«دیرآموز»، انسانی متفاوت
وحید خاتمی vahyd.khatami@gmail.com انجمن خیریه دیرآموزان خورشید با هدف ایجاد فضایی صمیمی، پرنشاط و جدی برای بسترسازی یک زندگی واقعی با تمام وجوه پیچیده آن به دست جمعی از والدینی که پسران کم توان ذهنی دارند، تاسیس شده است. برای دیرآموزانی که در جامعه بزرگ انسانی، مظلوم و ناشناخته باقی مانده‌اند، «انجمن خورشید» دنیای کوچکی است که به آنان هویت اجتماعی و انسانی می‌دهد.
حاصل گفت‌وگوی ما به با «مهوش کیان ارثی»، نایب‌رئیس هیات‌مدیره و قائم مقام مدیرعامل انجمن خورشید که خود مادر یک پسر دیرآموز 29 ساله است، پیش روی شما است: شروع آشنایی خانواده‌های خورشید به سال 82 بر می‌گردد. زمانی که خانواده‌ها به دلیل احساس وظیفه و مسوولیت نسبت به فرزندان خود و با هدف کمک به ایجاد استقلال و خودکفایی آنان، دور هم جمع شدند و عهد بستند که با توکل به لطف و رحمت بی‌پایان پروردگار متعال و تکیه بر همت و تلاش و خرد جمعی، هر آنچه در بضاعت فکری، فیزیکی و مالی خود دارند در جهت دستیابی به هدفشان
به کار گیرند.
در نتیجه تلاش خانواده‌ها، انجمن خورشید در سال ۸۵ در اداره ثبت شرکت‌ها به ثبت رسید. در همان سال با پیگیری خانواده‌ها، انجمن توانست فعالیت‌هایش را در فضای محدودی در یکی از مراکز توانبخشی کودک و نوجوان سازمان بهزیستی آغاز کند. به دلیل فضای محدود، فعالیت انجمن در آن سال‌ها در سه حوزه آموزش موسیقی، تولید کارهای دستی و ورزش برنامه‌ریزی شد.
در سال ۸۸ بعد از مدت‌ها سعی و تلاش خانواده‌ها و هیات‌مدیره برای در اختیار گرفتن فضای مستقلی که امکان گسترش فعالیت‌ها را به ما بدهد انجمن توانست مکانی را اجاره کند تا با فراغ بال بیشتری مسیر را برای رسیدن به اهدافش هموار کند.
تعریف «دیرآموز» چیست؟
اما دیرآموز به چه کسی گفته می‌شود؟ دیرآموزان در محدوده هوش بهر بین ۷۰ تا ۸۵
(از نظر هوشی زیر متوسط) قرار دارند. از لحاظ علمی در حوزه روان شناختی به آنان «مرزی» و در حوزه آموزشی به آنان «دیرآموز» می‌گویند.
از لحاظ آماری می‌توان گفت حدود سه درصد جمعیت دانش آموزی کشور که تقریبا حدود ۵/۳ میلیون نفر می‌شوند کم توان ذهنی هستند. البته در این آمار درصد دیرآموزان مشخص نیست یا من هنوز به آن دسترسی پیدا نکرده‌ام.
این افراد در حیطه‌های شناختی و اجتماعی با مشکلاتی روبه‌رو هستند و داشتن ویژگی‌هایی چون عاطفه، صداقت و زود باوری، عجول و هیجان زده بودن، آنان را در معرض خطرات اجتماعی بسیار قرار می‌دهد. دیرآموزان چون نه عادی و نه استثنایی‌اند و اغلب ظاهری عادی دارند از دایره اطلاع، توجه و حمایت سازمان ها، ارگان‌ها و افراد خیر دور می‌مانند. به همین دلیل شناساندن شرایط و وضعیت آنان که تلاش و دقت بسیار طلب می‌کند یکی از اهداف اصلی انجمن خورشید است.
