هنگامی که ایمنی و امنیت به دلیل سیاست‌های توسعه‌گرایانه دیگر کشورها به‌خطر می‌افتد، فرصتی برای دموکراسی‌ها به وجود می‌آید تا برای بازگرداندن صلح تلاش کنند. تئوری صلح دموکراتیک بر این نکته دلالت دارد که دموکراسی ثبات سیاسی را به‌همراه خواهد داشت. وقتی ایمنی و امنیت در خطر هستند، جنگ به‌عنوان ابزاری برای حصول اطمینان از ایمنی و امنیت آینده به کار گرفته خواهد شد. بازدیدکننده یک کشور خارجی هنگام ورود به آن سرزمین این حق را دارد که با او مثل یک دشمن رفتار نشود. به‌طور کلی، برخورد با بازدیدکننده مادامی که رفتار او در مقصد، مسالمت‌آمیز است نباید با خشونت همراه باشد، اما امروزه بازدیدکنندگان کشورهای خارجی شاهد چنین شرایطی نیستند زیرا کشورهای بیشتری حملات تروریستی را تجربه می‌کنند. سوءظن به بیگانگان در کشورهایی که این حملات در آنجا روی داده ممکن است، منجر به شرایطی شود که در آن میهمان‌نوازی کمتر دیده می‌شود. مسافران، ایمنی و امنیت را به‌عنوان فاکتورهای کلیدی در برنامه‌ریزی برای تعطیلات در نظر دارند. در تحقیقات انجام شده ۶۳ درصد از مسافران بین‌المللی ایالات متحده ایمنی و امنیت مقصد را عاملی بسیار مهم دانسته‌اند. نبود ایمنی و امنیت در مقصد، مسافرت تجاری و تفریحی را به‌گونه‌ای منفی تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در اینجا باز هم گردشگری از صلح منتفع می‌شود.

جنگ، گردشگری سریلانکا را فلج کرد

نمونه‌ای بسیار خوب از اثرات جنگ بر صنعت گردشگری یک کشور، سریلانکا است که از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۳ درگیر جنگ داخلی بود. با وجود اینکه این برخوردها در سال ۲۰۰۳ پایان یافت، اما ترور وزیر امور خارجه سریلانکا در آگوست ۲۰۰۵ مانع احیای وضعیت این کشور شد. در طول سال‌های منتهی به جنگ، ملت این کشور جزیره‌ای، میزبان تعداد رو به افزایش بازدیدکنندگان بین‌المللی بود. تعداد بازدیدکنندگان بین‌المللی ورودی در سال ۱۹۸۳ که اولین سال درگیری است تا ۱/۱۷ درصد کاهش پیدا کرده است. در مدت جنگ ۲۰ ساله فقط یک‌مرتبه تعداد بازدیدکنندگان از تعداد آنها در زمان قبل از جنگ بیشتر بوده است. بعد از پایان جنگ، بازدیدهای بین‌المللی افزایش چشمگیر یافته؛ افزایشی معادل ۳/۲۷ درصد در سال ۲۰۰۳ و ۱/۱۳ درصد در سال ۲۰۰۴ داشته است. جنگ داخلی در سریلانکا، گردشگری را به مدت ۲۰ سال در این کشور فلج کرد.

تاثیرات مشابهی نیز در کسب‌وکارهای گردشگری فلسطین اشغالی و لبنان در طول دوره درگیری‌هایی که آنها دچارش بودند، دیده می‌شود. تواح پینتو، دبیرکل انجمن هتلداران فلسطین اشغالی، طی گزارشی اعلام کرد که بحران‌ها در این منطقه بسیار درهم تنیده و پیچیده بود؛ زیرا باعث فرونشستن ۳۹ ماه رشد در بخش گردشگری فلسطین اشغالی شده است. این سازمان چیزی معادل ۵۰ درصد کاهش گردشگر را در سال منتهی به درگیری پیش‌بینی می‌کرد. طبق اظهارات انجمن هتلداری فلسطین اشغالی انتظار می‌رفت درآمد حاصل از گردشگری بین‌المللی ورودی به این کشور تا ۱/۱ میلیارد دلار کاهش و سهم آن در کمک به تولید ناخالص داخلی تا ۵/۱ میلیارد دلار تنزل یابد.

