انگلیسی‌ها در آبان سال ۱۲۹۹ (اکتبر۱۹۲۰) در ایران یکه‌تاز میدان شده بودند و کوشش تمام داشتند که مالک الرقاب وطن ما شوند. انگلیسی‌ها با تلقین قطعی بودن قرارداد سال ۱۹۱۹ میلادی معروف به قرارداد وثوق الدوله به مقامات دولتی ایران، عملا مفاد آن را به اجرا گذارده بودند و تاکید بر قطعی بودن آن داشتند. از جمله از مشیرالدوله رئیس‌الوزرا و نیز سلطان احمدشاه مصرا می‌خواستند که پالونیک استاروسلسکی ژنرال روسی فرمانده قزاقخانه را که دیگر ارتباطی هم با روسیه نداشت و حقوق بگیر دولت ایران شده بود برکنار و از ایران اخراج کنند تا امور مالی و تدارکاتی نیروی قزاق ـ طبق قرارداد ۱۹۱۹، در دست ماموران انگلیسی قرار گیرد. احمد شاه نافرمانی احتمالی قزاق‌ها را بهانه می‌آورد و مشیرالدوله حاضر به قبول نبود.پس از آخرین دیدار ژنرال آیرونساید با مشیرالدوله که در آن این موضوع با فشار بیشتری مطرح شده بود، مشیرالدوله کناره‌گیری از نخست‌وزیری را ترجیح داد و چهارم آبان استعفا کرد. سلطان احمدشاه سپهدار (سپهدار رشتی) را که با انگلیسی‌ها مخالفتی نداشت رئیس‌الوزرا کرد و وی ظرف چند روز ژنرال پالونیک استاروسلسکی و همه افسران روسی دیویزیون قزاق را برکنار کرد. با اخراج افسران روس، راه بر تماس مستقیم ژنرال آیرونساید با افسران ایرانی نیروی قزاق هموار شد و وی دو روز پس از برکناری روس‌ها، یعنی دهم آبان به قزوین رفت و در آق بابا از رژه نیروهای قزاق سان دید و با ژنرال رضاخان میرپنج (سرتیپ) آشنا شد و گفت‌وگو کرد که درباره این دیدار شایعات فراوانی انتشار یافته است.