در سال ۱۳۰۷ شمسی مطابق با ۱۹۲۹ میلادی به دعوت دولت وقت ایران، برای سازماندهی و راه‌اندازی اداره کل باستان شناسی وارد ایران شد. به موجب قراردادی رسمی که به امضای وزیر وقت معارف رسیده بود، اداره موزه وزارت معارف را تا سال ۱۳۱۲ عهده دار بود. از ابتدای سال ۱۳۱۳ با حفظ سمت، به ریاست کتابخانه وزارت معارف و با تاسیس موزه ایران باستان به سمت مدیر کل موزه منصوب شد.

آندره گدار در مدت ۳۲ سال اقامت در ایران، علاوه بر آنکه در مسوولیت‌های متعددی همچون مدیر کل عتیقات (عتیقه جات) و رییس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، خدمت می‌کرد از بسیاری آثار تاریخی و باستانی در سراسر ایران بازدید کرد. کوشش‌های او تنها به تحقیق و کاوش درباره این آثار محدود نمی شد. او با همتی مثال زدنی و با کوشش فراوان، حفاظت و نگهداری از این آثار را جزو اهداف خود قرار داد. نامه نگاری ها و مذاکرات بسیار او با دست اندرکاران و مقامات دولتی شاهدی بر این مدعا است. از آن جمله می‌توان به یکی از آخرین مکاتبات وی با نخست وزیر وقت ایران در سال ۱۳۳۷ اشاره کرد که بیانگر گوشه‌ای از علاقه او به فرهنگ ایران زمین است:... «اگرچه کلیه طرح‌های مورد نظر خود را نتوانستم در ایران محقق سازم، ولی توانستم کارهای مفیدی برای ایران انجام دهم: بنیان‌گذاری اداره خدمات باستان‌شناسی، تاسیس موزه باستان‌شناسی [ایران شناسی]، بازسازی ارزشمندترین ابنیه تاریخی، تهیه طرح‌های کلی دانشگاه تهران، ایجاد اداره انتشارات خدمات باستان شناسی که دیگر به جای زبان فرانسه از زبان فارسی استفاده می‌شود.با این حال چند طرح که برایم بسیار با اهمیت بود با کمال تاسف رها شده است. در این نامه بیشتر تاکیدم بر موزه باستان شناسی تهران است. ۲۰ سال از عمر آن می‌گذرد. احتیاج به تجدید نظر و تکمیل دارد.

تجهیزات مورد نیاز آن هنوز تامین نشده است. احتیاج به نصب شبکه برق و بهبود سایر مسائل ظاهری دارد که بسیار مورد توجه ایرانیان و خارجیان خواهد بود... سازماندهی مجدد و اقدام تازه برای معرفی مجموعه ها و انتشار کاتالوگ با ویرایش جدید و چاپ مطلوب همراه با تصاویر زیبا، سود هنگفتی برای تبلیغ ایران در خارج خواهد داشت. زیرا کاتالوگ‌های مناسب، فروش خوبی داشته و کلکسیون‌های غیرحرفه‌ای آنها را نگهداری می‌کنند. اما برای حصول به چنین نتایجی، لازم است... اختیاراتی به بنده اعطا شود تا بتوانم در پایان مدت اقامتم در ایران طرح‌های خود را به اتمام برسانم.»دستیار و مشوق گدار در طول دوران اقامت او در ایران همسر دانشمندش، یدا گدار بود که در بیشتر سفرهای پژوهشی و اکتشافات باستان شناسی همراه وی بود. حتی تصور کار عظیم گدار و همراهانش در راه سفر به تمام نقاط کشور پهناور ایران و با امکانات اندک دهه‌های ۱۳۱۰ و ۱۳۲۰ شمسی کار آسانی نیست، به خصوص زمانی که با نگاهی کارشناسانه به آثار و یادداشت‌های او نظر بیفکنیم و هنوز آنها را دقیق، سودمند و کم اشتباه بیابیم.یادگار برجسته و مهم گدار که با گذشت نزدیک به هفتاد سال کماکان قطب فرهنگی پایتخت محسوب می‌شود، دانشگاه تهران است. نقشه عمومی دانشگاه تهران و برخی دانشکده ها و تالارهای آن، از آثار بر جای مانده آندره گدار است.موزه مردم شناسی، که در محوطه کاخ گلستان واقع شده، نیز از جمله بناهایی است که گدار در ساخت و راه‌اندازی آن دخالت داشته است.

