میثم هاشم‌خانی اگر دو وظیفه اقتصادی اصلی دولت‌ها را دریافت انواع مالیات و پرداخت انواع یارانه بدانیم، به‌نظر می‌رسد مهم‏ترین نقطه قوت در کارنامه اقتصادی ۳۰۰ روزه دولت تدبیر و امید عبارت است از کاهش «مالیات سیاه»؛ یعنی خویشتن‌داری خردمندانه و قابل تقدیر دولت در کاهش شدید اعتیاد به استفاده از ماشین انتشار پول و در نتیجه کاهش اخذ «مالیات تورمی» جانکاهی که به منزله دست بردن مکرر دولت در جیب آسیب‌پذیرترین قشر از شهروندان بود. ابداع خلاقانه اصطلاح «مالیات تورمی» از سوی اقتصاددانان، به خوبی وضعیت اسفناک شهروندانی را به تصویر می‏کشد که دولت آنها به‌جای کسب درآمد از طریق رونق‌بخشی به فضای کسب‌وکار و سپس مالیات‏ستانی از کسب‏وکارها، به خیال خام خود راه میان‌بری را انتخاب کرده و برای تامین مخارج خود به انتشار پول می‌پردازد؛ وضعیتی که به‌منزله کسب درآمدی بادآورده برای دولت، در مقابل تحمیل لطمات تورم به خانوارهای آسیب‌پذیر - که معمولا فاقد دارایی گران‌شونده در فرآیند تورم هستند - و لطمات تلاطم قیمتی به صاحبان کسب‏وکارهای مولد و سالم است. هم‌اکنون، خوشبختانه می‌توان گفت که بر اثر تصمیمات خردمندانه دولت یازدهم، روند اتکای دولت به «مالیات تورمی» (مالیات سیاه) در یک سال اخیر به شدت کاهش یافته و در سال‌جاری نیز بیشتر کاهش خواهد یافت. به‏صورت متناظر، مهم‌ترین نقطه ضعف این دولت را هم می‌توان تعلل در طراحی برنامه مشخص برای کاهش «یارانه سیاه» دانست: در ۳۰۰ روز اخیر حدود ۲۳ هزار میلیارد تومان ثروت بادآورده در جیب بهره‌مندان از رانت «دلار دولتی» گذاشته شده است (با فرض سرانگشتی فروش ۴۵ میلیارد دلار از سوی دولت، به قیمتی به‏طور متوسط ۵۰۰ تومان کمتر از قیمت بازار). این رانت ۲۳ هزار میلیارد تومانی که هیچ گزارش شفافی هم از کم‏وکیف افراد حقیقی و حقوقی بهره‌مند از آن در دسترس نیست، حدودا یک‌ونیم برابر کل پولی است که در این ۳۰۰ روز برای آموزش‌وپرورش با ۱۲ میلیون دانش‌آموز و یک میلیون معلم و کارمند هزینه شده؛ به تقریب با یارانه پرداختی به ۵۰ میلیون نفر در این دوره ۳۰۰ روزه برابر می‏کند و حدودا ۱۷ برابر کل منابع مالی‌ای است که بر اثر انصراف یارانه‏ای داوطلبانه در یک سال آینده به جیب دولت خواهد رفت. در زمینه وام بانکی نیز، رانت ناشی از اختلاف شدید نرخ بهره در بازار رسمی و غیررسمی، نمادی فاجعه‌بار از «یارانه سیاه» است که باعث شکل‏گیری جریان‌های درآمدی بادآورده عظیمی شده؛ چه برای وام‌گیرندگانی که وام‌هایی با نرخ به‌مراتب کمتر از نرخ تورم را دریافت می‌کنند و چه برای وام‌گیرندگانی که بالغ بر ۸۰ هزار میلیارد تومان وام‌های بانکی معوقه را ایجاد کرده‌اند و باز هم هیچ گزارش شفافی درباره توزیع آنها وجود ندارد.

این ۸۰ هزار میلیارد تومان - که ناگزیر بخشی از آن به‌صورت کاهش سود پرداختی به سپرده‌گذاران نمود می‏یابد و بخشی دیگر هم در قالب مجبور شدن بانک مرکزی به تامین منابع بانک‌های تجاری از طریق روش‏هایی که معادل انتشار پول جدید هستند - بالغ بر دو و نیم برابر کل بودجه اختصاص‌یافته برای سلامت و درمان در سال‌جاری است.

خلاصه آنکه مهم‌ترین نقطه ضعف دولت تدبیر و امید آن است که هنوز برنامه منسجمی برای کاستن از «یارانه خاکستری» و افزودن به «یارانه سپید» تدارک ندیده است. در نتیجه در شرایطی‌که سیستم رانتی بازار ارز و سیستم تسهیلات بانکی دارای سود بسیار کمتر از تورم، منابع مالی نجومی بادآورده‌ای را به جیب بهره‌مندان از «روابط» سرازیر می‌کند، متاسفانه دولت برای اختصاص «یارانه سپید» به حوزه‌های مهمی مانند کاهش فقر سلامت، کاهش فقر آموزش و کاهش فقر تغذیه، خود را محتاج به انصراف مردم از یارانه ۴۵.۰۰۰ تومانی می‌داند.

اما آیا در خرداد ۹۶ و در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری، تیم اقتصادی دولت فعلی خواهد توانست با غرور از موفقیت در ریشه‌کنی کامل «یارانه سیاه» در اقتصاد ایران و هدایت کامل منابع آزادشده به سمت مصادیق مختلف «یارانه سپید» سخن بگوید؟

قطعا غنای تجربه و دانش موجود در میان اعضای تیم اقتصادی دولت اعتدال، توانایی تحقق چنین هدف فرخنده‌ای را در سه سال آینده خواهد داشت؛ امید که پاسخ این سوال مثبت باشد.