ناصر محامی حسابدار رسمی بخش پایانی نظام‌های تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز ما متاسفانه در مورد حرفه حسابرسی دارای ذهنیت هستند نه شناخت. تغییر این ذهنیت به شناخت یکی از مهم‌ترین‌ اقداماتی است که باید صورت بگیرد. برای تبدیل ذهنیت به شناخت باید مسائل حرفه و مقتضیات آن از عرصه خصوصی به عرصه عمومی آورده شود. در گذشته و در حال حاضر، مسائل حرفه، همیشه به واسطه افرادی که طبعا ذهنیت خود را دارند به نظام تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز منتقل شده است. باید این فیلترینگ را دور بزنیم و تنها راه دور زدن آن طرح مسائل حرفه در عرصه‌های عمومی و مطبوعات است. ما برای طرح مسائل و مقتضیات حرفه در عرصه عمومی نیازمند سرمایه‌های انسانی جدیدی هستیم. فرهیختگانی که در عین داشتن تخصص حسابرسی و شخصیت حرفه‌ای یک حسابرس، دانشی فرا‌حسابرسی داشته باشند. افرادی که دارای توشه کافی از اقتصاد سیاسی، جامعه‌شناسی، تاریخ، فلسفه و ادبیات باشند و بتوانند با نوشته‌ها و مساعی قلمی و کلامی خود مسائل حرفه را فارغ از محدودیت‌هایی که عرض کردم مطرح کنند و بتوانند اعضای جامعه حسابداران رسمی را از نظر مسائل حرفه‌ای به ارزش‌ها و برداشت‌‌های مشترک برسانند و تضاد در اصول را به اختلاف در حوزه سیاست‌گذاری کاهش دهند؛ چیزی که در جوامع حرفه‌ای غرب صد سال قبل و در کشورهای مشابه ما سال‌ها قبل اتفاق افتاده است.

مجله حسابدار رسمی و وب‌سایت جامعه حسابداران رسمی باید به‌طور کلی دگرگون شده و از شکل دانشجویی فعلی آن به مجله ارگان یک جامعه حرفه‌ای تبدیل شوند تا بتوانیم به تدریج ذهنیت‌ها را زدوده و شناخت را جایگزین آن

کنیم. اما این اقدامات به تنهایی کافی نیست، جامعه حسابداران رسمی ایران مثل هر موجود دیگری، وجودی یکپارچه است و تمام وجوه آن باید دارای تناسب با همدیگر باشند. آنچه پیش‌تر عرض شد مربوط به تعاملات بیرونی جامعه و ارتباط عمومی آن با سیستم‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر بود. در صف و در عرصه عمل حسابرسی یعنی همان‌جا که شما حسابرسان تیک می‌زنید نمی‌توانیم از درستکاری غافل شویم. اگر هدف حسابرسی اعتبار‌دهی است حسابرس خود نیز باید معتبر باشد. حسابرس غیر‌معتبر نمی‌تواند منبع اعتبار باشد. موسسه‌ای که در آن رابطه بین شرکا شفاف نیست یا رابطه بین موسسه و کارکنانش شفاف نیست یا همچنین رابطه بین موسسه و صاحبکارانش شفاف نیست، چگونه می‌تواند منبع شفافیت باشد، چگونه چنین موسسه‌ای می‌تواند به ارتقای حرفه کمک کند؟

حسابداران رسمی که مرتکب اعمال خلاف شأن حرفه می‌شوند چگونه می‌توانند برای حرفه منبع اعتبار اجتماعی باشند؟ چگونه می‌توان اعتماد عمومی را در چنین شرایطی جلب کرد؟

اداره جامعه حسابداران رسمی چیزی جز اداره حرفه در سطح کلان آن نیست. اداره حرفه در این سطح نیازمند اصول و پرنسیب است.

اصولا اداره هر جامعه حرفه‌ای بر مبنای پرنسیب صورت می‌گیرد نه مصلحت‌گرایی. اگر اسناد پایه‌ای اداره جامعه نظیر اساسنامه، آیین‌نامه‌ها و دستور‌العمل‌های اجرایی، آیین‌رفتار حرفه‌ای، آیین‌نامه‌های انتظامی، تنبیهات و بقیه دستورالعمل‌ها بر مبنای اصول و نظری واحد تدوین نشوند و هر کدام به نوبه خود جلوه‌ای متفاوت از ارزش‌های واحد و اصول مشترک نباشند، اداره جامعه با دشواری و افزایش بی‌نظمی مواجه خواهد بود. چنانچه اکنون با آن مواجهیم.

منشور توسعه پایدار حسابرسی همانند یک ریسمان و رشته‌طلایی و نماینده اصول و ارزش‌های واحد، تمام این اسناد را به همدیگر متصل کرده و آنها را همگن و با همدیگر تراز می‌کند. مساله لزوم وجود مبانی نظری برای تدوین قوانین موضوع جدیدی نیست و قوانین مهم کشور همانند قوانین برنامه‌های پنج‌ساله توسعه نیز دارای مبانی نظری هستند.

به‌طور خلاصه، بدون تدوین مبانی نظری نمی‌توان اساسنامه جامعه را نوشت. اشکال اصلی اساسنامه فعلی جامعه حسابداران رسمی نبود مبانی نظری است که موجب عدم تراز آن شده، یعنی به جای مبانی نظری، ذهنیت افرادی که مسوول تنظیم آن بوده‌اند محتوای آن را تعیین کرده است.

به این دلیل است که برای برخی از مواد اساسنامه نمی‌توانیم به جز کارکرد ذهنیت‌ها، توجیه منطقی دیگری پیدا کنیم. به‌عنوان مثال، به ماده ۱۹ توجه کنید یا ببینید در ماده ۳۷ مکرر به‌رغم وجود هیات‌های انتظامی، چگونه نهاد دیگری با سازو کاری به کلی غیر‌منطبق با عرف‌های قضایی به اساسنامه اضافه شده است.

ما نمی‌توانیم از جامعه حسابداران رسمی ایران که هنوز در دوران طفولیت خود به سر می‌برد انتظار دستاوردها و موفقیت‌های جوامع معتبر حرفه‌ای بین‌المللی را

داشته باشیم.

قدم اول برای رفتن در این راه آسیب‌شناسی حرفه، نقد گذشته و تدوین نقشه راه بر اساس مبانی نظری مشخص است، همچنین باید به خاطر بسپاریم که حرفه حسابرسی، حرفه‌ای به‌شدت اخلاق‌محور است و رعایت اخلاق پیش‌شرط حیاتی حرفه بوده و مساله تخصص و مهارت و بهبود فضای قانونی حرفه فقط در چارچوب التزام به اصول اخلاقی می‌تواند موجب پیشرفت، تحکیم و اعتلای حرفه آنگونه که در ماده واحده قانونی قید شده، شود.