فحاشی؛ مطمئن و مجانی!

گروه ورزش- رسول بهروش: آنچه این روزها در برخی شبکه‌های اجتماعی توسط هواداران ورزش رخ می‌دهد، تنها با چنین عباراتی قابل توصیف است؛ حیرت‌انگیز و باورنکردنی! در حال حاضر بسیاری از پست‌ها و کامنت‌ها تبدیل به محلی برای تخلیه خشم و هیجان هواداران ورزش شده؛ آنچه معمولا بدون هیچ مرزی رخ می‌دهد و تجاربی تلخ و تیره را می‌آفریند. حالا به نظر می‌رسد محسن بنگر آخرین قربانی این خلق و خوی شگفت‌آور است.

پس از پایان مسابقات هفته نخست لیگ برتر، برخی از هواداران فوتبال که روی اشتباهات بنگر در صحنه گل اول پدیده به پرسپولیس تاکید داشتند، به صفحه اینستاگرام این فوتبالیست هجوم بردند و با استفاده از الفاظ تند و نامناسب از وی انتقاد کردند.

به درستی مشخص نبود این گروه از کاربران، هوادار شاکی پرسپولیس بودند یا استقلالی‌هایی به حساب می‌آمدند که با سوء استفاده از این موقعیت سعی در تحت فشار گذاشتن مدافع سرشناس حریف داشتند. هرچه بود اما، حملات تا آنجا افزایش پیدا کرد که بنگر ناچار شد تمامی تصاویر صفحه‌اش را حذف کند تا شاید راهی برای نجات از این فضا بیابد.

حلقه توهین تنگ‌تر می‌شود

ماجرای سوءحضور برخی از ورزش‌دوستان ایرانی در فضای مجازی، قصه امروز و دیروز نیست. همین دو سال پیش بود که بعد از قرعه‌کشی مسابقات جام جهانی، حملات بسیار زیادی به صفحه فرناندا لیما، مجری این مراسم صورت گرفت.

در آن زمان استدلال هجوم‌کننده‌ها این بود که هنرمند برزیلی با پوشش نامناسبش موجب شده تلویزیون ایران نتواند تصاویر قرعه‌کشی را به طور کامل روی آنتن ببرد! در نمونه‌ای دیگر زایتسف، والیبالیست مطرح ایتالیایی در کوران رقابت‌های لیگ جهانی والیبال و پس از رویارویی با تیم کشورمان طعم این قبیل حملات مجازی را چشید.

همین اواخر اتفاقات مشابهی برای ضرغام اسماعیل رخ داد؛ مدافع تیم ملی عراق که پس از پاسخ منفی به پیشنهاد حضور در پرسپولیس، با فحاشی برخی از هواداران ایرانی روی صفحه شخصی‌اش مواجه شد. ضرغام در این مورد با یک روزنامه ورزشی در کشورمان حرف زد و مراتب شگفتی و ناراحتی‌اش را ابراز کرد. در مورد مشهورترین قربانی ورزشی این حکایت هم شاید اصلا نیازی به یادآوری نباشد.

وقتی ایران و آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ با یکدیگر هم‌گروه شدند، سیل کامنت‌های توهین‌آمیز به سمت صفحه فیس‌بوک لیونل مسی سرازیر شد و کار را به جایی رساند که استاد جمشید مشایخی دل‌شکستگی‌اش از این موضوع را بروز داد. اگر در آن زمان با اطمینان می‌شد گفت فوق ستاره آرژانتینی فرصتی برای مطالعه کامنت‌های کاربران ایرانی نداشته، در مورد یکی مثل محسن بنگر وضع فرق می‌کند. او پیغام‌های مردم هموطن و هم‌زبانش را می‌خواند و تا آنجا تحت تاثیر قرار می‌گیرد که مجبور به حذف کلیه پست‌هایش می‌شود.

وقتی هزینه فحاشی پایین می‌آید

توسعه شبکه‌های اجتماعی بی‌تردید جنبه‌های مثبت و کارگشای فراوانی داشته، اما در عین حال با توجه به امتیازاتش، فرصت مناسب‌تری را هم برای بروز برخی سوءرفتارها فراهم کرده است. در گذشته اگر یک هوادار فوتبال قصد اعتراض یا فحاشی داشت، باید لباس می‌پوشید، پول ایاب و ذهاب و بلیت ورود به استادیوم می‌داد و از روی سکوها در فرصت مناسب خشمش را تخلیه می‌کرد. تازه چنین هواداری که در آن زمان به «تماشاگرنما» معروف شده بود، در ورزشگاه باید منتظر هم‌صدایی با یک گروه کثیر از معترضان می‌ماند وگرنه صدای او به تنهایی به جایی نمی‌رسید. حالا اما وضع به کلی فرق کرده است. شبکه‌های اجتماعی این فرصت را در اختیار چنین افرادی قرار می‌دهد که با حذف کلیه تشریفات و هزینه‌ها، بلافاصله بعد از رویارویی با هر پدیده نامطلوب، درست قلب هدف را نشانه بگیرند و به تنهایی یک جریان منفی درست کنند.

روز جمعه گذشته از ورزشگاه آزادی خبر رسید حدود ۱۰ هزار هوادار پرسپولیس که روی سکوها حاضر بودند، پس از پایان مسابقه با پدیده ایستادند و به پاس زحمات جوانان تیم‌شان برای آنها کف زدند. در همین لحظات اما، عده‌ای از خانه‌نشین‌ها در حال فحاشی روی صفحه شخصی مدافع همین تیم بودند. به نظر می‌رسد در روزگار کنونی بسیاری از معادلات تغییر کرده و باید سراغ تماشاگرنماها را به جای ورزشگاه، کنج برخی از خانه‌ها گرفت!