گروه تاریخ و اقتصاد: در اردیبهشت ماه سال 1001 ش (آوریل 1622) ایرانی‌ها پس از حدود صد سال درگیری توانستند جزیره هرمز را از سیطره کمپانی هند شرقی و پرتغالی‌ها بیرون بیاورند. هرمز قدیم در اوایل عهد مغول تجارت پر رونقی داشته است. با هجوم مغولان در حدود سال ۷۰۰ هجری، مردم شهر هرمز به جزیره قشم و جزایر دیگر کوچ کردند. به تدریج و طی قرون بعد این شهر نام خود را به همه جزیره داد و بندر جرون (گمبرون بعدی) نام خود را از آن وام گرفت. عظمت شهر و جزیره هرمز به قدری زیاد شد که دو قرن بعد و تا زمانی که توسط پرتغالی‌ها اشغال شد مرکز ولایات خلیج فارس از جمله بحرین بوده است.
در سال ۹۰۹ دریانورد پرتغالی آلفونسو د آلبوکرک که به مستعمرات پرتغال در آسیا سفر کرده بود بر حسب اتفاق گذرش به خلیج فارس افتاد و متوجه جغرافیای استراتژیک این منطقه شد. او پس از بازگشت به پرتغال در دربار مانوئل پادشاه پرتغال طرح خود برای اشغال جزایر خلیج‌فارس را ارائه کرد و به تصویب رساند. او در سال ۹۱۲ به خلیج فارس بازگشت و پس از کشتار و وحشیگری فراوان موفق به اشغال هرمز در سال ۹۱۳ شد و قلعه‌ای در جزیره هرمز ساخت.
مردم هرمز در طول سال‌های اشغال مکررا سر به شورش برداشتند که مهم‌ترین این شورش‌ها مربوط به سال‌های ۹۱۹ شمسی، ۹۲۵ شمسی، ۹۲۸ شمسی و ۹۵۷ شمسی بوده‌. جزیره در سال ۱۰۳۱ توسط یکی از امرای شاه عباس به نام امام قلی خان از اشغال خارج و آزاد شد. ۲۱ آوریل سال ۱۶۲۲ سپاه ایران جزیره هرمز را از بزرگ‌ترین امپراتور قرن باز پس گرفت و جایگاه خود را در جهان در فهرست ابرقدرت‌های قرن شانزدهم ثبت کرد. انگلیسی‌ها نیز ۴ کشتی خود را با خدمه فنی در اختیار ارتش امام قلی خان گذاشتند. گرتالی‌ها اعتقاد داشتند هرکشوری که سه نقطه مالاگا- عدن و هرمز را در اختیار داشته باشد بر تجارت دنیا حاکم خواهد بود.
اهمیت هرمز آنقدر بود که استعمارگران انگلیسی را نیز به طمع انداخته بود. سپاه ایران به دلیل شکایت‌های ایرانیان گمبرون قصد تنبیه پرتغالی‌ها در خلیج‌فارس کرد و نه تنها جزیره هرمز را آزاد ساخت بلکه پرتغالی‌ها را تا مومباسا درکنیا مجبور به عقب‌نشینی کرد و این مقدمه‌ای برای شکست‌های پی در پی پرتغال در شرق آفریقا شد و با حمایت شاه ایران، امام مسقط موفق شد قلعه عظیم مومباسا را در جنگ خونینی که به جنگ صلیبی مومباسا معروف است تصرف کند.
ایران تا سال ۱۸۲۰ پرچمدار تمام خلیج‌فارس و دریای عمان و بحر فارس شد. انگلیسی‌ها که از شکست پرتغال خرسند بودند به قدرت ایران اعتراف داشتند و ایران را تنها رقیب قدرتمند عثمانی‌ها می‌دانستند. حتی درعهدنامه مجمل ۱۸۰۹ و عهدنامه مفصل ۱۸۱۲ زمانی که انگلیس به‌عنوان ابرقدرت جهان ظهور می‌کرد حاکمیت ایران را بر کل خلیج‌فارس به رسمیت شناخت.
در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی چنین آمده‌است: از فتوحات (پیروزی‌هایی) که درین سنه مبارکه مطابق احدی و ثلثین و الف(۱۰۳۱ قمری) به نیروی اقبال قرین حال اولیا دولت بی‌زوال گردید، فتح و تسخیر بلده هرمز است که به سعی امام‌قلی‌خان امیر الامرای‌ فارس به وقوع پیوست... و در سال گذشته اشعاری شد (آن پیروزی به شعر درآورده شد)... امیر الامرای مذکور لشکر به تادیب (مجازات) ایشان فرستاده خود نیز متعاقب رفت... در این وقت که فرنگیه پای از دایره ادب بیرون نهاده به اموری که به‌تحریر پیوست اقدام نمودند...
جماعت انگلیسی را اخبار نموده ایشان نیز بر حسب وعده آماده خدمت شدند. القصه‌امام قلی‌خان شجاعت شعار با جنود قاهره فارس متوجه آن صوب (سمت) گشته خود در بندر گمبرون که الیوم به بندر عباسی موسوم است اقامت کردند و افواج قاهره (سپاهیان پیروزمند) از دریا با کشتی‌ها و سفاین عبور نموده داخل جزیره هرمز شدند... القصه بعد از دو ماه و چند روز امتداد ایام محاصره و جنگ و جدال به نیروی دولت و اقبال که همواره قرین حال این دودمان والاست، قلعه رفیع بنیان هرمز که در متانت و حصانت شهره جهان و از کارنامه‌های نادره فرنگیان است، مسخر اولیای دولت ابد پیوند گردید.... چون خبر فتح هرمز رسید، جناب خانی (امام قلی خان) مورد تحسین و آفرین شاه (عباس) و سپاه گردید و آن خبر بهجت اثر بر مبارزان قلعه گشای رکاب همایون مبارک و میمون آمده در همان روز قلعه قندهار نیز به توفیق کردگار مفتوح گشت. از هر طرف که چشم‌گشایی نشان فتح/ وز هر طرف که گوش نهی مژده ظفر.
پرتغالی‌ها به فرمان آلفونسو آلبرکرک دریانورد پرتغالی در سال 1507 میلادی قلعه‌ای در هرمز بنا نهادند. ساخت این قلعه به خاطر تراش دادن سنگ‌های عظیم مرجانی به مدت ۳۰ سال به طول انجامید. پس از تصرف جزیره در سال ۱۵۰۷، آلفونسو راهی هندوستان شد پس از عزیمت او مردم هرمز علیه عوامل پرتغالی شورش کردند و سرانجام بار دیگر آلفونسو در ۲۵ مارس ۱۵۱۵ هرمز را تصرف کرد. ارتش عثمانی هم یک بار به رهبری پیربیگ در سال ۱۵۵۰ میلادی حدود یک ماه این قلعه را در محاصره داشت ولی موفق به تسخیر آن نشد.