خانه‌های دوم عامل تخریب یا توسعه نواحی روستایی؟

مهدیس مدنی

کارشناس ارشد برنامه‌ریزی توریسم

با گسترش الگوی شهرنشینی، توسعه راه‌های ارتباطی، پیشرفت صنعت حمل و نقل و افزایش درآمد و تعطیلات سالانه، گردشگری در نواحی روستایی رشدی قابل توجه کرد. گردشگری روستایی فعالیت‌های متنوعی را دربرمی‌گیرد.

برخی از گردشگران تنها به بازدیدهای یکروزه از فضای روستا به دلایل گوناگون همچون شرکت در برخی رویدادهای محلی، دیدار از مناظر طبیعی بکر و حتی آشنایی با کار و زندگی مردم بومی بسنده می‌کنند اما برای بسیاری این بازدیدهای کوتاه و هر از چندگاه، چندان راضی کننده نیست. این افراد ترجیح می‌دهند با ساخت یا تملک خانه در این نواحی از مواهب طبیعی و بیشمار روستاها در مقابل زندگی سرشار از استرس و پر مشقت شهری، حداکثر بهره را ببرند.

این خانه‌ها که در ادبیات گردشگری به «خانه‌های دوم» شهرت دارند، امروزه فراگیرترین نوع گردشگری در نواحی روستایی در ایران و حتی در بسیاری از نقاط دیگر جهان به شمار می‌آیند. سابقه این نوع گردشگری در روستاهای شمال کشور به سالیان دور باز می‌گردد و ریشه در سبک معیشت این افراد دارد.

به همین دلیل بخشی از گردشگران ساکن خانه‌های دوم در این نواحی بومیان مهاجر منطقه به‌شمار می‌آیند که اکنون در شهرها اقامت دارند. این افراد برای دیدار اقوام و خویشان یا برای سرکشی به خانه و زمین‌های موروثی خود به روستاها بازمی‌گردند. در کنار این افراد، مهاجرت معکوس یا همان گریز از هیاهوی شهر و پناه آوردن به سکوت و آرامش روستا، بر شمار متقاضیان ساخت خانه‌های دوم افزوده است.

سابق بر این، دو شکل عمده گسترش خانه‌های دوم در نواحی روستایی شامل خرید و بازسازی خانه‌های قدیمی یا خرید زمین و ساخت خانه‌های نو در آن بوده است. اما امروزه گسترش شیوه مشارکتی (خرید خانه به‌طور مشترک و استفاده چرخشی از آن در طول سال) و همچنین اجاره کردن خانه بومیان برای مدت سه یا ۶ ماه از سال، بر رواج این گونه از گردشگری در نواحی روستایی افزوده است.

اگرچه گردشگری روستایی یکی از مصادیق توسعه پایدار مناطق روستایی است که کاهش فقر و توسعه اقتصادی روستاها را در پی دارد، اما این گونه از گردشگری نیز در غیاب مدیریت علمی و برنامه‌ریزی دقیق و دراز مدت در مسیری اشتباه به رشد خود ادامه می‌دهد و زندگی روستایی را با تغییراتی نامطلوب و بعضا ناخواسته مواجه می‌سازد.

چالش‌ خانه‌های دوم برای روستاها

در سال‌های اخیر افزایش تقاضای گردشگران خانه‌های دوم بازار پر سود دلالی و واسطه‌گری در خرید و فروش زمین را رونق بخشیده است. این موضوع باعث بالا رفتن قیمت خانه و زمین در نقاطی می‌شود که اساسا برای تولید کشاورزی مناسب هستند. اما افزایش قیمت‌ها و پیشنهادهای اغواکننده متقاضیان در کنار ضعف بخش کشاورزی منجر به تغییر کاربری این اراضی در سطح گسترده‌ای شده است. این ساخت و سازها چشم‌انداز روستاها را تغییر داده‌اند و پیامدهای محیط زیستی بی‌شماری از خود بر جای گذاشته‌اند.

افزایش جمعیت بیش از ظرفیت منطقه باعث کاهش منابع آب شده است. علاوه‌بر آنکه آب شرب این خانه‌ها باید از چشمه‌های پیرامونی تامین شود، تامین آب کافی برای آبیاری باغات نیز فشار بیش از حدی بر منابع آب وارد می‌کند. در بسیاری از نقاط روستایی که شاهد توسعه لجام گسیخته خانه‌های دوم بوده‌اند کم شدن فشار آب و حتی در برخی موارد قطع کامل آب در ایام تعطیل معضلی است که منجر به بروز تنش و تعارض شده است.

ساخت و ساز در این نواحی از یک سو منجر به ایجاد مشاغلی فصلی و دائمی شده است و از سوی دیگر با واسطه‌گری دلالان زمین و افزایش کاذب قیمت‌ها، قدرت خرید افراد بومی را کاهش داده است. کاهش ظرفیت‌های تولیدی به‌ویژه در بخش کشاورزی مشکل دیگری است که تبعات بسیاری دارد. به علاوه تغییرات ناخواسته و کلان در اقتصاد کشور، به راحتی تقاضا برای این کالای لوکس را تحت تاثیر قرار می‌دهد و با بر هم خوردن توازن میان عرضه و تقاضا در برهه‌ای از زمان بازار معاملات خانه و زمین به رکود می‌رسد.

در بسیاری از مناطق روستایی خانه‌های دوم تا حد ممکن از بافت روستا فاصله می‌گیرند و حتی صاحبانشان رنج جاده‌های خاکی و غیراستاندارد را به جان می‌خرند تا خلوت بیشتری را به‌دست آورند. اما پس از افزایش خانه‌ها اقدام به زیرسازی و آسفالت کردن جاده‌ها می‌کنند. این اتفاق از منظر بسیاری از روستاییان مثبت ارزیابی می‌شود و مصداقی از توسعه ناشی از رواج گردشگری در منطقه قلمداد می‌شود. اما باز هم تجربه نشان داده است با سهولت دسترسی، ساخت و سازها، تجاوز به حریم منابع طبیعی نیز گسترش می‌یابد.

البته هدف از پایدار کردن توسعه همواره کاستن از اثرات منفی و افزودن بر پیامدهای مثبت آن بوده است. بی‌گمان ترویج گردشگری در بسیاری از مناطق روستایی و جایگزین کردن آن با بسیاری دیگر از شیوه‌های ناپایدار کاربری اراضی می‌تواند از برداشت‌های بیش از توان اکولوژیکی زیستگاه‌ها بکاهد و با ایجاد ارزش افزوده سرمایه‌های طبیعی و اجتماعی را حفظ کند. همچنین با ایجاد انگیزه‌های اقتصادی برای جوامع محلی آنها را در امر حفاظت شریک و همراه طرح‌های دولتی سازد؛ اما همه این اتفاقات خوب و مثبت در زیر سایه برنامه‌ریزی، مدیریت علمی و توسعه گام به گام و آهسته محقق خواهند شد.