سلمان؛ کلانتر آل سعود

محمد حسین باقی:پس از درگذشت ملک عبدالله (۲۰۱۵-۱۹۲۴)، سلمان بن عبدالعزیز به‌عنوان جانشین او برگزیده شد. او هفتمین پادشاه عربستان سعودی و بیست‌وپنجمین فرزند عبدالعزیز آل سعود است. سلمان برادر ناتنی ملک عبدالله (پادشاه فقید عربستان) و برادر تنی ملک فهد (پادشاه اسبق عربستان) و نایف و سلطان (دو ولیعهد سابق ملک عبدالله) است و یکی از «هفت برادران» معروف به «السّدیری» محسوب می‌شود. او مردی «ریشه دار» در دالان‌های قدرت این پادشاهی است. «بکی اندرسون» تحلیلگر سی‌ان‌ان مستقر در دبی می‌گوید: «سلمان یکی از استوانه‌های قدرت در خاندان سلطنتی است و از او به‌عنوان فردی عملگرا و اصلاح‌طلبی محتاط یاد می‌شود، بسیار شبیه به عبدالله.» او چند سال وزیر دفاع (۵ نوامبر ۲۰۱۱ تا رسیدن به پادشاهی) بود و همچنین به مدت ۵۰ سال (از ۱۹۶۲ تا ۲۰۱۱) حاکم ریاض بود.

کارنامه سفید

وقتی سلمان در سال ۱۹۶۲ به‌عنوان حاکم ریاض انتخاب شد؛ این شهر ۲۰۰ هزار نفر جمعیت داشت، اما امروز بیش از ۷ میلیون جمعیت دارد. «بروس ریدل» محقق ارشد در مرکز خاورمیانه بروکینگز می‌نویسد: «سلمان از معدود رهبرانی است که دوره گذار در قدرت را به سلامت پیمود و دارای حسن‌شهرت در امر حکومتداری بوده و کارنامه سفیدی در زمینه فساد دارد.» این سابقه در کشوری که دارای ۷ هزار شاهزاده است و هر یک وابستگی‌هایی به مرکز قدرت دارند و به دلیل دالان‌های پر پیچ و خم سیاست در این کشور، فساد در هزار توی سیاست لانه دارد؛ امری پسندیده است. رابرت جردن سفیر وقت آمریکا در عربستان هم در توصیف پادشاه جدید عربستان می‌گوید: «او باید ترکیبی از یک مصلح، قاضی، هیات منصفه و... باشد و با مخالفان و مسائل اقتصادی دست و پنجه نرم کند.» از آنجا که بسیاری از اعضای خاندان و شاهزاده‌های سعودی در ریاض سکونت دارند ؛او باید با تمام آنها تعامل کند. بنابراین، از سلمان به‌عنوان «کلانتر خانوادگی» هم یاد می‌شود. بروس ریدل که ۳۰ سال برای «سیا» کار می‌کرد، می‌گوید: کلانتر خاندان سعود چاره‌ای نداشت جز اینکه سرپیچی و تخلف این شاهزاده‌ها را به آرامی و در خفا دنبال کرده و با آنها برخورد کند، بدون اینکه کسی از آن مطلع شود.» از سال ۲۰۱۲ و زمانی که به‌عنوان ولیعهد انتخاب شد مسوولیت جلسات کابینه و سازماندهی تمام سفرهای خارجی بر عهده او بود. به گفته کارشناسان، این ویژگی‌ها سلمان را فردی شایسته رهبری معرفی کرده است.

