خبر غرورآفرین بود. مریم میرزاخانی اولین زنی بود که موفق به کسب مهم‌ترین جایزه علم ریاضیات شد. جایزه فیلدز که به «نوبل ریاضیات» مشهور است به ریاضیدانان زیر 40 سال اعطا می‌شود. میرزاخانی برنده دو مدال طلای المپیاد ریاضی بوده و تا انتهای دوران کارشناسی خود را در ایران و در دو تا از بهترین موسسات آموزشی ایران یعنی دبیرستان فرزانگان (تیزهوشان) و دانشگاه صنعتی شریف گذرانده است. پس از آن نیز در سه تا از بهترین دانشگاه‌های جهان یعنی دانشگاه هاروارد (دوره دکتری)، پرینستون (استادیار) و استنفورد (استاد تمام) مشغول به پژوهش در حوزه‌های پیشرفته ریاضی بوده است. کسب افتخار جایزه فیلدز زنجیره افتخارات او را طولانی‌تر می‌کند و بی‌تردید زندگی پربار علمی او ادامه خواهد داشت.
در این میان کسب این افتخار نه تنها برای خود ایشان که در زندگی افراد زیاد دیگری نیز تاثیرگذار است. نیل به چنین مرتبه علمی برای فردی برخاسته از ایران بسیار کم‌نظیر است. نفس رسیدن به چنین توفیقی برای همه ایرانیان و به‌خصوص دختران نسل جوان الهام‌بخش و امیدآفرین بوده و موجب افزایش اعتمادبه‌نفس در راستای کسب مدارج برجسته علمی است. در سطح جهانی نیز، کسب این افتخار برای زنان و دختران بسیاری مایه امید و بر هم زننده کلیشه‌ها و کج فهمی‌‌های رایج در مورد استعداد زنان در ریاضیات و علوم است.
این افتخار در عرصه بین‌الملل نیز برای کشور ما موثر است چرا که بعد دیگری از سهم ایرانیان در جهان را که همان کمک به ارتقای سطح دانش است به رخ می‌کشد. ایران در چند سال اخیر هر از چند گاهی در صدر اخبار جهان قرار گرفته است ولی این از مواردی است که نامی از ایران در عرصه‌های موثر علمی مطرح می‌شود و مریم میرزاخانی موجب افزایش خوش‌نامی کشورمان می‌شود. pic1
البته این سوال مطرح می‌شود که با توجه به حضور ایشان در آمریکا و گذراندن دوره‌های پیشرفته علمی در این کشور، آیا سهمی از این افتخارات نصیب ایران می‌شود؟ خوشبختانه مصاحبه ۱۲ آگوست ایشان با روزنامه گاردین راهگشا است. ایشان در این مصاحبه در پاسخ به سوالی در مورد عوامل موثر بر موفقیت خود بخش قابل‌توجهی را به ایران اختصاص می‌دهد.
از دوستان خوب دوران دبیرستان، معلم‌ها و مدیر سختکوش مدرسه یاد می‌کند. دوره المپیاد را موثر می‌داند و از هم‌کلاسی‌ها و استادان الهام بخش و مشوق خود در دانشگاه یاد می‌کند.
همین موارد نشان می‌دهد که نظام آموزشی ایران، هر چند کاستی‌های فراوانی دارد، توانسته به هر تقدیر پایه‌های مناسبی برای پرورش چنین دانشمندانی فراهم آورد. با این وجود این آرزو بر دل هر ایرانی خواهد ماند که‌ ای کاش شرایط کشور به‌گونه‌ای باشد که افراد مستعد بیشتری به کشور بازگردند. چند سال پیش تحقیقی از برندگان طلای المپیاد جهانی منتشر شد که نشان می‌داد اکثر این عزیزان کشورهایی به غیر از ایران را برای ادامه فعالیت علمی و زندگی خود انتخاب کرده‌اند. pic۲
لازم به ذکر است که اخیرا فارغ‌التحصیلان برجسته‌ای از هم‌دوره‌ای‌ها و امثال مریم میرزاخانی، به‌خصوص در رشته‌های علوم پایه از قبیل ریاضی، از بهترین دانشگاه‌های جهان به کشور بازگشته‌اند. آرزوی دیگر آن است که آن دسته از هم دوره‌ای‌های مریم میرزاخانی در بهترین دانشگاه‌های جهان که به کشور بازگشته‌اند بستر مناسب‌تری برای فعالیت‌های پربار علمی بیابند تا شاید روزی برندگان جایزه‌های تراز اول جهانی از ایران باشند. رشته امیدها و آرزوهایی که با مطرح شدن نام مریم میرزاخانی پدید آمد بخش‌هایی دارد که کمی ناخوشایند است. در وهله اول رسانه‌های ایران متاسفانه پوشش مناسب و درخوری از این خبر مهم نداشتند. خوشبختانه پیام تبریک به جا و به موقع رئیس‌جمهور باعث شد این یخ شکسته شود و رسانه‌های بیشتری به پوشش این خبر بپردازند ولی همچنان این آرزو بر دل بسیاری ماند که پوشش این خبر در ایران لااقل در حد و اندازه‌های پوشش خبری بین‌المللی آن باشد.
آرزوی دیگری که تحقق آن در دستان دولتمردان کشور است آنکه تمهیداتی بیندیشند که همه ایرانیان خارج از کشور، به‌خصوص زنانی مانند مریم میرزاخانی، محدودیت‌های کمتری برای رفت و آمد خانوادگی به کشور داشته باشند. بی‌تردید تسهیل رفت و آمد و تبادلات علمی با این سرمایه‌های فکری کشور موجب اعتلای هر چه بیشتر علم و دانش در کشور خواهد شد.