بن‌بست زیان‌دهی

علی سرتیپی پخش‌کننده فیلم و مدیرعامل شرکت فیلمیران هنوز به شاخص‌های دقیقی از رشد سینمای ایران در سال گذشته نرسیده‌ایم و در سال‌های آینده هم نخواهیم رسید، به یک دلیل ساده. اینکه نیاز به یکسری کارهای زیربنایی داریم. در یکسری زمینه‌ها خوبیم، در یکسری زمینه‌ها عقب هستیم. مهم‌ترین عقب‌ماندگی مان تعداد سالن است. ما در سطح کشور حدود ۳۰۰ سالن سینما داریم که این تعداد نسبت به شاخصه‌های دنیا بسیار کم است. شهرهای بسیاری هستند که سینما ندارند، یکسری استان‌ها هم مثل سیستان و بلوچستان، ایلام، کهکیلویه‌و بویراحمد هیچ کدام سینمای قابل استفاده ندارند. این رقم نسبت به سال‌های آخر دهه شصت به شدت ناامیدکننده است. در آن سال‌ها در استان خوزستان با اینکه جنگ بود سینما داشتیم، در بهبهان، اندیمشک، دزفول، ایذه و شوشتر و بسیاری از شهرهای دیگر این استان سینما داشتیم. الان یک سینما در این شهرها نیست. پس مشکل اول کمبود سالن است. مشکل دوم نبود تولیدات به روز است که بتواند با مردم ارتباط برقرار کند. سرچشمه این مشکل هم تزریق پول نفت در بخش دولتی و دادن رانت‌های این ارگان‌های دولتی به برخی تهیه‌کنندگان و صاحبان قدرت است و ساختن یکسری فیلم‌های بی‌خاصیت که فقط ساخته می‌شوند تا در تولیدش به عده‌ای سود برسانند و برای آنها درآمد داشته باشند. در نتیجه این آدم‌ها فیلم‌هایی می‌سازند که با ذائقه مردم جور نیست. این بیماری سال‌ها است گریبان سینمای ایران را گرفته است. این اتفاق‌ها در حالی می‌افتد که ما رقبای به شدت سرسختی داریم. علاوه بر فیلم‌های‌ هالیوودی که به سهولت در اختیار مردم قرار می‌گیرد، ماهواره‌ها و همچنین تلویزیون خودمان هم به نوعی رقیب سینما هستند. جهان به نسبت دهه شصت و هفتاد میلادی تفاوت کرده، اما سینمای ما تفاوتی نکرده است. ما به شکل استاندارد برای هر ۲۰ تا ۲۵هزار نفر یک سالن سینما نیاز داریم. در تهرانی که اگر جمعیت بالفعلش را حدود هفت میلیون نفر در نظر بگیریم، به ۲۸۰سالن سینما نیاز داریم، که در حال حاضر یک چهارم این رقم سالن فعال داریم. برای روشن شدن بیشتر این محاسبات بهتر است مثلا از شهر نیویورک بگوییم که اگر ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد، در سال ۷۰ میلیون سینما رو در آمارهایشان وجود دارد؛ یعنی هفت برابر جمعیتشان در سال به سینما می‌روند. در انگلستان این رقم چهار برابر جمعیتشان است. برای ما اما یک‌دهم جمعیت شهری در سال به سینما می‌روند؛ یعنی در مجموع در کل ایران در سال هفت میلیون نفر حدودا به سینما می‌روند. کل مجموع فروش سینمای ایران در سال گذشته حدود ۳۰ میلیارد تومان بود. این یک شوخی است برای تعداد جمعیت کشور. البته امسال تا الان وضعیت بهتر شده که حتما استثنا است. اما با تمام این اوصاف با وجود هزینه تولید یک فیلم متوسط و معمولی که حدود یک میلیارد تومان است، باید فیلم‌ها حدود ۳ میلیارد تومان بفروشد تا ضرر ندهد. این وضعیت سینمای ایران است و نشان می‌دهد در حال حاضر در بن بستی هستیم که به سختی بتوانیم راهی برای عبور از آن بیابیم.