شبکه های اجتماعی محرکی برای شناخت جامعه
دکتر محمود شهابی جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشکده علامه طباطبایی اینکه ما در دانشگاه تحت‌فشار فرهنگ عامه‌پسند یا زندگی روزمره، روز‌به‌روز در حال نزدیک‌شدن به واقعیات زندگی روزمره هستیم و به تعبیر آقای اشتونکا جامعه‌شناس لهستانی وارد جامعه‌شناسی سوم شده‌ایم خیلی خوب است. یکی از ویژگی‌های ارتباطات موبایلی که تحت‌عنوان تقویت پیوندهای اساسی درون‌گروهی از آن یاد می‌شود، این است که ما در شبکه‌های اجتماعی موبایلی شاهد تقویت روابط و مناسبات شخصی، خصوصی و دوستانه و خانوادگی هستیم، نه لزوما ارتباطات بین گروهی با غریبه‌ها یا با افرادی که نمی‌شناسیم، اما با این وجود می‌خواهیم بدانیم ارتباطات مجازی که محصول رواج ارتباطات موبایلی است چه پیامدهایی را برای جامعه مدنی و ارزش‌های مدنی و دموکراتیک به‌دنبال دارد. به‌عبارت دیگر این دغدغه، دغدغه‌ای نیست که ما امروز داشته باشیم، در جامعه‌شناسی همواره درخصوص سرمایه اجتماعی این نگرانی وجود داشته است، از تلویزیون گرفته تا ارتباطات موبایلی در دنیای امروز؛ زیرا سرمایه‌های اجتماعی ممکن است در نتیجه تکنولوژی‌های ارتباطی تضعیف شوند. این مشکل یا این نگرانی با ارتباطات موبایلی و شبکه‌های اجتماعی موبایلی دوچندان شده است. در خارج از کشور تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است، اما در ایران متاسفانه جز از طریق تجربه زیستی و یک‌سری مشاهداتی که انجام شده است کار دیگری انجام نشده است. به همین دلیل متاسفانه ما نه در دانشگاه علامه و شاید نه در هیچ‌کدام از دانشگاه‌هایمان در این زمینه براساس یافته‌های پژوهشی فعلا نمی‌توانیم اظهار‌نظری بکنیم. اما برخی تحقیقات در دنیا دارند از این موضوع صحبت می‌کنند که ما به سمت نوعی فرسایش سرمایه اجتماعی در دنیا در حال حرکت هستیم؛ یعنی آن گفت‌و‌گویی که شهروندان مستقل در جامعه باید داشته باشند به‌صورت رودر‌رو در فضاهای عمومی، آن در حال از بین رفتن است و مصداق شعری است که می‌گوید: هرگز حدیث حاضر غایب شنیده‌اید؟عده‌ای از این صحبت می‌کنند که ما شاهد نوعی social privety یا خلوت‌گرایی اجتماعی هستیم. به‌عبارت دیگر ما در جمع حضور داریم، ولی به‌صورت فردگرایانه داریم در دنیای مجازی و موبایلی خودمان حرکت می‌کنیم. این را بسیاری از محققانی که امروز دارند در این زمینه کار می‌کنند باعث نگرانی می‌دانند و معتقد هستند که باید در این زمینه فکری کرد. دسته دوم تحقیقات به این موضوع اشاره می‌کنند که بر حسب موضوع مورد گفت‌و‌گو در شبکه‌های اجتماعی، ما می‌توانیم قضاوتمان را تعدیل کنیم. به این معنا که کسانی که علاقه‌ای به مسائل سیاسی و گفت‌و‌گوهای سیاسی در شبکه‌های اجتماعی موبایلی ندارند، خیلی راحت از گفت‌و‌گو خصوصا با غریبه‌ها outsiderها امتناع می‌کنند و از مشارکت سیاسی در این زمینه اکراه دارند و معمولا سعی می‌کنند که علایق دیگری را در گروه سرگرمی دنبال کنند.با تمام این تفاسیر نمی توان انتظار داشت که ظرف مدت سه یا چهار سال ارتباطات موبایلی بتوانند جامعه ایران را که قرن‌ها به شکل دیگری شکل گرفته است یک شبه عوض کنید. مسائلی مانند دموکراتیزه شدن، ارزش‌های مدرن، تسامح، مدارا، پذیرش تفاوت و همه اینها را نمی‌توان یک‌شبه از شبکه‌های اجتماعی موبایلی انتظار داشت. اما نکته مهم این است که بدانیم با این تکنولوژی‌ها چگونه کنار بیاییم. طبیعی است که هر تکنولوژی، فرصت‌های مناسبی را برای انحرافات ایجاد می‌کند و فرصت‌های مناسبی را نیز برای آشکار شدن آنچه که در زیرزمین فرهنگی جامعه ما هست فراهم می‌کند. شاید اگر شبکه‌های اجتماعی مجازی نبودند، ما به این زودی متوجه وخامت اوضاع در زیرزمین فرهنگی جامعه خودمان نمی‌شدیم و همچنان تصور می‌کردیم که ملت برگزیده‌ای هستیم.