هر کتاب و مطلبی که با موضوع کسب‌وکار به چاپ رسیده اگر باز کنید، حتما نکته‌ای در مورد «تمرکز» در آن می‌یابید. در کنفرانس‌های مدیریتی، به نکته‌های کلیدی برای به دست آوردن تمرکز اشاره می‌شود و متخصصان قدیمی این حوزه دائم توصیه می‌کنند که روی این موضوع جدی‌تر کار کنید. اما دلیل این امر چیست؟ من فکر می‌کنم، دلیل آن این است که همه ما از نبود تمرکز در یکی از مراحل کاری دچار صدمه شده‌ایم. این مشکل وقتی یک کارآفرین باشید، دو چندان می‌شود. ما نمی‌توانیم مشکلات را به چشم فرصت‌هایی زیبا و سودمند ببینیم که آنها را حل کنیم. نکته منفی که در مورد تمرکز وجود دارد این است که ارزش واقعی آن، بعد از وقوع مشخص می‌شود و بنابراین، قابل پیش‌بینی نیست؛ نکته‌ای که من طی تجربه سختی به آن رسیدم.

جذبه یک فرصت «بزرگ»

اولین محصول شرکت ما به نام EasyBib، با تسریع فرآیند قالب‌بندی فهرست کتاب، به موفقیت بزرگی دست یافت. من و شرکایم این بنگاه را در سال ۲۰۰۱، زمانی که در دبیرستان تحصیل می‌کردیم، تاسیس کردیم. به‌طور خلاصه، سرویس EasyBib به کاربران این امکان را می‌داد که برای انجام یک کار تحقیقی از کلیه اطلاعات کتابشناسی استفاده کرده و فهرست مرجعی ایجاد کنند. ۶ سال بعد، وقتی وارد دانشگاه شدیم و رزومه‌هایی تهیه کردیم، به این فکر افتادیم که چرا سرویس دیگری ایجاد نکنیم که بعد از ورود اطلاعات فهرست کتاب، رزومه افراد را نیز قالب‌بندی کند؟ در آن صورت، می‌توانستیم پایگاه داده قابل جست‌وجویی از استعدادهای مختلف برای کارفرمایان ایجاد کنیم. با چند صد دلار اندکی که از کار EasyBib به دست آورده بودیم، تصمیم گرفتیم این کار را شروع کنیم.

از آنجا که EasyBib اولویت اصلی ما بود، تصمیم گرفتیم روند تولید پروژه دوم را برون‌سپاری کنیم و برای این کار دانشجویی را در دانشگاه نیویورک پیدا کردیم؛ اما چند ماه بعد، متوجه شدیم عملکرد این محصول پایین‌تر از حد میانگین است و هنوز به جایگاهی که ما می‌خواستیم، نرسیده است.

به وسیله یک رهنمود جدید به این فکر کردیم که باید شرایط را درست کنیم. اما بعد از اینکه ضرب‌الاجل‌ها را از دست دادیم و با محصولی مواجه شدیم که با دیدگاه ما سازگار نبود و مهم‌تر از همه، ۱۰ ماه زمان و ۲۵ هزار دلاری که از دست داده بودیم، تصمیم گرفتیم این ارتباط را پایان دهیم و هر آنچه ایجاد کرده بودیم، دور بریزیم. اما ۶ ماه بعد این ایده همچنان وجود داشت. ما مطمئن بودیم که اگر همه چیز به خوبی پیش می‌رفت، کارفرمایان می‌توانستند متقاضیان مورد نظر خود را پیدا کنند و ما حق‌الزحمه قابل توجهی به دست آوریم. در آن زمان، همکاری با یک تیم توسعه در آرژانتین را شروع کرده بودیم تا EasyBib را ارتقا دهیم و همزمان، به این فکر کردیم که آنها می‌توانند در ایجاد محصول جدید به نام EasyResume هم به ما کمک کنند.

