رشد 6 درصدی دور از دسترس است

دکتر داوود سوری مدرس دانشکده اقتصاد شریف یکی از شروط لازم برای ایجاد رشد پایدار اقتصادی، سرمایه‌گذاری و به راه افتادن جریان سرمایه است؛ چراکه سرمایه‌گذاری منجر به تولید خواهد شد و تولید نیز اشتغال‌زایی را به همراه خواهد داشت و از این طریق می‌توان رشد پایدار اشتغال‌زا را که از دغدغه‌های دولت نیز به شمار می‌رود به‌وجود آورد. اما با توجه به اینکه کشور در شرایط تحریم به‌سر می‌برد و با کاهش درآمدهای نفتی روبه‌رو است در کوتاه‌مدت نمی‌توان انتظار داشت که سرمایه‌گذاری به جریانی یکنواخت تبدیل شود. رشدی که ما تاکنون داشته‌ایم وابستگی غیر قابل کتمانی به نفت داشته است. البته تاریخ اقتصادی معاصر نشان می‌دهد که الزاما درآمدهای بالای نفتی رشدهای بالا و پایدار را برای ما به‌وجود نیاورده‌اند. اما به هر حال اندک رشدی هم که حاصل شده ربط معناداری به نفت داشته است. در کنار نفت، سلایق دولت‌ها نیز در تعیین سرنوشت رشد اقتصادی موثر بوده است. اینکه برخی محاسبات نشان می‌دهد که اگر در سال ۹۱ مورد تحریم هم واقع نمی‌شدیم رشد اقتصادی‌مان منفی بود.

بنابراین دو عامل رفتار سیاست‌گذاران اقتصادی و نوسانات قیمت نفت همواره بر تحقق رشد اقتصادی ما تاثیرگذار بوده است. در این میان اگر می‌خواهیم رشد اقتصادی پایداری به‌وجود آوریم باید به بخش خصوصی داخلی و خارجی اجازه ورود به اقتصاد ایران دهیم. سرمایه‌گذاران فاکتورهایی را برای سرمایه‌گذاری موفق در نظر دارند که امنیت مالکیت، آزادی در ورود و خروج و ثبات قوانین می‌تواند نمونه‌ای از این فاکتورها باشد.

یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌هایی که می‌تواند رغبت سرمایه‌گذاران در ایران را چند برابر کند، آن است که آزادی کسب و کار در ایران به‌وجود آید و موانع موجود پیش روی فعالان اقتصادی مانند انحصار از میان برداشته شود.

اما سوال اینجا است که این فضا را دولت به تنهایی می‌تواند ایجاد کند یا اینکه نظام سیاسی کشور در سطح حکومت باید به این مهم بپردازد.سیر تاریخ اقتصاد ما در دوره معاصر نشان می‌دهد که همواره به دلیل وجود تفاوت‌های فکری در میان سیاسیون اجماع لازم به‌وجود نیامده و این باعث شده تا سرمایه‌گذاری بخش خصوصی به‌طور ریشه‌ای در ایران شکل نگیرند. این روند اگر تغییر یابد با توجه به وفاقی که میان اقتصاددانان کشور برای حل مسائل اقتصادی به‌وجود آمده می‌تواند زیربناهای لازم برای رشد اقتصادی را به‌وجود آورد و باعث شود که سرمایه‌گذاری‌های بیشتری را در کشور شاهد باشیم.

البته آمارهای موجود چنین چیزی را نشان نمی‌دهد و من بعید می‌دانم با توجه به واقعیت‌هایی که بر اقتصاد کشور حاکم است رشد ۶ درصدی مورد نیاز تا پایان دهه ۹۰ محقق شود.

به نظر می‌رسد قوانین کار، تامین اجتماعی، نظام دستمزدها، بازار سرمایه و ... باید مجددا مهندسی شوند تا از این طریق تولید در کشور به راه بیفتد و رشد اشتغال‌زا را به‌وجود آورد.

رسیدن به رشد پایدار کار دشواری است، اما با توجه به اینکه پتانسیل بالایی در کشور وجود دارد می‌توان رشد را بالفعل کرد و فضایی را به‌وجود آورد که رفته رفته زیربناهای لازم برای به‌وجود آمدن رشدی پایدار و یکنواخت فراهم شود.