گذار از اقتصاد کشاورزی به صنعتی

نویسنده: ریچارد ابنثی ترجمه فریده ایزدی کتاب «انقلاب مشروطه ایران» نوشته ژانت آفاری از جمله کتاب‌های تامل برانگیزی است که طی دو دهه اخیر درباره این بزرگ‌ترین اتفاق سیاسی و اجتماعی ایرانیان در اوایل قرن نوزدهم نوشته شده و توسط رضا رضایی به فارسی درآمده است. در اینجا ترجمه یادداشت ریچارد ابنثی، استاد دانشگاه کلمبیا درباره این کتاب را می‌خوانید. انقلاب مشروطه ایران در سال‌های ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۱، برای نخستین بار موضوع آزادی‌های دموکراتیک را مطرح کرد و کشور را در مسیر استقلال‌طلبی قرار داد. به‌طور خلاصه با انقلاب مشروطه حکومت سلطه‌طلبانه تغییر می‌کرد و دولت توسط مجلس یا پارلمان تعیین می‌شد و به این ترتیب سلسله قاجار در اواخر دوران خود به یک سلسله مبتنی بر قانون اساسی تبدیل می‌شد. اما از همان ابتدا تقابل مطالبات روشنفکری و آزادی‌های فردی عده‌ای با خواست روحانیت مقتدر برخوردهای شدیدی را میان این دو به وجود آورد و در نهایت نیز با دخالت ارتش تزار روسی،نیکلاس دوم، که توسط دولت لیبرال بریتانیا تحریک شده بود، این حرکت آزادی‌خواهانه سرکوب شد. باید گفت انقلاب مشروطه که یکی از مهم‌ترین انقلاب‌های اوایل قرن بیستم است و شباهت زیادی نیز به انقلاب‌های روسیه، چین و مکزیک دارد، کمتر از بقیه مورد توجه قرار گرفته است.

ژانت آفاری، نویسنده ایرانی‌تبار ساکن ایالات متحده، بر اساس تحقیقات مستند شرح مفصلی از این مقطع حساس تاریخ ایران نوشته است. وی در عین حال که به برخورد دولت و گروه‌های مختلف سیاسی، نظامی، مذهبی، دیپلمات‌ها و نظریه‌پردازان اقتصادی به جنبش مشروطه اشاره دارد، اساسا به ریشه‌های این جنبش همچون کشاورزان، صنعتگران، ماهیگیران و زنان پرداخته است. او در این تحقیق گروه‌های اجتماعی و نیز گرایش‌های سیاسی، مذهبی، اخلاقی و زبانی متفاوتی را یافت که دست به دست هم جنبش مشروطه را به وجود آورده بودند. به علاوه گروه‌های خواهان دموکراسی موسوم به «انجمن» که توسط مردم هر منطقه تشکیل می‌شد، از موضوعات مورد توجه آفاری بوده است.

اقتصاد ایران پیش از انقلاب مشروطه به شدت به کشاورزی به‌ویژه کشت تریاک و صدور مواد خام (به جز نفت)وابسته بود و ازسوی دیگر نیزشاهان قاجار به اعطای امتیاز انحصاری به شرکت‌های خارجی تمایل زیادی داشتند، در این حال بازرگانان داخلی در رقابت خارجی متضرر می‌شدند و رعیت‌ها از بالا بودن بهای اجاره و مالیات و نیز از بین رفتن تعاونی‌های روستایی سنتی ناراضی بودند. در این شرایط بود که نخستین اعتراض موفق مردمی در سال‌های ۱۸۹۲-۱۸۹۱ به وقوع پیوست، به‌گونه‌ای که مردم استعمال و خرید و فروش تنباکو را تحریم کردند و به این صورت حق انحصاری اعطا شده به یک سرمایه‌دار انگلیسی از اعتبار ساقط شد.

سرانجام ناخشنودی از قوانین مستبدانه موجود و سلطه گری خارجی در سال‌های ۱۹۰۵ و ۱۹۰۶ وضعیت بغرنجی در کشور به وجود آورد که در پی آن تعداد زیادی از معترضان تهرانی در زیارتگاه‌ها و نیز مدتی بعد مقابل سفارت انگلستان بست نشستند. در این زمان که حضور قدرتمند روسیه در ایران به شدت مورد خشم و انزجار معترضان قرار گرفته بود با اعمال فشار از سوی مردم مظفرالدین شاه با تاسیس مجلس موافقت کرد و اعضای آن نیز با رای عده‌ای محدود از مردان متمکن و متخصصان انتخاب شدند که این نمایندگان افرادی از اصناف مختلف بودند.

مدتی بعد انجمن‌هایی در بخش‌های مختلف ایران به وجود آمدند که وظیفه‌ آنها در ابتدا نظارت بر انتخابات مجلس بود، مدتی بعد دایره فعالیت‌های خود را گسترش دادند و گروهی داوطلب را برای دفاع از مجلس مسلح ساختند و بدین صورت به خاستگاه اصلی بیان مطالبات سیاسی مردم تبدیل شدند. آفاری در بررسی موشکافانه خود اظهار می‌دارد که انجمن‌ها به لحاظ اجتماعی و جهت‌گیری‌های ایدئولوژیکی بسیار متنوع بودند به‌گونه‌ای که حضور برخی از آنان رسمی و قانونی و برخی دیگر غیررسمی و حتی غیرقانونی بود، بعضی از انجمن‌ها نیز به‌ویژه در آذربایجان و گیلان تندرو بوده و از حضور اقلیت‌های مذهبی در انجمن‌ها استقبال می‌کردند. مهم‌ترین انجمن تبریز در بخش ارمنی‌نشین شهر قرار داشت و جامعه ارمنی به‌طور مرتب با آن در ارتباط بودند. از دیگر انجمن‌های با نفوذ تبریز انجمن‌های متعلق به علمای محافظه‌کار یا دولتمردان بود که با انجمن‌های غیرمسلمان اختلاف و بعضا تنش داشتند.

در جامعه سنتی و مردسالار ایران زنان که همواره تحت‌الامر مردان بودند، با ظهور انقلاب مشروطه ناگهان به پا خاستند و از این فرصت برای دستیابی به آزادی فردی‌شان سود جستند در همین راستا زنان نیز انجمن‌های مربوط به خود را تشکیل دادند و دست به انتشار مجلاتی زدند و به قوانینی چون چندهمسری به شدت اعتراض کردند، به علاوه تاسیس مدارس دخترانه از دیگر اقدامات زنان در این دوره بود (مدارک موجود از آن دوره تاسیس ۶۰ مدرسه در تهران را نشان می‌دهد). در همین زمان کمپین مبارزه برای به‌دست آوردن حق رای برای زنان در بریتانیا به راه افتاده بود و زنان ایرانی نیز خواستار گرفتن حق رای و مشارکت در امور سیاسی کشور شدند. مورگان شوستر، در کتاب خود -اختناق ایران- که شرح شواهد عینی خود از وقایع آن دوره است، نوشته است: «زنان ایرانی از سال ۱۹۰۷ تقریبا به‌عنوان پیشروترین زنان در مبارزه با افراطی‌گری در سطح دنیا شناخته می‌شدند و این حقیقت، نظریه‌پردازی را دگرگون ساخت.»