ما می‌کوشیم در جامعه و خانواده‌ها این نگرش را به وجود بیاوریم که دیرآموزان، انسان‌های متفاوتی هستند که به تدریج و با حمایت دائم، جذب زندگی معمول و ارتباط با انسان‌های دیگر جامعه می‌شوند.
فعالیت‌های خورشید
مرکز توانبخشی و حرفه آموزی خورشید در حال حاضر در کنار پنج رشته کارگاهی تولید معرق چوب، معرق کاشی، کارهای چرم، زیورآلات و تزئین ظروف سفالی، آموزش‌های توانبخشی در حوزه‌های آموزش مهارت‌های زندگی، موسیقی، تئاتر، داستان‌نویسی و ورزش (آمادگی جسمانی، بدمینتون و فوتبال) را فعالانه دنبال می‌کند.
هدف از اشتغال دیرآموزان در مرکز حرفه‌آموزی، حضور آنان در اجتماع و کسب هویت انسانی و اجتماعی و عادت به انجام کارها به صورت انفرادی و گروهی است. کارگاه‌های حرفه‌آموزی با هدف تقویت ذهن، خلاقیت، تمرکز و ایجاد هماهنگی بین اعضای مختلف بدن (چشم، دست و...) باعث بالا بردن توان ذهنی و عملی دیرآموزان شده است.
یکی از ابتکارات گروه هنر انجمن خورشید که باعث تداوم حرکت جدی و واقعی فعالیت حرفه‌آموزی در خورشید شده، پرداخت دستمزد از عواید فروش کارهای دستی به دیرآموزان است. دیرآموزانی که نسبت به سایر همسالانشان میدان توجه و تمرکز کمتری در یادگیری دارند، در زمان کار در کارگاه می‌توانند زمانی نزدیک به یک ساعت روی تولید یک کالا تمرکز کرده و آن را در یک یا چند جلسه کارگاهی کامل کنند، چرا که نتیجه کار خود را به عینه می‌بینند و دستمزد حاصل از فروش آن را دریافت می‌کنند و این یعنی کسب هویت انسانی و اجتماعی برای دیرآموزان. دیرآموزانی که حالا «خورشید» برایشان نه فقط انجمن که محیط کار است.
المپیک ویژه و دیرآموزان
انجمن دیرآموزان خورشید از سال ۸۶ به عضویت المپیک ویژه ایران درآمده است. المپیک ویژه، مسابقاتی جهانی و منطقه‌ای (در حوزه خاورمیانه) برای افراد کم‌توان ذهنی برگزار می‌کند. به عنوان عضو المپیک ویژه، انجمن به‌رغم محدودیت موجود توانسته است تعدادی از ورزشکاران دیرآموز خود را به مسابقات جهانی المپیک ویژه به کشور چین (۱۳۸۶)، مسابقات خاورمیانه و شمال آفریقا به کشور امارات (۱۳۸۷)، کشور سوریه (۱۳۸۹)، کشور لبنان (۱۳۹۰) و مسابقات جهانی سال ۹۰ به کشور یونان اعزام کند. این ورزشکاران با شرکت در رشته‌های دو و میدانی، والیبال، تنیس روی میز، بدمینتون، وزنه‌برداری، فوتبال و شنا توانستند ۱۰ مدال طلا، ۱۷ مدال نقره و ۶ مدال برنز کسب کنند.
موانع آموزشی، اشتغال و جذب کمک‌های مردمی
از آنجا که دلایل به وجود آمدن کم‌توانی ذهنی در دیرآموزان مانند افراد مبتلا به سندرم داون یا اوتیسم، ریشه مشترک یا واحدی ندارد، در نتیجه توانایی‌های آنان نیز متفاوت است. همین تفاوت، برنامه‌ریزی آموزشی و توانبخشی برای دیرآموزان را با دشواری‌ها و پیچیدگی‌های خاصی روبه رو می‌کند. باید از میزان توانایی‌ها، تنوع عادات و نیاز‌های فردی آنان آگاهی کافی داشته باشیم تا بتوانیم با بهره‌گیری مناسب از توانایی‌ها و در نظر داشتن عادات آنان، سیستمی آموزشی سازماندهی کنیم که جوابگوی نیاز آنها برای پیشرفتشان (در هر سطحی که هستند) باشد.
