پایان تنهایی گابو...
گروه فرهنگ و هنر- «چنین پیشگویی شده بود که شهر آیینه‌ها درست در همان لحظه‌ای که آئورلیانو بابیلونیا کشف رمز مکاتیب را به پایان برساند، با آن توفان نوح، از روی زمین و خاطره بشر محو خواهد شد و آنچه در آن مکاتیب آمده است از ازل تا ابد تکرارناپذیر خواهد بود؛ زیرا نسل‌های محکوم به صد سال تنهایی، فرصت مجددی روی زمین نداشتند. صد سال تنهایی»
گابریل گارسیا مارکز، نویسنده برجسته کلمبیایی و خالق رمان بی‌نظیر «صد سال تنهایی» در روزپنج‌شنبه ۲۸ فروردین ماه در سن ۸۷ سالگی درگذشت. این نویسنده اسپانیولی زبان و برنده جایزه نوبل ادبیات که مدت‌ها با سرطان درگیر بود هفته‌های آخر عمر خود را به خاطر وخامت حالش در بیمارستان گذراند و دو روز قبل در خانه‌اش دار فانی را وداع گفت. مارکز که از سی سال قبل در مکزیک زندگی می‌کرد در میان مردم کشورهای آمریکای لاتین به «گابو» مشهور است.
مارکز در سال ۱۹۲۷ در دهکده آرکاتاکا در منطقه سانتامارای کلمبیا به دنیا آمد و داستان‌های مردمی آمیخته با جادو و خیال را از مادربزرگش آموخت. به گفته مارکز او با زبانی بسیار خشک و جدی قصه‌هایی در مورد اجداد مرده خانواده، ارواح، اجنه و سحر و جادو تعریف می‌کرد؛ داستان‌هایی که در آینده الهام بخش مهم‌ترین کتاب این نویسنده بودند. مارکز به شدت تحت تاثیر ویلیام فالکنر بود: «وقتی برای اولین بار آثار فالکنر را خواندم به خودم گفتم هر طور شده باید نویسنده شوم- زیستن برای بازگفتن- مارکز» دومین نویسنده تاثیرگذار روی مارکز آلبر کامو است و مارکز در طول زندگی‌اش بارها گفت که آرزو داشته داستان طاعون را خودش می‌نوشته است.
کتاب‌های «شاخ و برگ» ۱۹۵۵؛ «هیچ‌کس به سرهنگ نامه نمی‌نویسد» ۱۹۶۱؛ «تدفین ماماگرانده» ۱۹۶۲؛ «ساعت بدیمن» ۱۹۶۲ و «صد سال تنهایی» ۱۹۶۷ نخستین آثار او هستند. تمام نسخه‌های چاپ اول «صد سال تنهایی» به زبان اسپانیایی در همان هفته اول کاملا به فروش رفت و در ۳۰ سالی که از اولین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است.
ناآرامی و خشونت‌های سیاسی، خانواده و شور مذهبی و باور به مارواء طبیعت روی هم رفته سبک ادبی مارکز را شکل داده‌اند. آثاری مانند «پاییز پدرسالار» و «ژنرال در هزار توی خود» به نوعی واکنش او به تشدید خشونت در کشورش کلمبیا هستند. او پس از نوشتن مقاله‌ای در مخالفت با دولت کلمبیا به اروپا تبعید شد و وقتی که کتاب سفر مخفیانه میگل لیتین به شیلی را در سال ۱۹۸۶ نوشت، حکومت دیکتاتوری ژنرال پینوشه ۱۵ هزار نسخه از آن را در آتش سوزاند.
گارسیا مارکز به‌دلیل دفاع از حکومت فیدل کاسترو که از نگاه گروه کثیری از روشنفکران و نویسندگان به مرور به یک رژیم خودکامه بدل شده بود، وارد بحث‌های تندی شد که یکی از نمونه‌های برجسته آن مجادله‌اش با سوزان سونتاگ، نویسنده معروف آمریکایی بود. او همین‌طور به خاطر دفاعش از حکومت کوبا مدتی حق ورود به آمریکا را نداشت. دولت آمریکا بعدها در این تصمیم خود تجدید نظر کرد و مارکز بارها برای معالجه سرطان غدد لنفاوی به کالیفرنیا سفر کرد.
دو سال پیش، برادر گابریل گارسیا مارکز اعلام کرد او از بیماری فراموشی (دمانس) رنج می‌برد و دیگر نمی‌نویسد. او گفته بود برادرش گاهی به او زنگ می‌زند و سوال‌های بدیهی می‌پرسد. او چندی قبل به روزنامه‌ها اعلام کرد: گابو مشکل حافظه دارد؛ گاهی گریه می‌کنم، چون فکر می‌کنم که دارم از دستش می‌دهم.» او را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان «صد سال تنهایی» چاپ ۱۹۶۷ می‌شناسند که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان است. «عشق سال‌های وبا»، «گزارش یک مرگ» و «ژنرال در هزارتوی خود»، از دیگر آثار گابریل گارسیا مارکز است.
واکنش‌های جهانی
به خبر درگذشت «گابو»
با درگذشت گابریل گارسیا مارکز خالق «صد سال تنهایی» موجی از پیام‌های تجلیل و تاسف در سراسر جهان به راه افتاده است. سانتوز رئیس‌جمهور کلمبیا، اوباما رئیس جمهور آمریکا، بیل کلینتون و ماریو بارگاس یوسا نویسنده شهیر پرویی از جمله این افراد هستند.به گزارش خبرگزاری مهر، ای.بی.سی نیوز در سوگ او نوشت: میلیون‌ها هموطن او و نیز دوستداران وی در سراسر جهان خیلی خودمانی او را «گابو» خطاب می‌کردند. در تجلیل از مارکز رئیس جمهور کلمبیا خوان مانوئل سانتوز در توییتر خود نوشت: هزار سال تنهایی و غم برای مرگ بزرگ‌ترین نویسنده کلمبیایی در همه تاریخ! چنین غولی هرگز نمی‌میرد.
باراک اوباما درباره وی گفت: جهان یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان رویابین خود را از دست داد. او یکی از محبوب‌ترین نویسندگان من در دوران جوانی‌ام بود.کلینتون دیروز با انتشار این خبر گفت: از زمانی که «صد سال تنهایی» را خواندم - بیش از ۴۰ سال پیش- همیشه حیرت زده استعداد ویژه او در خیال‌پردازی، افکار روشن و صداقت احساسی او بودم. افتخار می‌کنم که از دوستان وی بودم و قلب بزرگ و ذهن درخشانش را به مدت بیش از ۲۰ سال می‌شناختم.ماریو بارگاس یوسا هم با شنیدن خبر درگذشت گابو گفت: مردی بزرگ مرده است.
کسی که آثارش به ادبیات زبان ما غنای وسیعی بخشید و به آن اعتباری جهانی داد. یوسا درحالی که صدایش می‌لرزید و صورتش را پشت عینک سیاه بزرگی پنهان کرده بود و لبه کلاه بیسبال را پایین آورده بود، افزود: او بارمان‌هایش باقی خواهد ماند و همچنان خوانندگانش در سراسر جهان را منتفع می‌سازد.