جشنواره و جایزه یعنی مارکت
محمدرضا باباگلی babagolimr@gmail.com امسال و در جریان برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم کن، «ناهید» نخستین ساخته سینمایی آیدا پناهنده، تنها نماینده سینمای ایران در این رویداد مهم سینمایی در سطح جهانی بود و همان‌طور که در خبرها نیز احتمالا خوانده‌اید، این فیلم توانست جایزه «افق‌های نو» را در بخش «نوعی نگاه» شصت‌وهشتمین دوره جشنواره کن به دست بیاورد. برخلاف سال‌های دورتر، سینمای ایران چند سالی بود که در این جشنواره معتبر بین‌المللی حضور کم‌فروغی داشت. در برخی از سال‌های اخیر، یا هیچ فیلمی از ایران برای حضور در کن شایسته تشخیص داده نشد یا اگر فیلمی هم در جشنواره نمایش داده‌شد، از سوی تماشاگران، اقبال عمومی چندانی به آن نشان داده نشد. اشاره به این نکته‌ها، اهمیت حضور فیلم «ناهید» را ـ با توجه به استقبال خیلی خوب تماشاگران و جایزه‌ای هم که برنده شد ـ نشان می‌دهد. در همین شرایطی که تنها چند روز از پایان برگزاری جشنواره کن می‌گذرد، تعدادی از کشورها همچون فرانسه، ‌اسپانیا و برزیل حق اکران «ناهید» را در جریان جشنواره بین‌المللی فیلم کن خریدند و بنابر اخبار منتشر شده، در این فهرست نام یونان، سوئیس و کلمبیا نیز به چشم می‌خورد. اما از آنجا که انگیزه این یادداشت تنها حضور ناهید در جشنواره کن نیست، باید موضوع اصلی این نوشته را در پرسش زیر مطرح و جست‌وجو کرد:
چرا حضور در جشنواره‌های جهانی فیلم، برای فیلم‌ها و سازندگان‌شان مهم است؟
گرچه به این پرسش می‌توان جواب مبسوط و گسترده‌ای داد، اما تنها تیتروار به چند تا از این موارد اشاره می‌کنم. بدیهی است که هیچ جشنواره‌ای پذیرای فیلم‌های موسوم به «جریان اصلی» از کشورها نیست. هر کشوری نمونه‌های متعددی از فیلم‌های کمدی، خانوادگی، اجتماعی و نظایر اینها را در طول سال تولید و عرضه می‌کند. نمونه‌های مورد اشاره از تولیدات هر کشور، با تفاوت‌های اندکی که به شرایط فرهنگی و جغرافیایی برمی‌گردد، در هر کشور دیگری نیز قابل تولید و مشاهده است. بنابراین، اهل سینما و تماشاگران جشنواره‌ها دوست ندارند فیلمی ببینند که جدا از زبان و جغرافیای داستان فیلم، برای‌شان کاملا آشناست یا به تعبیری، پیش از آن نمونه‌اش را در میان تولیدات کشور خودشان هم دیده‌اند. برای همین یکی از شرط‌های مهم حضور فیلم‌ها در جشنواره‌های معتبر جهانی، عنصر «متفاوت‌بودن» است. فیلم‌ساز باید نوع نگاه و زاویه روایت و کارگردانی متفاوتی را حتی در مورد موضوعی آشنا برگزیده باشد تا بتواند مورد توجه جشنواره‌های بین‌المللی قرار بگیرد. حالا اگر داستان فیلم هم از اساس تازه و متفاوت بود که چه بهتر. یکی دیگر از جنبه‌های اهمیت جشنواره‌ها، به تبادلات فرهنگی برمی‌گردد. هر فیلم‌سازی دوست دارد با مخاطبان و تماشاگران گسترده‌تری ارتباط برقرار کند؛ بخصوص اگر فیلمش از نوع آن تولیدات جریان اصلی نباشد. در این شرایط، حضور یک فیلم و داستانی که روایت می‌کند، در کشوری دیگر و نمایش آن برای مردمانی با زبانی دیگر، بهترین محمل چنین تبادلات فرهنگی‌ است. البته طبیعی است که هرکس از ظن خود، یار می‌شود و به همین دلیل هم گروهی از سیاستمداران همواره نگران بددیده‌شدن چهره کشورشان در این آثار هستند؛ و یکی از جنبه‌های دشمنی دائمی آنان با فیلم‌هایی که با عنوان «سیاه‌نمایی» از آنها یاد می‌شود، همین نگرانی ـ در اغلب موارد بی‌دلیل ـ است.
دوست فیلم‌سازی دارم که هربار و در رایزنی‌های پیش از انتخاب نهایی فیلمش در یک جشنواره جهانی، به محض این‌که می‌فهمد گردانندگان جشنواره، فیلمش را برای بخش‌های اصلی یا رقابتی آن جشنواره نپذیرفته‌اند، از ارائه فیلمش امتناع می‌کند و ترجیح می‌دهد فیلمش را برای جشنواره مهم دیگری بفرستد که احتمال می‌دهد در بخش اصلی آن پذیرفته می‌شود. اوایل گمان می‌کردم فقط «دیده‌شدن» به معنای «شهرت» برایش اهمیت دارد. اما او اشاره کرد که «دیده‌شدن و از آن مهم‌تر، دریافت جایزه برای یک فیلم، به معنای مارکت بیشتر و بزرگ‌تر است». معادله مهم به همین سادگی است! این یکی دیگر از جنبه‌های پراهمیت حضور در جشنواره‌ها است. بدون داشتن عناوین معتبر جهانی، نمی‌توانید برای فیلم‌تان خریداران زیادی پیدا کنید و از آنجا که سینما هنر گرانی است، نداشتن خریدار به‌نوعی یعنی شکست.