گردشگری، فهم متقابل می‌آفریند

گردشگری اغلب توسط سازمان‌های صنعتی به‌عنوان وسیله‌ای برای بسط درک فرهنگی، ترویج داده می‌شود. سازمان جهانی جهانگردی عنوان می‌کند آگاهی بین فرهنگی و دوستی‌های شخصی ایجاد شده توسط گردشگری محرکی قوی برای ارتقای تفاهم بین‌المللی و کمک به صلح در بین ملت‌های جهان است. در حقیقت زیرمجموعه کامل گردشگری حول مفهوم ترویج صلح از طریق مسافرت توسعه یافته است. موسسه بین‌المللی صلح از طریق گردشگری در سال ۲۰۰۰ برای ترغیب و تسهیل فعالیت‌های مبتکرانه گردشگری که باعث ایجاد جهانی صلح‌آمیز و پایدار از طریق مسافرت می‌شود، تاسیس شد. علاوه بر سازمان‌های صنعت گردشگری که توانایی‌های آگاهی‌دهنده گردشگری را تصدیق و تایید می‌کنند، رهبران جهان در طول تاریخ نیز به اهمیت و مزایای گردشگری پی‌برده بودند. مهاتما گاندی گفته است «من فرهنگ تمام سرزمین‌هایی را که در اطراف وطنم وجود دارند، دیده‌ام و در تمامی آنها نسیم صلح در حال وزیدن است چراکه زبان مسافرت، زبان صلح است». در سال ۱۹۶۳ جان‌اف.کندی نیز گفت: «مسافرت به یکی از بزرگ‌ترین نیروهای صلح و تفاهم عصر ما تبدیل شده است. ما در حال ایجاد سطحی از تفاهم بین‌المللی هستیم که می‌تواند به شدت جو را برای صلح جهانی آماده سازد». گردشگری بدون امنیت و ثبات سیاسی که در شرایط نبود صلح، محدود هستند پیشرفت نخواهد کرد. بدون صلح، گردشگری رنگ می‌بازد؛ بنابراین گردشگری در واقع خود ذی‌نفع صلح است. از طریق ایجاد درک فرهنگی، گردشگری می‌تواند محملی برای صلح باشد. توسعه گردشگری- ایجاد تقاضا از طریق بازاریابی و توسعه عرضه از طریق سرمایه‌گذاری- می‌تواند بخشی از یک استراتژی برای ثبات جغرافیایی سیاسی باشد که پیشبرد صلح، توسعه اقتصادی و آگاهی فرهنگی را دربردارد. مزایای اقتصادی گردشگری در آینده مکررا سیاست‌های خارجی و داخلی حکومت‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در هر گوشه از این کره خاکی، گردشگری ورودی به عنوان ملاکی برای نشان دادن دستاوردهای حکومت یا حزب حاکم و افزایش درک و شناخت کشورهای خارجی از سیاست‌های حکومت مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی اوقات این رویکرد موفق است و برخی اوقات هم نه.

به هر حال از منظر خط مشی خارجی، پاسخ حکومت‌ها به تاثیر تروریسم بر گردشگری از هر نوع توجهی که قبلا به این مقوله می‌شده است فراتر می‌رود. به طور کلی صنعت جهانی گردشگری برای مقابله با فعالیت‌های پیچیده و خشونت‌باری که از برخی از عوامل این صنعت به‌عنوان سلاح یا هدف استفاده می‌کرده، آماده نبوده است. نمونه‌هایی از این موارد عبارتند از: حمله به مسافران قطار در مادرید، بمب‌گذاری در یک کلوب در بالی و استفاده از هواپیماهای تجاری به عنوان سلاح در حادثه ۱۱سپتامبر.

منبع: خط مشی‌گذاری در صنعت گردشگری/انتشارات دفتر پژوهش‌های فرهنگی