درمان از طریق سلول‌های بنیادی
جیمی کارتر با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند. سالانه صدها هزار نفر به سرطان مبتلا می‌شوند و سی‌ونهمین رئیس‌جمهوری آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نیست و سن و سال بالای او نیز در این میان کمی از اهمیت بیماری رئیس‌جمهوری سابق آمریکا می‌کاهد و مریضی را در این سن و سال کمی طبیعی جلوه می‌دهد. اما شیوه درمانی وی یکی از روش‌های غیرمتعارفی است که موجب شده است روش درمانی وی مورد توجه قرار گیرد. فردی که به او گفته شده بود با توجه به سن و سال و پیشرفت سرطانش تنها دو هفته دیگر زنده می‌ماند، حالا قرار است به جای سرطان با یک بیماری مزمن دست و پنجه نرم کند. گفته می‌شود وی با روش درمانی سلول‌های بنیادین در حال درمان است. او در آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود از نحوه درمان خود پرده برداشت و گفت که وی اشعه‌درمانی را از سر گذرانده و در حال درمان خود به شیوه سلول‌های بنیادین است.

متاستاز چیست؟
به‌طور متوسط هر سال بیش از یک میلیون سرطان تشخیص داده می‌شود و نیمی از آنها می‌توانند به استخوان متاستاز پیدا کنند. با بهبود مراقبت‌های پزشکی در سال‌های اخیر هر ساله تعداد بیشتری از بیماران با سرطان‌های ریه، پستان و پروستات عمر بیشتری می‌کنند و همین امر موجب می‌شود بیشتر با عوارض بیماری که یکی از آنها متاستاز به استخوان است روبه‌رو شوند. مهم‌ترین راه انتشار سلول‌های سرطانی از بافت سرطانی اولیه، جریان خون وریدی است؛ یعنی همان جریان خونی که از بافت خارج شده و به قلب می‌رود می‌تواند سلول‌های سرطانی را با خود حمل کند و به بافت‌هایی که جریان خون وریدی را دریافت می‌کنند (کبد و ریه) برده و بنشاند. البته هر سلول سرطانی در هر بافتی نمی‌تواند تکثیر پیدا کند و بافت میزبان باید بتواند شرایط لازم برای رشد سلول‌ها را در اختیار آنها بگذارد.

استخوان از لحاظ شیوع، سومین بافتی است که میزبان سلول‌های سرطانی از بافت‌های دیگر می‌شود. متاستاز به کبد و ریه معمولا تا وقتی به مراحل پیشرفته نرسد علامتی ایجاد نکرده و بیمار متوجه آن نمی‌شود؛ ولی متاستاز در استخوان معمولا دردناک است و زودتر تشخیص داده می‌شود. منشا اکثر متاستازهای به استخوان از ریه، پستان، پروستات، تیروئید و کلیه است و این متاستازها بیشتر در استخوان‌های ستون مهره، لگن، دنده، جمجمه، بازو و ران ایجاد می‌شوند. درمان این بیماران یک کار تیمی است و نیاز به مشارکت نزدیک جراح ارتوپد، متخصص انکولوژیست، متخصص رادیوتراپی، متخصص درد و متخصص روانپزشکی دارد.

علائم متاستاز استخوان چیست؟
از علائم مهم این تومورها درد در استخوان‌هایی است که براثر متاستاز ضعیف شده‌اند. گاهی ضعیف شدن استخوان آنقدر شدید می‌شود که براثر ضربه خفیفی شکسته می‌شود. متاستازهای ستون مهره ممکن است روی ریشه‌های عصبی فشار آورده و موجب علائم فشار به اعصاب مثل درد در اندام‌ها یا اختلال حسی یا حرکتی در اندام شوند. از مشکلات دیگر بیماران با متاستاز استخوانی کم‌خونی است که می‌تواند موجب ضعف و بی‌حالی بیمار شود.

تشخیص متاستاز استخوان
ممکن است منشا سرطان اولیه بیمار از قبل مشخص شده باشد و بیمار به علت درد استخوان به پزشک مراجعه کند. گاهی هم تنها مشکل بیمار درد استخوانی است و بیمار از اینکه منشا بیماری وی محل دیگری است بی‌اطلاع است. پزشک معالج ممکن است از رادیوگرافی ساده برای تشخیص متاستاز استفاده کند. در مواردی که بیمار از درد استخوان شاکی است و پزشک در رادیوگرافی وی علائمی از تخریب استخوان مشاهده می‌کند، اگر سن بیمار بالای ۴۵ سال باشد حتما یکی از احتمال‌هایی که در ذهن و مطرح می‌شود تومورهای متاستاتیک است. استخوان ممکن است در نواحی که سلول‌های سرطانی رشد کرده‌اند از بین رفته باشد و در رادیوگرافی، این مناطق به صورت تیره دیده می‌شوند. سلول‌های سرطانی ممکن است در محل رشدشان استخوان‌سازی کنند که در رادیوگرافی به‌صورت مناطق سفید رنگ دیده می‌شوند.

