نقش شهروندان  در حفاظت از محیط زیست
هادی ناصری* برخورداری از جامعه سالم و محیط زیستی پاک و عاری از آلودگی حق هر شهروندی است؛ اماآیا دسترسی همه افراد جامعه به محیط زیست سالم و منابع حیاتی از جمله خاک سالم، هوا ی پاک، آب سالم و... به راحتی میسر است؟
تخریب روز افزون جنگل‌ها و مراتع، بهره‌بردای بی‌رویه از معادن و منابع طبیعی، توسعه ناپایدار و صنعتی شدن ناهمگون، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، افزایش جمعیت و کاهش روزافزون منابع، گرمایش جهانی، خشکسالی و تغییرات اقلیمی، تخریب لایه اوزن، آلودگی خاک، آب و هوا آلودگی صوتی و نوری تنها بخشی از تراژدی غم‌انگیز صنعت و شهر نشینی هستند. شیوع بیماری های ناشی از آلاینده‌های مختلف و بحران‌های گوناگون محیط زیستی از جمله از بین رفتن تنوع زیستی و انقراض گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری، پدیده ریزگردها، ذوب شدن یخ‌های قطبی در اثر گرم شدن تدریجی کره زمین، پایین رفتن سالانه سطح آب‌های زیرزمینی و ده‌ها معظل زیست محیطی دیگر، زاییده سبک زندگی انسان امروزی است که همه روزه تنها کره مسکون «زمین» را دچار فرسایش و تخریب می‌کند. دلایل متعددی برای این جفای انسان قرن بیست و یکم به طبیعت متصور است که سود جویی و طمع ورزی و دست اندازی سیری ناپذیر به منابع طبیعی، شهرنشینی، زندگی ماشینی وآپارتمانی، راحت طلبی، استفاده روز افزون از سوخت‌های فسیلی، مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی، نظامی‌گری و جنگ، شکار بی‌رویه گونه‌های حیات وحش، سبک کشاورزی غیراقتصادی و تضعیف خاک‌های حاصلخیز، استفاده بی‌رویه از کودهای شیمیایی، آفت‌کش‌ها و سموم دفع آفات نباتی و ... از مهمترین این دلایل است.
مطابق اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حفاظت از محیط زیست یک وظیفه عمومی تلقی می‌گردد و همه اقشار جامعه در مقابل حفاظت ازمحیط زیست مسئوند. اطلاع رسانی و آموزش مبانی محیط زیست به گروه‌های هدف و فرهنگسازی حفاظت از محیط زیست برای اقشار مختلف جامعه و حساس نمودن افکار عمومی در مقابل این جفای انسان به طبیعت یکی از کارآمدترین روش‌ها برای پیشگیری است. تغییر نگرش و سبک زندگی و تغییررفتار ما با محیط زیست نیز میتواند از روند تخریب روز افزون محیط زیست بکاهد. اما آموزش و تغییر رفتار در کودکان و نوجوانان و نهادینه کردن فرهنگ حفاظت از محیط زیست در سنین کودکی بسیار آسانتر و موثرتر است از بزرگسالانی که رفتار و منش آنان شکل گرفته و این رفتار را در ستم و تعدی به مظاهر خدادادی هر روز به نوعی در رفتار آنان شاهدیم.
آیا تا به حال به این اندیشده‌ایم که رفتار ما با محیط زیست و طبیعت اطرافمان چگونه است؟
زباله‌هایمان را بدون توجه به عوارض زیست محیطی آن از شیشه خودروها به بیرون پرتاب می‌کنیم، با مصرف‌گرایی بی‌رویه حجم زیادی زباله تولید می‌کنیم و حتی زحمت تفکیک زباله‌ها را هم به خودمان نمی دهیم. اتومبیل‌های ما دارای نقص فنی است و بعضا معاینه فنی ندارد و هوا را آلوده می‌کند، حتی از وسایل نقلیه عمومی موجود استفاده نمی‌کنیم. با ورزش به ویژه دوچرخه سواری به عنوان یک وسیله نقلیه پاک و ارزان قیمت بیگانه‌ایم و فست فودها، نوشابه‌های گازدار و تنقلات تولید شده در کارخانه های صنعتی، سیگار و دیابت و... سلامتیمان را به مخاطره افکنده است. آب شیرین وشرب را به راحتی هدر می‌دهیم غافل از اینکه در منطقه خشک جهان واقع هستیم و جنگ آینده جنگ آب خواهد بود و در مقابل حفظ فضای سبز و درختان شهر و حتی پرندگان احساس مسئولیت چندانی نداریم.
در تفرجگاه‌ها و ییلاقات زباله‌هایمان را رها میکنیم و چهره طبیعت را زشت و ناموزون. با توجه به اینکه در ایران قیمت انرژی حتی پس از هدفمندی یارانه‌ها نسبت به سایر کشورها بسیار ارزان است در مصرف انرژی صرفه جویی چندانی نمیکنیم و بسیار سهل‌انگار و راحت‌طلب هستیم و حتی به آموزه‌های دینی و پیشینه تاریخی خود که روزگاری سرآمد تمدن جهانیان بوده‌ایم بی‌اعتنا هستیم.
همه مسئولیم و باید رفتارهایمان را در رابطه با حفاظت از محیط زیست اصلاح کنیم و تغییر رفتار تنها با آموزش - اطلاع رسانی، آگاه سازی و حساس نمودن افکار عمومی میسر است و هرچه سریع‌تر این کار را شروع کنیم از دامنه تخریب طبیعت و بلایی که روز به روز بیشترگربانگیرمان خواهد شد کاسته‌ایم. با توجه به نقش رسانه‌ها در جهت‌دهی به افکار عمومی و همچنین احتساب رسانه‌ها به‌عنوان یکی از ارکان اصلی اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی در جوامع امروزی، می‌توان این گونه گفت که خبرنگاران و رسانه‌ها می‌توانند در جهت حفاظت از محیط زیست و افزایش سطح آگاهی و دانش زیست محیطی آحاد مختلف جامعه نقشی اساسی ایفا کنند. در بحران‌های زیست محیطی مثل نشت نفت از نفتکش‌ها، آتش سوزی‌های گسترده در مناطق طبیعی، آلودگی شدید هوا در شهرهای بزرگ، تخریب گسترده محیط زیست و از بین بردن تنوع زیستی توسط انسان توسعه طلب و ... این رسانه‌ها هستند که در خط مقدم اطلاع رسانی وحساس سازی افکار عمومی برای جلب مشارکت مردم و دولتمردان برای حل بحران زیست محیطی ایفای نقش می‌کنند.
رسانه‌ها می‌توانند به کمک کارشناسان محیط زیست مبانی و مفاهیم پایه زیست محیطی را به عموم افراد جامعه انتقال و آموزش دهند. ما نیازمند تولید و پخش مجموعه‌های داستانی و مستندهای آموزشی هستیم تا دانش و آگاهی مان در زمینه حفظ محیط زیست ارتقاء پیدا کند. ما در مقابل آیندگان مسئولیم، محیط زیست نه میراث گذشتگان مان، بلکه امانتی در دست ماست.
*کارشناس ارشد علوم ارتباطات علوم اجتماعی و مسئول روابط عمومی اداره کل حفاظت از محیط زیست خراسان رضوی