آب در خوابگه مورچگان
پنج‌شنبه گذشته بازار کتاب پایتخت روز متفاوتی را پشت سر گذاشت. فراخوان احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران و وزیر سابق ارشاد، جامعه فرهنگی را تحت تاثیر قرار داد و خیلی‌ها آمده بودند تا پاییز سرد کتابفروشی‌ها رنگ گرم بهار را به تجربه بنشیند. پاسخ مثبت شاعران و نویسندگان و مترجمان به این فراخوان، ضرورتی فرهنگی را به تصویر می‌کشید و در تحلیل استقبال از این ایده باید لزوم توجه جدی به این کالای فرهنگی را در نظر داشت. اگرچه فضای فرهنگی کشور در ماه‌های گذشته شرایط ویژه‌ای را پشت سرگذاشته و فروش سینما در گیشه و درآمدزایی موسیقی و تئاتر به شکل قابل تاملی رشد کرده است اما کتاب از جهش اقتصادی اخیر سهم چندانی نبرده است. سیاست‌های جدید دولت هرچند توانسته بخش وسیعی از بدنه فرهنگی جامعه را دستخوش تغییرات مهمی کند ولی وضعیت متزلزل کتاب مثل گذشته بر مدار نابسامانی‌ها می‌چرخد و هنوز اتفاق چشمگیری به وجود نیامده است.شاید به همین دلایل بود که مسجدجامعی آستین‌هایش را بالا زد و به اقدامی عملی روی آورد. این مدیر سابق فرهنگی و عضو پارلمان شهری دربیانیه‌ای که در روزهای آغاز هفته منتشر شد از پدیدآورندگان و اصحاب فکر درخواست کرد تا به مناسبت هفته کتاب و درحرکتی نمادین در روز پنج‌شنبه ۲۹ آبان در کتابفروشی‌های سراسر کشور حضور پیدا کنند. در متن فراخوان احمد مسجدجامعی آمده بود که کتاب در سنت فرهنگی ما، ارزش و اعتبار زیادی دارد و کتابخوانی در کلام بزرگان دینی و ملی ما همواره به‌عنوان رفتاری پسندیده، توصیه شده است. در دنیای جدید نیز «خواندن کتاب» از نشانه‌های پیشرفت جوامع شناخته می‌شود. با این همه کتابخوانی در زندگی روزمره ما ایرانیان جایگاه چندان محکمی ندارد و در سنجش با بسیاری از کشور‌ها پایین است و این برای اکنونمان مایه تاسف و برای آینده ایران عزیزمان نگران‌کننده است.
همین فراخوان کوتاه کافی بود تا متفاوت‌ترین روز کتابفروشی‌ها رنگ بگیرد و چهار سوی شهر در لذت فکر کردن به کلمات فرو برود. پنج‌شنبه گذشته اهل قلم آمده بودند تا از یکسو دیدارهایشان تازه شود و از سوی دیگر حمایت خود را از چنین طرح‌هایی اعلام کنند. بسیاری از چهر‌ه های سرشناس که آنقدرها تمایلی به حضور در برنامه‌های عمومی نشان نمی‌دهند هم در کتابفروشی‌ها حضور پیدا کردند و میزبان علاقه‌مندان آثار خود شدند. محمدرضا شفیعی‌کدکنی، دکترمصطفی محقق‌داماد، رضا داوری‌اردکانی، دکتر کریم مجتهدی، دکتر ناصر تکمیل همایون و...را باید مهم‌ترین چهره‌های این دسته نامید که با این حرکت فرهنگی- اجتماعی همراه شدند. در یک سوی دیگر، جمعی از روحانیون قم هم به کتابفروشی‌های این شهر رفته بودند تا به فراخوان مسجدجامعی پاسخ مثبت بدهند.علی جنتی وزیر ارشاد را باید شاخص‌ترین مدیری نامید که خودش را به یکی از کتابفروشی‌های شهرمذهبی کشور رساند و از پیشنهاد همتای سابقش تشکر کرد.
مبتکر این کمپین اما از نخستین ساعت‌های صبح به خیابان‌های مختلف تهران می‌رفت تا چگونگی اجرای طرحش را به تماشا بنشیند. در یکی از بازدیدها مردم ، آمنه بهرامی قربانی مشهور اسیدپاشی سال‌های گذشته و این مدیر را همراهی می‌کردند. بهرامی که قربانی پرسروصدای پرونده‌ای جنجالی بود توجه عابران زیادی را جلب کرده بود و خیلی‌ها کتاب خاطراتش «چشم در برابر چشم» را می‌خریدند تا امضای او در صفحه نخست کتاب به یادگار بماند.
در جریان این بازدیدها مسجدجامعی اشاره کرد که سرانه پایین مطالعه در کشور ما ربط چندانی به مشکلات اقتصادی ندارد و مساله اساسی و بنیادین فرهنگ است. او معتقد بود بسیاری از خانواده‌هایی که وضع مالی خوبی دارند هم کتاب نمی‌خوانند. او تاکید کرد که با اجرای این ایده اعتقاد ندارد که صنعت نشر تکان می‌خورد؛ اما تلنگری است که امید می‌رود آب در خوابگه مورچگان بریزد.
شلوغ‌ترین ساعت‌های این ماجرا به عصرآن روز در راسته کریم‌خان برمی‌گشت. راسته‌‌ای که مثل خیابان انقلاب هویت فرهنگی شهر شده است و پای علاقه‌مندان زیادی را به کتابفروشی‌هایش باز می‌کند. آنجا که نویسندگان و شاعران و مترجمان زیادی در کتابفروشی‌های چشمه و ثالث جمع شده بودند تا میزبان مخاطبانشان باشند. اشتیاق مردم برای گفت‌وگو با اهالی فرهنگ قابل توجه بود و نشان می‌داد که درصورت مهیا بودن بسترهای مناسب، مردم به کتاب توجه بیشتری نشان می‌دهند. مدیران همین کتابفروشی‌ها، رشد فروش را قابل توجه اعلام می‌کردند و معتقد بودند که چرخه اقتصاد نشر در این روز شرایط بهتری را پشت سر گذاشته است.
محمود دولت‌آبادی، بهمن فرمان‌آرا، سیدفرید قاسمی، فاطمه معتمدآریا، سروش صحت، احمدرضا احمدی، گلی امامی، سهیل محمودی، اسرافیل شیرچی، اسدالله امرایی، رسول یونان، مهدی غبرایی، حمیدرضا صدر و... ازجمله چهره‌هایی بودند که در کتابفروشی‌های این راسته حضور داشتند و در این میان جمعیت مشتاقی که از محمود دولت‌آبادی نویسنده سرشناس که در نشر چشمه حضور داشت و جمعیت از او عکس و امضا می‌خواستند، بیشتر به چشم می‌آمد؛ نویسنده‌ای که با مخاطبانش حرف می‌زد و خاطرات سال‌های نوشتن را با طرفدارانش در میان می‌گذاشت.