در بعضی تومورها ممکن است هم مناطق تخریب استخوان و هم مناطق استخوان‌سازی دیده شوند. اسکن رادیوایزوتوپ یا بون اسکن می‌تواند به پزشک نشان دهد که آیا فقط یک استخوان از بدن درگیر شده یا استخوان‌های دیگر هم مبتلا شده‌اند. به زبان دیگر این نوع تصویربرداری انتشار تومور در کل اسکلت را نشان می‌دهد. پزشک معالج ممکن است از سی‌تی‌اسکن یا ام آر‌ای هم برای بررسی بیشتر تومور استفاده کند. آزمایش‌های خون هم می‌توانند اطلاعات مفیدی هم در مورد تشخیص بیماری و هم در مورد بررسی میزان فعالیت بیماری در اختیار پزشک قرار دهد.

در مورد جیمی کارتر نیز سرطان از کبد به سر او رسیده است. او در کنفرانس خبری خود نیز به این موضوع اعتراف می‌کند و می‌گوید خود را دیگر برای مرگ آماده کرده بود. اما در علم روان‌شناسی موضوعی به عنوان روان شناسی سرطان وجود دارد که به مشکلات روانشناختی که ممکن است بر اثر بیماری سرطان ایجاد شود اشاره می‌کند، در ضمن روش‌های درمانی جدیدی برای سرطان به وجود آمده که از یک بیماری درمان‌ناپذیر به بیماری مزمن و غالبا درمان‌پذیر تبدیل شده است؛ البته مدت درمانش به طول می‌کشد. بنابراین این وجوه روان پزشکی سرطان که همان واکنش به تشخیص و درمان آن است اهمیت فراوانی پیدا کرده است. در آمریکا حداقل ۵۰ درصد از بیمارانی که به سرطان مبتلا شده‌اند تا ۵ سال بعد زنده ماندند و حتی دیده شده که سه میلیون بیمارسرطانی که قبلا سرطان داشتند دیگر شواهدی از این بیماری را ندارند بنابراین این بیماری قابل درمان است؛ ولی درمان طولانی دارد و ممکن است عوارض روانشناختی هم داشته باشد.
پزشک جیمی کارتر می‌گوید قصد دارد با این روش وی را دو تا سه سال دیگر نیز زنده نگه دارد.

سرطان بار روانی فراوان دارد
در تحقیقات دیده شده۵۰ درصد بیماران سرطانی به اختلالات اعصاب و روان هم دچار شده‌اند؛ اولین بیماری روانی یا مشکل اعصاب و روان که در آنها دیده می‌شود در ۶۸ درصد موارد اختلال انطباق است و در رتبه بعد افسردگی است که ۱۳ درصد موارد را شامل می‌شود؛ در رتبه سوم یک نوع اختلال شناختی است که در ۸ درصد موارد دیده می‌شود. معمولا این مشکلات به‌خصوص اختلال انطباقی واکنشی است در مورد آگاهی از ابتلا به سرطان رخ می‌دهد. اختلال انطباقی به این معناست که وقتی فرد پی می‌برد که به سرطان مبتلاست یکسری واکنش‌های روانشناختی نشان می‌دهد ممکن است بعضی ترس از مرگ، بعضی ترس از بدفرم شدن بدنشان و برخی از ناتوانایی‌هایی را که ممکن است به‌دنبال سرطان به وجود بیاید، داشته باشند. ترس از طرد شدن از طرف اطرافیان، ترس از دست دادن استقلالشان، ترس از گسسته شدن روابطی که تا کنون داشته‌اند، ترس از وضعیت مالی شان که چگونه می‌شود و غیره فرد را دچار اختلال می‌کند. در نهایت فرد در ابتدا مانند هر خبر بدی که به انسان می‌رسد انکار می‌کند و بعد دچار اضطراب و خشم می‌شود. بعضی افراد در این شرایط احساس گناه پیدا می‌کنند اینها از عوارض روانشناختی است که به دنبال آگاهی از مبتلا شدن به سرطان فرد دچار می‌شود.

سرطانی‌ها باید مبارزه کنند
جیمی کارتر می‌گوید وی برای مرگ خود را آماده کرده بود. او همه برنامه‌های خود را کنار گذاشته بود و خود را منتظر حمله نهایی سرطان کرده بود. گفته می‌شود بیشتر سرطانی‌ها با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند و برخی حتی به خودکشی نیز فکر می‌کنند.