دو سال و ۸۰ هزار دلار

روند توسعه محصول ما بسیار کند بود و آن طور که ما تصور می‌کردیم پیش نمی‌رفت. تولیدکننده اصلی ما خیلی زود اعلام کرد که قصد دارد، قرارداد را لغو کند که این ضربه بدی برای ما بود. تا آن موقع، نزدیک به ۲ سال بود که در EasyResume سرمایه‌گذاری کرده بودیم و همچنان هیجان ساده‌انگارانه‌ای در مورد آن داشتیم. از طرف دیگر، بیش از ۸۰ هزار دلار خرج کرده بودیم که برای ما مبلغ قابل توجهی محسوب می‌شد. بار دیگر بر سر این دوراهی قرار گرفتیم که آیا این شرایط سخت را تحمل کنیم، یا هر چه زودتر جلوی ضررمان را بگیریم.

در ضمن، EasyBib، محصول اولیه ما همچنان رشد می‌کرد و زمان مورد نیاز برای حرکت دادن آن در مسیر درست، به خوبی پیش‌می‌رفت. ما مسیر واضحی پیش‌روی خود داشتیم و بنابراین مجبور بودیم از خودمان بپرسیم آیا سرمایه‌گذاری در یک محصول جدید یا استفاده از آن پول برای تسریع رشد کسب‌وکار اصلی ما معنا دارد یا نه.

پاسخ واضح بود: نباید EasyResume را تولید می‌کردیم.

چرا تمرکز از اهمیت خاصی برخوردار است

وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، به نظر احمقانه می‌رسد که می‌خواستیم، محصولی کاملا بی‌ربط را به محصول اولیه خودمان در شرکت ایجاد کنیم. ما از این تجربه دو نکته کلیدی را آموختیم.

اول اینکه باید عرصه ظهور خود را عاقلانه انتخاب کنید. کارآفرینان باید تیم بااستعدادی را جمع کنند، محصول بزرگی را ایجاد و حفظ کنند و روش فروش آن را کشف کنند. این کار بسیار پرچالش است و به چند سال زمان و سرمایه نیاز دارد. ما تلاش‌هایمان را افزایش داده بودیم تا در کنار EasyBib محصولی جدید و شگفت‌انگیزی ایجاد کنیم و نمی‌دانم چگونه فکر کرده بودیم که پتانسیل کافی را برای تکرار این عمل در مورد یک محصول دوم داریم.

دوم، پیش از هر چیز اعتبار عقیده خود را تایید کنید. فرآیند ما با اشکال مواجه بود. ما روند تولید را برون‌سپاری کرده بودیم و هیچ تلاشی برای فهمیدن اینکه مشتریان یا صاحبکاران ما خواهان این محصول هستند یا نه، انجام نداده بودیم.

ما مطمئن بودیم که این محصول را می‌خواهیم، اما باید ابتدا با ایجاد مدل ساده‌ای از EasyResume فرصت موجود را تقویت می‌کردیم. از زمانی که اجبارا EasyResume را رها کردیم، انرژی‌مان را برای توسعه EasyBib و دسترس‌پذیری آن برای ۴۰ میلیون کاربر دانشجو و بیش از ۱۵۰۰ مشتری سازمانی متمرکز کرده‌ایم و درحال حاضر، تولید محصول دیگری را شروع کرده‌ایم که به افراد این امکان را می‌دهد که دوره‌های آنلاین را برای کارآموزی و بازاریابی ایجاد کنند. اما این بار، رویکرد ما متفاوت است. پیش از هر چیز تمرکزمان را بر ایجاد تجربه کاربر قرار داده‌ایم تا تمایل مشتری برای این محصول را بسنجیم. سپس، تیم‌های ویژه‌ای برای بخش تجاری و مهندسی کار جمع‌آوری کردیم تا بر ساخت و فروش این محصول جدید متمرکز شود. همچنین مدیران قوی در بخش‌های فروش، بازاریابی و تولید استخدام کرده‌ایم.

این اقدامات باعث شده من و شریک کاریم یک قدم به عقب برگردیم و بین EasyBib و این محصول جدید تعادلی ایجاد کنیم. ما خوش‌بین هستیم که این بار همه چیز به خوبی پیش می‌رود.