پنج اشتباه در ارزش‏گذاری کسب‌وکارهای آنلاین

علیرضا شیرازی: بارها در اخبار درباره خرید و فروش کسب‌وکارهای آنلاین با قیمت‌های چند صد میلیون دلاری یا چند میلیاردی خوانده یا شنیده‌ایم و قاعدتا در ایران نیز برای بسیاری این علاقه وجود دارد که ارزش نقدی یک کسب‌وکار آنلاین را بدانند. گاهی اوقات خود موسسان کسب‌وکار آنلاین یا سرمایه‌گذاران و گاهی نیز افراد ثالث ارزیابی خود را از یک کسب‌وکار آنلاین دارند، اما این ارزیابی‌ها خالی از اشکال نیست و با نگاه به برخی ارزش‏گذاری‌ها که به‌صورت عمومی منتشر شده‌اند یا مواردی که در جلسات کاری مطرح شده است به نظر می‌رسد اشکالاتی رایج در این ارزش‏گذاری‌ها وجود دارد که به برخی از مهم‌ترین آنها در ادامه اشاره خواهد شد.

مقایسه با نمونه‌های مشابه خارجی:

موفقیت یک سایت یا نرم‌افزار و به‌طور کلی یک کسب‌وکار آنلاین می‌تواند نشانی مثبت برای امکان سرمایه‌گذاری و پیاده‌سازی یک نسخه بومی آن باشد، اما نمی‌تواند معیاری در ارزیابی ریالی یک کسب‌وکار باشد. کشورهای مختلف حتی در همسایگی ایران بازار متفاوتی دارند و آمار نفوذ اینترنت یا میزان تبادلات مالی آنلاین یا علاقه سرمایه‌گذاران خارجی برای حضور در بازار یک کشور بسیار متفاوت است و حتی ممکن است یک سایت با بازدید پایین و سهم بازار کمتر در یک کشور ارزش بالاتری نسبت به نمونه موفق‌تر از خود در کشور یا حتی قاره دیگر داشته باشد.

ارزش‏گذاری بر مبنای مفروضات تجاری

یک طرح تجاری (Business Plan) خوب می‌تواند دید روشنی نسبت به چگونگی یک کسب‌وکار (نحوه کسب درآمد، هزینه‌ها، نحوه رقابت و...) ارائه کند. اما تقریبا در اکثر طرح‌های تجاری در مورد موفقیت و میزان کسب درآمد تنها مفروضاتی مطرح شده است این قضیه به‌خصوص در کسب‌وکارهایی که ریسک بالاتری دارند بیشتر است و در واقع اگر چنین نبود از همان ابتدای کار موفقیت و شکست قطعی یک کسب‌وکار آنلاین مشخص می‌شد. موفقیت در بسیاری از این طرح‌های تجاری منوط به تحقق شروطی است که ممکن است محقق نشده یا حتی در صورت تحقق بازدهی تعریف شده را نداشته باشد و در عین حال بسیاری از این طرح‌ها دارای اشتباهاتی در ارزیابی هستند. در مورد کسب‌وکارهای آنلاین میزان استقبال مردم، میزان کسب درآمد در صورت گرفتن سهمی از بازار و... از ابتدای کار مشخص نیست، بنابراین اینکه سایتی مثلا در آینده ممکن است (با اگرهای فراوان) درآمدی فرضی داشته باشد نمی‌تواند معیاری در ارزیابی ارزش ریالی آن باشد.

تکیه بر آمارها و معیارهای نه‌چندان مهم

پهنای باند، رتبه الکسا، تعداد کاربر، تعداد بازدید روزانه و... همه اینها معیارهایی برای میزان موفقیت یا استقبال از یک سایت یا برنامه هستند اما در بسیاری از موارد نمی‌توانند معیاری دقیق برای ارزش‏گذاری یک کسب‌وکار باشند. سایتی مدعی است که پهنای باند مصرفی بالایی دارد، ولی آیا پهنای باند به‌تنهایی می‌تواند معیاری در میزان درآمد و ارزش ریالی آن سایت باشد؟ مثلا سایتی که محتوای ارسالی به کاربر را فشرده (Compress) می‌کند ارزش ریالی آن کمتر است؟ یا سایتی که از تصاویر یا ویدئوهای حجیم‌تر استفاده می‌کند ارزش ریالی بالاتری دارد؟ و در مثالی دیگر آیا یک سایت تخصصی و مرجع در زمینه بورس و مسائل اقتصادی که بخش قابل‌توجهی از جامعه مخاطب خود را جذب کرده اما رتبه الکسا و بازدید کمتری از یک سایت خبری که پر از اخبار زرد است دارد از ارزش ریالی پایین‌تری برخوردار است؟ یا اپ موبایلی (پولی) که افراد کمتری آن‌را نصب کرده‌اند اما برای خرید آن هزینه کردند و رقیب مشابه رایگانی ندارد نسبت به اپ موبایل رایگانی که تعداد زیادی کاربر آن‌را نصب کردند؛ اما در آینده حاضر به پرداخت هزینه بابت آن نیستند (یا نسخه‌های مشابه و رایگان متعددی از آن وجود دارد) از ارزش ریالی کمتری برخوردار است؟ اگرچه بیان این آمارها بی‌اشکال است؛ اما ارزیابی درست از کسب‌وکار آنلاین نیازمند آماری فراتر از این معیارها است. سهم از بازار نسبت رقبا و میزان درآمد از همین میزان ترافیک، بازدید یا تعداد کاربر می‌تواند معیارهای دقیق‌تری برای ارزش‌گذاری ریالی یک کسب‌وکار آنلاین باشد.

