سهم ناچیز در سینمای جهان

امیرحسین علم الهدی مدیر گروه هنر وتجریه سازمان سینمایی صحبت از فرهنگ و اقتصاد در این سرزمین مشکل و شاید خیلی هم سخت باشد و دلیل این ادعا توجه به شاخص‌های این دو مقوله مهم در جامعه است. شاخص‌هایی که میزان موفقیت یا عدم موفقیت را نشانه می‌روند و بالطبع چاره‌ای نداریم خود را با این شاخص‌ها ارزیابی کنیم. می‌پذیرم که تمام اعتبار هنرمندان به اثرگذاری آثارشان در جامعه در یک دوره زمانی طولانی مدت بسیار است و این جزو ارکان فعالیت‌های فرهنگی جوامع است. چه زیاد هنرمندانی که سال‌ها پس از مرگشان توانسته‌اند از مواهب اقتصادی آثارشان، خود که نه میراث دارانشان برخوردار باشند، اما در عصر کنونی با این میزان گردش اطلاعات به قول معروف آنلاین دیگر نمی‌توان سراغ هنرمندان را سال‌ها پس از مرگشان بگیریم و چاره‌ای نداریم جزآنکه اقتصاد را در حوزه‌های مختلف فرهنگ به رسمیت بشناسیم. اگر بخواهیم به شکل جزئی‌تر به مقوله فرهنگ نگاهی بیندازیم و در یکی از زیر شاخه‌های اصلی‌اش یعنی سینما این شاخصه‌ها را پی بگیریم، به نتایج دقیق‌تری می‌رسیم. نگارنده در حوزه سینما بارها مورد شماتت قرار گرفته‌ام که در یادداشت‌ها و تحلیل‌هایم بیش از اندازه به شاخص‌ها تکیه می‌کنم و از «اعتبار» سینمای ایران سخنی به میان نمی‌آورم و این شاخص را نمی‌توانم با «عدد و رقم» بیان کنم! بخشی از این منطق را می‌پذیرم و در انجمن‌ها و جوامع نخبگان جهان این میزان اثرگذاری را می‌پذیرم اما وقتی «با عدد و رقم» سرو کارم می‌افتد دیگر نمی‌توانم فقط به یک جامعه محدود نخبگان اعتنا کنم و چاره‌ای ندارم که «اندازه» خود را در بین ۷ میلیارد نفر جمعیت «ارزیابی» کنم! و اما ارزیابی سینمای ایران در میان این هفت میلیارد نفر جمعیت روی این کره خاکی:

در سال ۲۰۱۳ حدود ۶ میلیارد نفر در سراسر دنیا به سینما مراجعه کرده‌اند و در این سال در ایران با جمعیت ۸۰ میلیون نفری حدود ۸ میلیون نفر به سینما رفته‌اند یعنی حدود نزدیک به «۱۵/۰درصد» سهم ما از بازار سینمای دنیا است!

در سال ۲۰۱۳ فروش سینمای کشورهای دنیا حدود ۲۶ میلیارد دلار بوده است و در این سال سینمای ایران تنها به ۱۰ میلیون دلار فروش دست یافته است، یعنی در حدود کمتر از ۵/۰ درصد سهم اقتصاد اکران جهان در ایران است!

در سال ۲۰۱۳ تعداد سالن‌های سینماهای کشور‌های مختلف حدود ۱۱۰ هزار بوده است و در ایران در حدود ۲۸۰ سینما و سهم ما از زیرساخت‌های سینمایی حدود « ۲۵/۰ درصد» از این شاخص مهم در دنیا! و اما در حوزه تولید فیلم که یکی از شاخص‌های دیگر اقتصاد سینمای دنیا است حدود سالانه ۴هزار فیلم سینمایی تولید می‌شود که سهم ما از این بازار تولیدات با ۷۰ فیلم سالانه حدود «۲ درصد» از تولیدات را شامل می‌شود!

خب، نمی‌دانم با این شاخص‌ها بازهم چه بگویم و فقط می‌دانم در «اقتصاد» سینما در دنیا و در بین هفت میلیارد نفر ساکنان این کره خاکی تا اطلاع ثانوی حرفی برای گفتن نداریم و نمی‌دانم چگونه باید فرهنگ و اقتصاد را به یکدیگر در این شاخص‌ها امیدوار کنیم .