دشمن دموکراسی

سلمان در اولین سخنرانی خود که پس از مرگ عبدالله ابراز کرد؛ بر تداوم سیاست‌های سلف خود تاکید کرد. عربستان به‌عنوان کشوری در حال توسعه با سیستمی به شدت بسته نیازمند توسعه است تا بتواند از بحران‌ها گذر کند. «جیمز زاگبی»، رئیس موسسه عرب- آمریکایی، می‌گوید: «او دنباله‌روی سیاست‌های گذشته است. تغییر یکباره در آن سیاست‌ها باعث می‌شود او نتواند پایه‌های قدرت خود را مستحکم سازد، بنابراین چاره‌ای ندارد تا دم از تداوم سیاست‌های گذشته زند. این پادشاهی در حال نو شدن است، در حال تغییر است و چاره‌ای ندارد جز اینکه تغییر را تا چند دهه آینده ولو به تدریج ادامه دهد.» او باید با سنت‌گرایان محافظه‌کار و تکنوکرات‌های لیبرال تعامل ورزد. براساس گزارش‌های دیپلماتیک درز شده از سوی ویکی لیکس در سال ۲۰۰۷، «سلمان معتقد است که دموکراسی برای عربستان سم است و نسبت به اصلاحات اجتماعی و رسانه‌ای بسیار محتاط است.» بنابراین، خاندان سلطنتی برای حفظ امتیازات در عین رقابت‌های شدید داخلی مدافع انسجام و هماهنگی خاندان سلطنت هستند.

کسی حقیقت را نمی‌داند

گزارش‌های فراوانی در دست است که می‌گوید او از مشکلات عدیده جسمی رنج می‌برد. با توجه به کنترل سفت و سخت رسانه‌ها در عربستان هیچ کس نمی‌داند که به راستی شرایط او چگونه است. به‌طور مثال، بروس ریدل می‌گوید ملک سلمان سکته مغزی کرده است؛ سیمون هندرسون از موسسه واشنگتن می‌گوید او دارای زوال عقل است و اکونومیست هم در گزارشی اعلام می‌کند که او دارای آلزایمر است. آنتونی کوردزمن، محقق خاورمیانه در موسسه مطالعات استراتژیک، می‌گوید: «گزارش‌ها در مورد سلامتی سلمان به شدت متفاوت است و کسی حقیقت را نمی‌داند. گزارش‌های پزشکی در مورد بیماری اعضای خانواده سلطنتی به شدت غیرقابل اعتماد است.» کارشناسان می‌گویند حضور گاه و بیگاه او در جلسات رسمی نشان می‌دهد او «اندک سلامتی» دارد اما این حضور «فقط ناشی از عزم او برای پادشاه شدن است.»

دو ولیعهد در یک اقلیم نگنجند

سلمان با اطلاع از وضعیت جسمی خود در اولین گام برادر جوان‌تر خود «مقرن» را به‌عنوان ولیعهد اول انتخاب کرد. مقرن بن عبدالعزیز آل سعود، سی‌وپنجمین و کوچک‌ترین فرزند عبدالعزیز آل سعود است. تحلیلگران می‌گویند این انتخاب تلاشی است برای تضمین ثبات آینده این پادشاهی. عبدالله پیش از این در ماه مارس مقرن را به‌عنوان معاون ولیعهد انتخاب کرده بود. مقرن نسبت به همقطاران خود با ۶۹ سال سن اندکی جوان‌تر است. گفته می‌شود او به‌عنوان رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان مورد قبول رهبران جهان است و پیش از بندر بن سلطان، رئیس سرویس اطلاعاتی خارجی عربستان سعودی بود. کوردزمن می‌نویسد: «مقرن با عبدالله و سیاست‌های او مبنی بر نوسازی و اصلاح بسیار نزدیک و همراه بود.» این انتخاب بدون مخالفت نبود چرا که مادر مقرن «خون پادشاهی» ندارد و عرب نیست. همچنین شاهزاده محمد بن نایف به‌عنوان معاون دوم نخست‌وزیر و جانشین ولیعهد منصوب شد. به نظر می‌رسد تصمیم ملک سلمان مبنی بر انتخاب دو ولیعهد مساله جانشینی در خاندان سلطنت سعودی را برای چند سال آینده حل و فصل کرده باشد. شاهزاده محمد بن نایف در سال ۲۰۰۹ رئیس تشکیلات امنیتی عربستان سعودی بود. در آن سال، گروه القاعده فردی را برای ترور او مامور کرد. القاعده وی را یکی از سرسخت ترین دشمنان خود می‌داند. یکی از اعضای القاعده با نزدیک شدن به شاهزاده محمد تلاش کرد با منفجر ساختن کمربند انفجاری اش وی را به قتل برساند. اما او از ترور جان به در برد و در سال ۲۰۱۲ به وزارت کشور عربستان سعودی منصوب شد. محمد بن نایف ۵۵ ساله اکنون یکی از قدرتمندترین افراد در میان نسل سوم خاندان سلطنتی عربستان سعودی محسوب می‌شود. او اولین نوه ملک عبدالعزیز است که در صف جانشینان سلطنت در عربستان سعودی قرار گرفته است.