یکی از موانع اشتغال دیرآموزان که مهارت لازم در یک حرفه را پیدا می‌کنند، آسیب‌پذیری آنان در محیط‌های کاری به علت ویژگی‌های شخصیتی است که در اوایل گفت وگو به آن اشاره کردم. عاطفه، صداقت و زودباوری دیرآموزان، آنان را در معرض سوءاستفاده‌های گوناگون قرار می‌دهد. به همین دلیل زمانی که فرصت شغلی برای فرد دیرآموز با توانایی بالا پیش می‌آید خانواده احساس امنیت و اطمینان‌خاطر برای فرستادن فرزندش به فضای شغلی ناآشنا را ندارد. اخیرا مطلع شدیم که در کشور‌های دیگر در این زمینه عنوانی به نام مددیار شغلی (job coaching) وجود دارد. به این معنی که هر زمان کارفرمایی بخواهد نیروهای کم‌توان جسمی یا ذهنی را به کار بگیرد، مددیار شغلی نیاز‌های هر دو طرف را بررسی و آنها را با شرایط کاری یکدیگر آشنا می‌کند.
کم توانان جسمی حرکتی بعد از آشنایی با شرایط کاری و آگاهی کارفرما از نیاز‌های آنان برای انجام کار، دیگر نیازی به حضور هر روزه مددیار شغلی در فضای کار ندارند. اما کم‌توانان ذهنی به علت آسیب‌پذیر بودنشان تا هر زمان که به کار مشغولند، نیاز به حضور مددیار شغلی دارند. بنابراین اولین شرط اشتغال سالم دیرآموزان در بازار کار، راه‌اندازی دوره آموزش مددیار شغلی در دانشگاه است تا با حضور آنان در محیط‌های کاری، خانواده‌ها با خیال راحت بتوانند دیرآموزان مستعدشان را به سر کار بفرستند.
یک مشکل دیگر انجمن عدم آشنایی افراد خیر با وضعیت و نیاز‌های دیرآموزان است. این عدم آشنایی، جذب کمک‌های مردمی را برای خورشید بسیار دشوار می‌کند. زیرا به جز افرادی که اختلال سندرم داون دارند، بقیه دیرآموزان ویژگی خاصی در چهره و فیزیک ظاهری خود ندارند که مشخص‌کننده مشکل کم توانی ذهنی آنان باشد. این نکته باعث می‌شود چرخش امور اقتصادی انجمن، فشار زیادی به خانواده‌ها بیاورد.
دغدغه بزرگ خانواده‌ها
بزرگ‌ترین دغدغه خاطر خانواده‌های دیرآموزان، سرنوشت آنان بعد از فوت والدین است. خورشید برای جوابگویی به این دغدغه، موافقت اصولی برای تاسیس یک شرکت تعاونی را گرفته تا در قالب ساخت مجتمعی شامل کارگاه‌های تولیدی، فروشگاه برای عرضه و فروش تولیدات، سالن ورزشی، قسمت مشاوره‌های تخصصی مورد نیاز و پانسیون، ساختار سازماندهی شده‌ای را برای کار و زندگی دیرآموزان خورشید به وجود بیاورد.
خورشید در این تعاونی که زیر نظر اداره تعاون تشکیل می‌شود از حضور افراد خیری که مایل به خرید سهام و شرکت در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها برای پیشبرد فعالیت‌های تعاونی هستند، استقبال می‌کند.
البته اولین پیش نیاز تشکیل این تعاونی که مانند اسمش واقعا امید فرزندان خورشید است، داشتن زمینی مناسب در اطراف تهران است که به طور رایگان یا با قیمتی نازل در اختیار خانواده‌های خورشید قرار بگیرد.