تجمیع هزینه‌ها در ارزش‌گذاری نهایی

چندی پیش دوستی طرح خرید سایتی را برای گرفتن مشاوره برایم ارسال کرد، موسس آن سایت در توجیه ارزش‌گذاری سایت خود هزینه‌های تبلیغات صورت گرفته در طول چند سال، برنامه‌نویسی و... را به‌عنوان معیارهایی در ارزش‌گذاری سایت درج کرده و در واقع مبلغ آنها را جمع کرده بود، این در حالی بود که استقبال و بازدید از این سایت در طول سال هر روز کمتر شده و بازدیدکننده روزانه معدودی در ماه‌های اخیر داشت که نشان از عدم پاسخ‌دهی تبلیغات صورت گرفته و احتمالا عدم کارآیی نرم‌افزار سایت در جذب مخاطب داشت. حقیقت این است که ممکن است هزینه برای کدنویسی یا طراحی، استخدام پرسنل متعدد و همچنین صرف هزینه برای تبلیغات گسترده برای یک کسب‌وکار آنلاین به موفقیت و گرفتن سهم بیشتر از بازار کمک کند و در نهایت میزان درآمد یا پتانسیل درآمدی یک کسب‌وکار را افزایش دهد؛ اما این موارد در نهایت زمانی ارزش دارد که به موفقیت بیشتر یک کسب‌وکار کمک کرده باشد و در واقع سوددهی آن‌را بالا برده باشد. اینکه کسب‌وکاری میلیون‌ها تومان بابت تبلیغات صرف کند به این معنا نیست که آن کسب‌وکار حتی به همان اندازه ارزش داشته باشد و چه بسا سرمایه‌گذاری با دید اشتباه یا شکل هزینه کردن اشتباه باشد.

تاکید بر دارایی‌های غیرآنلاین

اگر قصد خرید شرکتی را داشته باشید و بخواهید دارایی آن‌را ارزیابی کنید، طبیعتا باید همه دارایی‌های منقول و غیرمنقول آن‌را در نظر بگیرید. مواردی مثل ساختمان یا خودرو یا میزان نقدینگی جزئی از دارایی‌ها هستند و اتفاقا با توجه به اینکه قیمت‌های آنها مشخص است ریسک پایین‌تری در خرید دارند؛ اما زمانی که از یک کسب‌وکار آنلاین صحبت می‌کنیم نگاه اصلی به موتور و مرکز آنلاین کسب‌وکار است. برای مثال دو سایت فروشگاهی مشابه را در نظر بگیرید سایت A.COM تعداد کاربر و خریدهای آنلاین دوبرابر سایت B.COM دارد و این مساله در رشد کمی آن در طول سال نیز وجود دارد؛ اما سایت B.COM ساختمانی به ارزش صد میلیون تومان دارد به نظرتان کدام سایت ارزش سرمایه‌گذاری بیشتری دارد؟ برای خرید سایت B.COM حداقل صد میلیون تومان بیشتر پرداخت کرده و صاحب یک ساختمان هم می‌شوید؛ اما سایت A.COM موفقیت آنلاین بیشتری دارد و در واقع گزینه بهتری برای خرید است. به زبان ساده می‌توان گفت در ارزیابی یک کسب‌وکار آنلاین می‌توان نگاهی محصولی داشت. برای مثال اینکه کارخانه ایران خودرو در زمین‌هایی خارج از شهر باشد یا در یکی از گران‌ترین محله‌های تهران تاثیر چندانی در ارزش محصولات آن و اینکه خریداران چه میزان برای خودروهای تولیدی آن پرداخت می‌کنند، نخواهد داشت.