نمونه‌های متعدد دیگری در تهران و سایر شهرها می‌شناسیم که در زمان ریاست گدار بر اداره عتیقه جات و موزه ایران باستان افتتاح شده است. وی نخستین رییس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز بود و در سال ۱۳۳۷ موفق به دریافت دکترای افتخاری از همین دانشگاه شد.ساختمان قدیمی کتابخانه ملی که در خیابان سی تیر تهران واقع شده از جمله بناهای مهمی است که طرح و نقشه آن را آندره گدار کشیده است. در سال ۱۳۱۲ شمسی، وزیر فرهنگ وقت، مامور احداث موزه در محوطه میدان مشق می‌شود. تهیه نقشه جامع موزه و ساختمان‌های مربوطه، به آندره گدار واگذار می‌شود. پس از اتمام نقشه، آن را به رضاخان جهت تایید نشان می‌دهند. متاسفانه نقشه‌ای که به اعتراف علی اصغر حکمت (۱۲۷۱- ۱۳۵۹) وزیر فرهنگ وقت، شاهکار و در نوع خود بی نظیر بود، به دستور رضا خان و به بهانه اسراف در زمین‌های شهر تهران به کنار گذاشته می‌شود و وزیر نیز مورد توبیخ قرار می‌گیرد. در همان سال، قطعه زمینی در گوشه شمال غربی میدان مشق برای کتابخانه در نظر گرفته می‌شود. این بار هم آندره گدار مامور تهیه نقشه‌ای متناسب با معماری موزه می‌شود و نهایتا ساختمان کتابخانه ملی همانند موزه ایران باستان در سال ۱۳۱۶ افتتاح می‌شود.

با توجه به اظهار نظرهای موجود، نقشه نخستین گدار برای کتابخانه ملی با توجه به وسعت فضای پیشنهادی، نقشه‌ای کامل تر بوده است. به همین دلیل مدت کوتاهی پس از افتتاح کتابخانه ملی، نیاز به گسترش فضای کتابخانه کاملا محسوس بود. به نحوی که در آرشیوهای موجود، مکاتبات متعددی از جانب مرحوم مهدی بیانی (۱۲۸۵- ۱۳۴۶)، ریاست وقت کتابخانه ملی، با آندره گدار صورت گرفته است که در آنها نیاز به افزایش فضای کتابخانه اشاره شده است. بالاخره در اواخر دهه ۱۳۳۰، دست اندرکاران کتابخانه مجبور به احداث ساختمان ضمیمه‌ای در ضلع شرقی محوطه کتابخانه می‌شوند. زیربنای ساختمان کتابخانه بر مبنای نقشه گدار،۵۰۰ متر مربع و پس از احداث ساختمان الحاقی، بالغ بر ۱۰۰۰ متر مربع بوده است.گدار در نمای بیرونی ساختمان موزه از اطاق کسری الهام گرفته است. در ساخت بنای کتابخانه، اهتمام گدار به یکنواختی و تجانس آن با ساختمان موزه مثال زدنی است. او در انتخاب نوع مصالح و دیگر مسائل مرتبط با معماری نهایت دقت را به کار برد، به گونه‌ای که پس از گذشت نزدیک به ۸ دهه از احداث بنای کتابخانه ملی، همچنان استوار و با شکوه می‌نماید.