دکتر پویا جبل عاملی اگر سری زمانی تورم ماهانه را دنبال کنید، کاملا مشخص است که حتی با تورم ماهانه بین ۵/۱ تا ۲ درصدی، شاخص تورم (میانگین) تا پایان سال به پایین‌تر از ۲۰ درصد خواهد رسید. هدف ۲۰ درصدی با تداوم وضعیت موجود کاملا دست‌یافتنی است و لازم است تا نهاد پولی نیز با اصلاح هدف ۲۵ درصدی به ۲۰ درصد و اثرگذاری بر انتظارات، زودتر به این هدف برسد. ضمن آنکه می‌تواند بر اعتبار خویش نیز بیفزاید؛ زیرا فراتر از هدف خود عمل کرده است و باید این عملکرد در اذهان عمومی پر‌رنگ‌تر شود. هر چه اعتبار بانک‌مرکزی بیشتر شود، مدیریت انتظارات نیز ساده‌تر خواهد شد. هرچند هنوز ریسک روابط بین‌المللی به قوت خود باقی است، اما این ریسک به‌گونه‌ای نیست که لطمه به دستاورد‌های تورمی بزند و در بدترین حالت توافق ۶ ماهه می‌تواند برای ۶ ماه دیگر تمدید شود. از این رو می‌توان این تغییر در تورم هدف را سریع‌تر به عاملان اقتصادی انتقال داد.

کار سخت‌تر هنوز باقی مانده است، تورم تک رقمی. چراکه تورم در حال نزدیک شدن به سطوحی است که به‌طور تاریخی در آنجا درجا می‌زند و بسیار دشوار می‌توان تورم را تک‌رقمی کرد. اما معتقدیم اگر مجموعه دولت و بانک‌مرکزی اعتقاد کامل داشته باشند که تورم می‌تواند از این منطقه هم عبور کند و مقامات پولی با یک سیاست ارتباطی قوی، انتظارات قیمتی را از تجربه تاریخی گذشته خود دور و این امید را زنده کنند که می‌توان تورم تک رقمی در بلندمدت داشت، آنگاه این هدف دست‌یافتنی است.

یکی از مشکلات آن است که وقتی تورم به سطوح ۱۲-۱۰درصدی می‌رسد، مقامات دیگر چون گذشته روی هدف تورمی تاکید نمی‌کنند و شرایط برای سیاست‌های انبساطی فراهم می‌شود. اگر مجموعه دولت بر این نظر اجماع کنند که باید سیاست‌های ضد تورمی را تا آنجا ادامه داد که تورم تک‌رقمی شود و چشم‌انداز آن حداقل در بازه‌ای یکساله بدون ریسک تورمی باشد و سپس سراغ معضل رکود از طریق سیاست‌های مالی بروند، می‌توان از تورم مزمن و تاریخی گذر کرد و برای اولین بار عنوان کرد که مشکل تورم مانند بسیاری از کشور‌های جهان، در ایران نیز حل شده است. نباید از یاد ببریم که اگرچه در طول یکسال گذشته و با کاهش تورم، کار خاصی نیز برای تولید نشده است، اما رکود هم عمیق‌تر نشده است و حتی با تداوم وضعیت فعلی می‌توان از رشد اقتصادی ۳-۲ درصدی برای سال فعلی سخن گفت. به همین شکل این گونه نیست که با رفتن به سوی تورم تک‌رقمی نیز تصور کنیم رکود بزرگی در پیش خواهد بود. تورم تک‌رقمی آنچنان امیدی را می‌تواند زنده کند که پیامش برای بخش تولید نیز بسی ارزشمند خواهد بود. این دستاورد آن قدر بزرگ هست که دولت آقای روحانی برای رسیدن به آن مقاومت کند.

وقتی دولت نتیجه مراجعه نکردن به منابع پول پر قدرت را به این وضوح می‌بیند، چرا نخواهد این راه را ادامه دهد؟ اگرچه نهاد پولی خود باید اصلاحات زیادی را در اهداف، ابزار و عملکرد خود دهد تا بتواند تورم را در سطحی که مثلا در کشور‌های توسعه یافته وجود دارد حفظ کند، اما تک‌رقمی محقق می‌شود، اگر حمایت دولت هم چنان وجود داشته باشد، بر سیاست‌های انقباض پولی به جای انضباط تاکید شود و انتظارات به این سو رود که در سال ۱۳۹۴ تورم مزمن به‌طور چشم‌گیری مهار می‌شود.

مدیریت انتظارات قطعه اصلی پازل است. به‌طور سنتی مردم ما به حداقل ۱۰ درصد افزایش سالانه در کالاها و خدماتشان عادت دارند. برای پیروزی بزرگ باید این عادت را از بین برد. راهش کسب اعتبار بیشتر برای نهاد پولی، نشان دادن دستاورد‌های تورمی تا امروز و سپس اثرگذاری بر انتظارات است، اما قبل از آن اجماع و ایمان تمام دستگاه‌های دولتی به تحقق هدف بزرگ است که اهمیت دارد.