محمود اسلامیان با پیدایش نفت در جهان و رشد روزافزون آن در اقتصاد جهانی، روز به روز تاثیرگذاری آن در صحنه‌های سیاسی افزایش یافت و این اثر گاه در شرایطی بسیار تعیین‌کننده بوده است. نفت طی قرن گذشته با سیاست عجین شده است. با کشف این طلای سیاه توسط ویلیام ناکس دارسی در اواخر دوره قاجار، کشور ایران در این چرخه قرار گرفت. مناقشات دولت‌های ایران طی ۹ دهه گذشته با شرکت‌های نفتی بارها تکرار شده است. حمایت دولت انگلیس و آمریکا از پهلوی دوم و سقوط دولت مصدق ریشه در ملی شدن نفت داشته است. پس از پیروزی انقلاب و بروز جنگ تحمیلی نیز کشورهای مرتجع منطقه که بقای خود را در حمایت بی‌چون و چرا از غرب می‌دانند با سقوط قیمت نفت تلاش در جهت تضعیف جبهه ایران داشتند. در این کشاکش دولت پادشاهی سعودی همیشه نقش اول را داشته است، آنان برای حفظ حکومت خودکامه خود حاضرند به همه کشورهای نفتی و حتی خود آسیب وارد کنند. ملت ایران در دوران جنگ تحمیلی نشان داد باوجود همه توطئه‌ها با ایثار و فداکاری از استقلال و عزت میهن اسلامی دفاع می‌کنند چراکه سرانجام با صبر و مقاومت، پیروزی را در آغوش گرفتند و شاهد سقوط دولت ظلم پیشه صدام بودند. آنچه بیشتر از تحریم‌ها و سقوط قیمت نفت به ما آسیب زده است عدم تدبیر در امور اقتصادی است. ظرفیت‌های کشور جمهوری اسلامی و حمایت مردم فداکار آن به گونه‌ای است که می‌تواند هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کند. رهبر معظم انقلاب طی سال‌های اخیر، اقتصاد و بهبود معیشت مردم را با نام‌گذاری هر سال مورد توجه خاص قرار داده‌اند از طرف دیگر مردم با حضور در صحنه انتخابات سال ۹۲ به بازگشت تدبیر و امید رای دادند. با توجه به شرایط موجود، کشور نیاز به وحدت و اجماع ملی در حوزه اقتصاد دارد.

۱- در شرایط ایجاد شده باید اداره منطقی کشور در اولویت باشد. نمایندگان محترم مجلس، سایر قوا باید به یاری دولت آمده و با درک واقعی از مسائل و تنظیم منطقی توقعات، پایداری اقتصاد را هدف قرار دهند. کشور نیاز به همدلی و وحدت و دوری از مناقشات دارد؛ آنچه باعث پیروزی در جنگ نابرابر تحمیلی شد.

۲- اقتصاد دولتی تجربه‌ای ناموفق است خروج نهادها و سایر موسسات از روند موجود، یک الزام ملی است. تمرکز بر بازار سهام و سرمایه و توجه به حوزه‌هایی که مردم قادر به حضور در آن نیستند، راهگشا است، البته اجرای اصل ۴۴ نیاز به اصلاح قانون دارد، نیازمند کنترل جدی سازمان بورس بلوک‌های مدیریتی است. همچنین تعیین ضوابط برای اهلیت متقاضیان روندها را اصلاح خواهد کرد.

۳- هزاران واحد تولیدی به دلایل گوناگونی یا با ظرفیت پایین کار می‌کنند یا به تعطیلی کشیده‌ شده‌اند؛ به دلیل اجرای ناموفق طرح هدفمندی، تورم بالا، ثبات نرخ ارز، طی ۸ سال در دولت قبلی، شرایط تولید مناسب نیست. قانون پیشنهاد و حمایت از تولید باید به سرعت تصویب شود. در اجرای قانون باید استان‌ها به صورت کلینیک صنعتی عمل کنند. امکان ارجاع مشکل هزاران واحد به مرکز نیست. در استان‌ها می‌توانیم مشکل هر واحد را رصد و بر مبنای اختیارات تفویضی با واقع‌بینی حل کنیم. تمام اختیارات قانون باید به استان‌ها واگذار شود. این امر باعث به‌کارگیری پتانسیل استان‌های کشوری در جهت حل معضلات تولید است.

۴- طرح هدفمندی یک تجربه ناموفق و شکست خورده است، دولت وارث چنین شرایطی است، هیچ دلیل ندارد طبقات مرفه جامعه از چنین رانتی استفاده کنند. منابع این طرح صرفا باید در اختیار نیازمندان قرار گیرد. عبور از چنین طرح ناموفقی نیازمند یک اجماع و حمایت ملی است.

۵- حدود ۳۵۰ هزار میلیارد تومان طرح نیمه تمام ثمره کلنگ‌زنی‌های غیرمعقول است. در چنین شرایطی نمایندگان محترم مجلس باید به یاری دولت بشتابند. تعطیلی طرح‌های غیراقتصادی و با پیشرفت کم یک الزام ملی در چنین شرایطی است. نفت یک حربه سیاسی است، هر چند در نهضت ملی، آمریکا و انگلیس موفق به سقوط مصدق شدند. لیکن تجربه جنگ تحمیلی نشان داد مردم مسلمان ایران در شرایط بسیار سخت‌تری با مقاومت و اعتماد به نفس و همدلی و وحدت و عقلانیت قادر به شکست دشمن هستند. در شرایط کنونی نیز ما می‌توانیم تهدید به وجود آمده را به یک فرصت طلایی تبدیل کنیم. ما نیازمند درک شرایط هستیم که بتوانیم با تدبیر و عقلانیت و با استفاده از ده‌ها مزیت، اقتصاد خود را از وابستگی نفتی نجات دهیم.