تحلیلگران درباره نقش این شاهزاده جوان سعودی در آینده عربستان ابراز تردید کرده و معتقدند که وی نمی‌تواند آشتی اجتماعی جمعیت جوان عربستان با سنت‌های محافظه‌کارانه این کشور و نیز وابستگی اقتصاد عربستان به نفت را حل و فصل کند. برخی کارشناسان عرب مانند جمال خشوجی، مدیر«العرب نیوز»، معتقدند که او اندیشه‌های اصلاحی را می‌پذیرد. برخی دیگر می‌گویند وی با احاطه‌ای که بر مسائل امنیتی دارد (او مدتی وزیر کشور عربستان بود) آزادی‌های مدنی در عربستان سعودی را محدودتر خواهد کرد. گروه سوم می‌گویند محمد در آمریکا تحصیل و مدرک دانشگاهی خود را در رشته علوم سیاسی در سال ۱۹۸۱ دریافت کرده است و به دلیل سابقه دوستی با غرب «بازاندیش تر» از سایر شاهزاده‌های سعودی است. گروه چهارمی هم هستند که می‌گویند شاهزاده محمد همانند پدرش ارتباطات تنگاتنگی با محافظه‌کاران عربستان سعودی دارد که بزرگ‌ترین تهدید علیه دولت هستند.

فرزندان؛ مدافعان پدر

چندین نفر از فرزندان او پست‌های مهمی دارند. سلطان، یکی از فرزندانش، در دهه ۸۰ اولین فضانوردی بود که از عربستان به فضا رفت و اکنون رئیس صنعت توریسم در این کشور است. شاهزاده عبدالعزیز، معاون وزیر نفت است و شاهزاده فیصل استاندار منطقه مدینه است. فرزند دیگرش خالد در زمره اولین خلبانانی بود که سال گذشته مواضع داعش در سوریه را بمباران کرد. او سه بار ازدواج کرده و گفته می‌شود در ۱۰ سالگی قرآن را حفظ کرده است.

وعده اصلاحات

ملک عبدالله در افکارعمومی به‌عنوان «مصلح» مطرح بود. انتظار می‌رفت در زمینه حقوق زنان پیشرفت‌هایی حاصل آید؛ اما نتیجه بر عکس بود. نیک رابرتسون خبرگار ارشد سی‌ان‌ان می‌نویسد: «او قول اصلاحات داد... اما ماهیت ذاتا محافظه‌کار جامعه سعودی او را محدود کرد و در زمینه حقوق زنان راه به جایی نبرد.» ظهور داعش باعث شد توجه دولت عربستان بیشتر بر «خارج» متمرکز شود تا داخل. با توجه به اینکه گفته می‌شود سلمان رویکردی محافظه‌کارانه‌تر نسبت به سلف خود دارد، نمی‌توان انتظار پیشرفت ناگهانی داشت. با توجه به پیشرفت‌های داعش در عراق و سوریه و تهدید عربستان به نظر می‌رسد سلمان تمرکز خود را بر دو موضوع اصلی در سیاست خارجی قرار دهد: یکی مساله داعش و سرنگونی اسد و دوم تداوم رقابت بر سر کاهش قیمت نفت در راستای منافع سیاسی این کشور.

«جیمز زاگبی»،می‌گوید: «سلمان دنباله‌روی سیاست‌های گذشته است. تغییر یکباره در آن سیاست‌ها باعث می‌شود او نتواند پایه‌های قدرت خود را مستحکم سازد، بنابراین چاره‌ای ندارد تا دم از تداوم سیاست‌های گذشته زند

سلمان؛ کلانتر آل سعود