روز سه‌شنبه ۳ بهمن 1391، وزیر اقتصاد و دارایی در همایش روز جهانی گمرک اعلام کرد که تراز تجاری ایران در 10 ماهه اول سال 1391 نسبت به مدت مشابه سال قبل 40 درصد بهبود داشته است[۱]. در حالی که ایران اوضاع اقتصادی چندان مناسبی را تجربه نمی‌کند، شنیدن خبر بهبود یکی از شاخص‌های اقتصادی شاید کمی عجیب و گمراه کننده باشد. در این یادداشت به کالبد شکافی بهبود تراز تجاری طی 10 ماه نخست سال 91 خواهیم پرداخت.

تراز تجاری (Balance of trade) یا خالص صادرات (NX) به معنای تفاوت ارزش پولی صادرات و واردات است. اگر این شاخص مثبت باشد، به معنای بیشتر بودن صادرات از واردات است و اگر منفی باشد، یعنی واردات بیش از صادرات بوده است. ایران برای سالیان متمادی تراز تجاری‌اش منفی بود و همین الان هم که ۴۰ درصد بهبود یافته منفی ۹ میلیارد دلار است. در اقتصاد کلان، مجموعه‌ای از شاخص‌ها برای سنجش و بیان سلامت اقتصاد یک کشور معرفی می‌شوند. به کلمه‌ مجموعه در جمله قبل دقت کنید. یعنی فقط با یک شاخص نمی‌توان در خصوص بیماری یا سلامت یک اقتصاد سخن گفت. این شاخص‌ها عبارتند از:
نرخ تورم، نرخ بیکاری، درآمد سرانه خانوار، نرخ رشد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی، تراز تجاری، نرخ بهره بانکی.
کاهش واردات در زمانه تحریم هنر نیست
وقتی ایران از سوی مجامع جهانی تحریم اقتصادی شده است و ورود بسیاری از کالاهای تولید غرب به ایران ممنوع اعلام شده است، کاهش این نوع از واردات هیچ گونه فضیلتی به حساب نمی‌آید. مثل اینکه فردی را در جایی بدون آب و غذا حبس کرده باشند و وی ادعا کند در این مدت روزه بوده است. روزه بودن وقتی دسترسی به آب و غذا نیست، امتیازی به حساب
نمی‌آید.
ارز گران کالای خارجی را کم‌مصرف کرده است
کاهش ارزش پول داخلی و افزایش نرخ ارز باعث می‌شود تقاضا و قدرت خرید مصرف‌کننده برای خرید کالای خارجی گران‌قیمت کاهش یابد. به عنوان مثال کسی که تا سال گذشته می‌توانست با ۵۰ میلیون تومان یک هیوندای کره‌ای بخرد، امسال با این پول باید به یکی از خودروهای تولید داخل بسنده کند. این مساله نیز برای مسوولان اقتصادی افتخاری محسوب نمی‌شود، زیرا مصرف‌کننده با پرداخت یک پول واحد از کالایی با کیفیت پایین‌تر استفاده می‌کند.
بهبود در کنار رشد بالا و تورم پایین معنا دارد
بهبود تراز تجاری، زمانی ارزشمند است که همزمان با رشد اقتصادی و تورم تک‌رقمی یا تورم مهار شده همراه باشد. رشد اقتصادی طی شش ماهه اول سال ۹۱ یک‌درصد اعلام شده است[۲]. رشد اقتصادی ایران مطابق گزارش هفته‌نامه اکونومیست برای سال ۲۰۱۳ منفی ۱/۱ پیش‌بینی شده است[۳]. اگر چه منابع رسمی از تورم ۲۴ درصدی برای شش ماه اول پارسال خبر می‌دهند، اما آن چیزی که مردم در زندگی واقعی خود تجربه می‌کنند تورمی بالاتر است که از افزایش شدید اکثر قیمت‌ها و کالاها خبر می‌دهد.
خام‌فروشی به جای صنعتی‌فروشی
افزایش قیمت جهانی نفت موجب افزایش رقم کل صادرات می‌شود. ضمنا حجم قابل توجهی از صادرات غیرنفتی ایران، محصولات پتروشیمی است. هم نفت خام و هم محصولات پتروشیمی در زمره تولیدات غیرصنعتی است که از پایین‌ترین ارزش صادراتی برخوردار است.
به واقع صادرات این قبیل محصولات خام حکایت از این دارد که اقتصاد داخلی قادر به تولید کالاهای صنعتی نیست و خام‌فروشی می‌کند. کشورهای صنعتی و توسعه یافته با خرید همین محصولات و تبدیل آنها به کالاهای صنعتی و ایجاد ارزش افزوده اقتصادی برای خودشان، مجددا نفت خام و محصولات خودمان را با قیمتی چند برابر به خودمان می‌فروشند. یعنی زمانی بزرگ بودن صادرات ارزشمند است که حاصل از فروش دارایی‌های سرمایه‌ای و مواد اولیه
نباشد.
واقعیت از آنچه می‌بینید بزرگ‌تر است
بهبود تراز تجاری شاید واقعیت داشته باشد، اما این فقط بخش کوچکی از واقعیت اقتصاد امروز ماست. آمار و اعداد در عین اینکه بسیار گویا و شفاف هستند، به همان اندازه نیز می‌توانند گمراه‌کننده باشند به ویژه اگر همزمان به بقیه‌ شاخص‌ها اشاره‌ای نشود.
جمع‌بندی
بیان بهبود تراز تجاری در اوضاع فعلی اقتصادی به مانند این است که تیم فوتبال ایران ادعا کند به تیم برزیل یک گل زده است، اما اشاره نکند که چند گل هم خورده است.

پاورقی:
۱- واحد مرکزی خبر-۵ بهمن ۹۱ -کد خبر 1811453
۲- خبرآنلاین-۲ بهمن ۹۱-کد خبر ۲۷۱۸۱۸
۳- اکونومیست-۲۱ نوامبر ۲۰۱۲-کد خبر 21566487