مسیر پیچ در پیچ حفاری نفت
چاه سرخ در شمال شهر قصر شیرین در استان کرمانشاهان بود. در آن موقع منطقه چاه سرخ جزو خاک ایران بود اما در پی جنگ جهانی اول پس از تجدیدنظر در خط مرزی بین ایران و عراق، این منطقه به دولت عراق در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲شمسی) واگذار شد.
دارسی چند ماه بعد از امضای قرارداد گروهی حفار لهستانی به سرپرستی جرج برنارد رینولدز را در ۶ ژوئیه ۱۹۰۱، تقریبا ۴ ماه پس از آنکه امتیاز نفت به ویلیام ناکسدارسی اعطا شد، با حقوقی معادل ۱۵۰۰ لیره به استخدام درآورد و برای مدیریت امور حفاری خود به ایران اعزام کرد.
چاه سرخ در شمال شهر قصر شیرین در استان کرمانشاهان بود. در آن موقع منطقه چاه سرخ جزو خاک ایران بود اما در پی جنگ جهانی اول پس از تجدیدنظر در خط مرزی بین ایران و عراق، این منطقه به دولت عراق در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲شمسی) واگذار شد.
دارسی چند ماه بعد از امضای قرارداد گروهی حفار لهستانی به سرپرستی جرج برنارد رینولدز را در ۶ ژوئیه ۱۹۰۱، تقریبا ۴ ماه پس از آنکه امتیاز نفت به ویلیام ناکسدارسی اعطا شد، با حقوقی معادل ۱۵۰۰ لیره به استخدام درآورد و برای مدیریت امور حفاری خود به ایران اعزام کرد. وی فارغالتحصیل مدرسه سلطنتی هند بود که پس از پایان دوره تحصیلاتش به استخدام اداره امور عامالمنفعه هند درآمد و سپس به سوماترا رفت و در شرکت نفت سلطنتی هلند به کار پرداخت. او زمینشناسی را با روش خودآموزی یاد گرفته بود و همچنین استعداد زیادی در یادگیری زبانها داشت و زمانی که به استخدام دارسی درآمد، بیش از چهل سال از عمر وی میگذشت. رینولدز یکی از مهندسان فعال، موجه و ماهر بود، و از این رهگذر توجه و تحسین همگان را نسبت به خود جلب کرده بود. او مردی پرکار، پر انرژی و سوارکاری ماهری بود. او میتوانست کوهها و دشتهای صعبالعبور را بهسهولت با اسب بتازد. رینولدز یک امتیاز دیگر نیز داشت و آن زباندانیاش بود. وی در حدی نسبتا وسیع میتوانست به فارسی سخن بگوید و پس از کار در مسجدسلیمان، گویشهای بختیاری و شوشتری را نیز در حد لازم فرا گرفت و با آن رفع نیاز میکرد.
رینولدز مدیر عملیات دارسی در سپتامبر ۱۹۰۱ میلادی مطابق با شهریور ۱۲۸۰ شمسی از راه بغداد به تهران آمد و مدت ۱۰ روز تمام با کتابچیخان صحبت و مذاکره داشت و اطلاعات و گفتههای وی را یادداشت کرد، سپس به بصره رفت تا ماشینآلات و لوازم حملشده را از انگلستان ترخیص کند. در آن زمان عراق در تصرف دولت عثمانی بود. او با دادن رشوه به مقامات عثمانی و تحمل سختیهای فراوان، ماشینآلات و ابزار حفاری را به چاهسرخ در قصرشیرین رساند، این منطقه در گزارش (مورگان ایرانشناس) تعیین و در نوشتهاش نقشه منطقه را هم معین کرده بود و این شروع ماجرا بود. چون سران قبایل کُرد ناحیه نه احکام دربار ایران را قبول داشتند و نه از قرارداد دارسی آگاه بودند و نه آن را به رسمیت میشناختند، بنابراین او باید با خانهای محلی از جمله عزیزخان و محمدکریمخان؛ مالکین محلی کنار میآمد و همکاری آنها را جلب میکرد که او با پرداخت وجوهاتی به این مهم دست یافت. حمل و نقل و استقرار لوازم حفاری نزدیک به یک سال طول کشید و عملیات حفاری در نوامبر ۱۹۰۲ میلادی برابر با آبان ۱۲۸۱ ش.شروع شد.
منبع: عباسی شهنی، تاریخ تحولات صنعت نفت، انتشارات هیرمند، ۱۳۸۳
ارسال نظر