در جدول رتبه‌بندی شاخص جهانی نوآوری، هند جایگاه ۷۶ از بین ۱۴۳ کشور را به خود اختصاص داده است. این کشور در منطقه جنوب و مرکز آسیا اول است. این موضوع نشان می‌دهد هند در معیارهای سنجش این شاخص وضعیت نسبتا خوبی دارد. با این حال مساله آموزش در این کشور با چالش‌هایی مواجه است که با شناسایی و برطرف کردن آنها می‌تواند رشد قابل‌توجهی در این زمینه به دست آورد. جون رابینسون، اقتصاددان بریتانیایی زمانی گفته بود:

«هر موضوع درستی که می‌توانید در مورد هند مطرح کنید، برعکس آن هم در مورد این کشور صدق می‌کند.» این موضوع به خصوص در مورد تحصیلات عالی بیشتر صحت دارد. فرصت جنبش اجتماعی برای میلیون‌ها هندی که مدرک دانشگاهی دارند، در تناقض آشکار با میلیون‌ها نفری است که به دلیل فقر نمی‌توانند وارد این سیستم شوند.

طی ۳۰ سال گذشته تحصیلات عالی در هند به سرعت رشد کرده و سهم افرادی که وارد تحصیلات دانشگاهی شده‌اند، نسبت به گروه سنی مشابه، از ۶ درصد در سال ۱۹۸۳ به حدود ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۱ افزایش یافته است. این رشد در چند حوزه خاص متراکم شده است. اول اینکه بخش عمده این رشد در اصل در رشته‌های تخصصی، به ویژه مهندسی و مدیریت رخ داده است. دوم اینکه این رشد به جای تحقیقات، در حوزه تدریس صورت گرفته، به طوری که تحقیقات دولتی در هند به جای دانشگاه‌ها، کاملا در موسسات تحقیقاتی متمرکز است. سوم، بخش عمده این رشد در موسسات خصوصی صورت می‌گیرد تا دولتی. و چهارم، چون این رشد قابل توجه در تحصیلات رشته‌های تخصصی مانند مهندسی و مدیریت صورت گرفت، علوم اجتماعی مورد غفلت واقع شده است.

چنین رشد پرسرعتی که در موسسات خصوصی متمرکز است و فقط چند رشته تخصصی را دربرمی‌گیرد، چالش‌هایی را در هند به وجود آورده است.

یکی از این چالش‌ها مشکل کیفیت است. مهندسی، داروسازی، مدیریت کسب‌وکار و کامپیوتر رشته‌هایی هستند که بیشترین رشد پذیرش دانشجو را در سال‌های اخیر داشته‌اند. تعداد دانشکده‌های مهندسی و میزان ثبت نام در آنها در ۳۰ سال گذشته سالانه ۲۰ درصد افزایش یافته است. در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ تعداد دانشکده‌های مهندسی و موسسات مدیریتی در هند به ترتیب به حدود ۳۵۰۰ و ۲۵۰۰ رسید. در سال ۲۰۱۳، از هر ۵/۱ میلیون نفری که برای تحصیل در رشته مهندسی درخواست پذیرش دادند، تقریبا ۲/۱ میلیون نفر پذیرفته شدند. این میزان، افزایش ۳۰ برابری را نسبت به سال ۱۹۸۳ که سالانه ۴۰ هزار دانشجوی مهندسی پذیرش می‌شد، نشان می‌دهد. این رشد به طور مستقیم باعث شده تعداد مهندسان در هند به بیش از حد نیاز برسد، اما افزایش کیفیت آموزش نیز نگرانی مهمی است و اولین چالش در این زمینه محسوب می‌شود.

برای حفظ کیفیت آموزشی مهندسان، تعداد اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها نیز باید ۳۰ برابر شود. چون PhD در علوم و مهندسی دو برابر و کارشناسی ارشد سه برابر شده، تعداد افرادی که می‌توانند عضو هیات علمی شوند تا کیفیت تدریس را بالا ببرند، کم است. در حقیقت، کمبود شدید هیات علمی کارآمد، تقریبا بر همه موسسات آموزشی هند تاثیرگذار بوده است و باید گفت هند کیفیت آموزش را فدای کمیت کرده است.

تاسیس دانشگاه‌ها و مراکز تحقیق در سطح کلاس جهانی چالشی دیگر است. تمرکز بر رشته‌های تخصصی باعث شده رشته‌های علوم اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گیرد. هند در حال حاضر حتی یک دانشگاه در سطح کلاس جهانی ندارد، در حالی که به چند دانشگاه با این شرایط نیاز دارد. در ۱۰ سال گذشته سرمایه‌گذاری‌های خصوصی در دانشکده‌های عمومی صورت گرفته، اما برای ساخت دانشکده‌هایی با امکانات کافی که آموزش عالی در علوم اجتماعی ارائه کنند، اقدامات بیشتری لازم است.

برابری دسترسی به دانشگاه، چالش سوم است. رشد پرسرعت نظام آموزشی هند به طور گسترده در بخش خصوصی رخ داده و نگرانی‌هایی را در مورد برابری دسترسی به دانشگاه ایجاد کرده است. ثبت نام در رشته مهندسی در موسسات خصوصی از

۱۵ درصد در سال ۱۹۶۰ به بیش از ۹۰ درصد در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ افزایش یافته است. این در حالی است که رشد آموزش عالی در بخش دولتی طی ۳۰ سال گذشته کمتر بوده است. اگرچه به دست آوردن داده‌های دقیق در این زمینه در هند مشکل است، اما برخی آمارهای رسمی نشان می‌دهند هند حدود ۵/۰ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را صرف آموزش عالی می‌کند. به طور کلی، تحصیلات عالی در هند به طور فزاینده‌ای به سوی خصوصی شدن و گران‌تر شدن پیش می‌رود. همان‌‌طور که دو محقق هندی در مقاله خود در سال ۲۰۰۴ عنوان کرده‌اند، «آموزش در هند از نیمه‌سوسیالیستی به نیمه کاپیتالیستی تغییر کرده است».

با همه اینها باید بگوییم هند فرصت‌های زیادی برای توسعه آموزش و بالا بردن رتبه شاخص نوآوری خود دارد که نباید آنها را از دست بدهد. تولید ۵/۱ میلیون مهندس در هر سال، با هر کیفیتی دستاورد مهمی نیست. هند اکنون باید در چهار جبهه فعالیت کند: اول اینکه باید دانشگاه‌های تحقیقاتی مناسبی ایجاد کند و بودجه تحقیقاتی را از موسسات مستقل به نظام دانشگاه منتقل کند. دوم، باید بیشتر و بیشتر از بازار استفاده کند تا کیفیت آموزش را در نظام آموزش خصوصی خود توسعه دهد. سوم، باید با ارائه تسهیلات مالی برای دسترسی به دانشگاه برابری ایجاد کند و چهارم، باید سرمایه‌گذاری بر تاسیس دانشگاه‌های درجه یک و در سطح کلاس جهانی را افزایش دهد.