محسن پروان از دیرباز واژه توسعه در ایران با صنعت فولاد گره خورده است به صورتی که هر بار سخنی از توسعه کشور یا اشتغال‌زایی و حرکت به سمت صنعتی شدن کشور باشد اولین گزینه به عنوان موتور محرک سایر صنایع، صنعت فولاد مطرح می‌شود. از طرف دیگر در چند سال گذشته نگاه به معادن به عنوان صنعتی با ارزش افزوده بالا و کلیدی برای برون‌رفت از رکود اقتصادی در دستور کار دولت قرار گرفته است، این موضوع خود به تقویت ذهنیت توسعه فولاد کمک کرده است. اما در شرایط فعلی ایران و از سوی دیگر وضعیت اقتصاد جهان این سوال مطرح است که آیا فولاد هنوز هم باید گزینه اول سرمایه‌گذاری و توسعه باشد؟ موافقان توسعه کمی تولید فولاد در ایران بر این باورند که ایران دارای مزیت‌های فراوان نسبی از جمله سنگ آهن و انرژی در دسترس و ارزان است و از همین رو در دولت قبل برنامه توسعه فولاد برای رسیدن به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام در سال ۱۴۰۴ تدوین شد که از همان ابتدا رسیدن به این عدد حتی روی کاغذ هم محال به نظر می‌رسید و میزان توسعه در سال‌های قبل هم نشان داد که این عدد کاملا غیر کارشناسی است. اما از طرف دیگر نتایج ابتدایی مطالعات طرح جامع فولاد که به سفارش شرکت ملی فولاد ایران سال گذشته انجام شده است، نشان می‌دهد که عدد منطقی توسعه فولاد حداکثر تولید ۴۰ میلیون تن در سال است؛ عددی که اکثر خبرگان این صنعت بر آن اتفاق نظر دارند. اما سوال اصلی که در هر عددی برای تولید همچنان باقی است، اینکه به راستی ما تا چه میزان دارای مزیت نسبی در تولید فولاد هستیم؟

میزان ذخایر قطعی سنگ آهن در ایران ۸/۲ میلیارد تن است که تا کنون چیزی در حدود ۶۰۰ میلیون تن آن استحصال شده است و اگر برنامه تولید تا ۴۰ میلیون تن در سال ۱۴۰۴ محقق شود با توجه میزان عیار سنگ آهن این ذخیره تا سال ۱۴۱۰ به پایان می‌رسد و از طرف دیگر ما در تولید ۱۸ میلیون تن فولاد نیز با کمبود شدید گاز مواجه هستیم؛ به صورتی که هنوز زمستان شروع نشده زمزمه کاهش سهمیه گاز شرکت‌های بزرگ تولیدکننده فولاد مطرح شده است و دور از ذهن نیست که امسال نیز مانند سال‌های گذشته کسری نیاز گاز خانگی از محل کاهش سهمیه کارخانه‌های تولیدی تامین شود. حال در شرایطی که دو فاکتور اصلی مزیت ما در تولید فولاد در وضعیت مطلوبی به سر نمی‌برد آیا همچنان باید به فولاد نگاهی توسعه‌ای داشت؟ از سوی دیگر نمی‌توان روش تولید فولاد از احیای مستقیم را به خاطر کمبود گاز طبیعی با روش کوره بلندی جایگزین کرد، چرا که مشکل زغال سنگ در ایران به مراتب بیشتر از گاز طبیعی است. و همه این موارد بدون در نظر گرفتن روش تولید در شرایطی است که مشکلات بزرگی نظیر حمل و نقل و تامین آب در بخش‌های بالادستی توسعه فولاد را تحدید می‌کند.

در این شرایط دو سناریوی اصلی پیش روی تصمیم‌گیران صنعت فولاد وجود دارد: نخست آنکه بدون در نظر گرفتن مشکلات در راه توسعه به ادامه راه بپردازند و طرح‌های نیمه تمام نظیر طرح‌های استانی را ادامه دهند، طرح‌هایی که عددی در حدود ۷۲ میلیون تن فولاد را در سال نشانه گرفته است (از جمله طرح‌های نیمه کاره و مجوزهای دارای اعتبار صادر شده) فارغ از اینکه سرنوشت تولید چه خواهد شد و مصائب تولید در بیابان‌های بدون حمل ریلی یا جاده مناسب و فاقد آب چگونه است.

یا آنکه در حالت دوم شرایط حال حاضر صنعت فولاد را بررسی و از ابتدا برای فولاد برنامه‌ریزی کند بدون آنکه در نظر بگیریم که بر صنعت فولاد ما چه گذشته است که عملا انجام هر دو این سناریوها بعید به نظر می‌رسد اما می‌توان در شرایطی منطقی‌تر با انتخاب راه حل میانه‌ای از دو سناریوی اول مطالعه جامعی روی شرایط فولاد ایران انجام داد و دو موضوع کلیدی توسعه توسط دولت تعیین تکلیف شود. نخست استراتژی صنعت فولاد و پس از آن اکتشاف به معنای درست و حقیقی آنچه در دنیای امروز برای یافتن پهنه‌های جدید معدنی انجام می‌شود و بر اساس آن طرح‌های با توجیه بیشتر را حفظ و برخی را از مسیر توسعه خارج یا مکان آنها را جابه‌جا کرد.

از این رو روزنامه «دنیای اقتصاد» بر آن است تا در پنجمین همایش چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ایران با نگاهی به بازار که در تاریخ ۷ و ۸ بهمن ماه سال جاری در سالن اجلاس سران برگزار خواهد شد با همفکری و تعامل بزرگان و کارشناسان صنعت فولاد ایران این راه میانه قابل تحقق را بررسی و تلاش کند تا به تدوین استراتژی فولاد که باید توسط دولت و نهاد‌های ذی‌ربط انجام شود کمک کند چرا که بدون تدوین استراتژی و چشم‌انداز مشخص و کامل هر برنامه‌ای در توسعه محکوم به شکست است. علاقه‌مندان برای حضور یا کسب اطلاع بیشتر در مورد این همایش می‌توانند به وب‌سایت آن به آدرس http://events.den.ir مراجعه یا با شماره ۸۷۷۶۲۴۳۰ تماس حاصل فرمایند.