در تحقیقات دیده شده است که در بیماران سرطانی افکار و آرزوی خودکشی بسیار شایع است؛ ولی میزان بروز واقعی خودکشی در آنها کمی بیشتر از جمعیت کلی شامل افراد سالم است، بنابراین درحالی‌که ممکن است فکر و آرزویش را داشته باشند اقدامشان خیلی بیشتر از افراد عادی نیست. افراد سرطانی ممکن است احساس افسردگی و درماندگی داشته باشند دردهایشان خوب کنترل نشود و احساس کنند که کنترل زندگیشان را از دست داده‌اند یا اینکه دچار تحلیل قوا شده‌اند؛ چون در پی شیمی درمانی بسیاری از قوای جسمی‌شان را از دست می‌دهند که اگر به آن توجه نشود می‌تواند یک عامل خطر باشد. اگر بیمار مبتلا به سرطان از قبل مشکل روانی مانند مصرف مواد داشته باشند یا مشکلات روانی مانند افسردگی را از قبل داشته باشد، افرادی که قبلا سابقه اقدام به خودکشی داشتند افراد آسیب‌پذیرتر هستند و بسیار مهم است چون برای خودکشی ریسک بیشتری دارند. یکسری اختلالات خلقی هم ممکن است در افراد مبتلا به سرطان شایع‌تر باشد که افسردگی جزئی از آن است که به دنبال آگاهی از سرطان ممکن است ایجاد شود همچنین بیشتر داروهای سرطان می‌تواند باعث افسردگی شود و بیشتر عوارض مخدرها و داروهای ضددرد، ایجادافسردگی است.

ارتباط ترشحات هورمونی با افسردگی
بعضی تومورها در سرطان‌ها هورمونی ترشح می‌کنند که این ترشح هورمون‌ها باعث افسردگی و اختلالات خلقی در فرد می‌شود. از طرفی بعضی از تومورهای دستگاه عصبی مغز مرکزی هم ممکن است باعث ایجاد اختلال خلقی در فرد شود. در نهایت اگر الکترولیدهای موجود در خون این افراد کنترل نشود ممکن است موجب اختلال خلقی شدید شوند. دکتر باربارا اندرسن برای پیشگیری از صحبت‌های ناخوشایند در برابر بیماران سرطانی توصیه‌هایی کرده است که می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. اول اینکه وقتی به ملاقات بیمار سرطانی می‌رویم اغلب می‌گوییم چه حسی داری آیا بهبودی احساس می‌کنی؟

وقتی به دیدن بیمار سرطانی می‌روید این سوالات را نپرسید چون ممکن است در این دوره احساس بهبود نداشته باشد به‌خصوص اینکه خود داروهای شیمی درمانی حال بیمار را بدتر می‌کند و ممکن است مشکل دیگری را هم پیدا کند. این سوال ممکن است به او یادآوری کند که اصلا حال خوبی ندارد و از بهبود پیدا کردن فاصله گرفته بنابراین بگذاریم اگر می‌خواهد خودش تعریف کند. از طرفی نوع سرطان‌ها متفاوت است و باید از تعریف داستان‌های مشابه دوری کرد. در تعارف رایج دیگری که مرسوم است اینکه می‌گوییم کاری از دست ما برمی‌آید انجام بدهیم که بعضی مواقع تعارف است و بعضی مواقع هم واقعا می‌خواهیم کاری انجام دهیم.

ممکن است اگر به دوستمان در شرایط دیگری بگوییم خیلی به مذاق طرف خوشایند باشد؛ ولی در مورد بیمار سرطانی قضیه فرق می‌کند. به جای اینکه بپرسیم که کاری از دست من برمی‌آید یا نه بدون اینکه بیمار بداند و بگوید، بهتر است کاری بکنیم که الان نیاز دارد مثلا اگر بیمار در خانه بستری است و مادری است که کودکی دارد خرید خانه را انجام بدهیم یا غذایی درست کنیم و برای او ببریم بنابراین بدون اینکه به ما بگوید، کاری برایش کنیم: جمله دیگری که در دیدار با بیمار سرطانی مرسوم شده این است که راجع به بیماری از او می‌پرسند که چقدر جدی است و چند جلسه دیگر شیمی درمانی نیاز داری؟ دکتراندرسن می‌گوید این سوالات نه تنها حال بیمار را بهتر نمی‌کند، بلکه نگرانی‌هایش را بیشتر می‌کند و او نمی‌تواند خیلی از موارد به سوالات شما پاسخ بدهد و خودش دچار اضطراب می‌شود. بیماران مبتلا به سرطان خیلی از مسائل را دوست ندارند با جزئیات برای دیگران تعریف کنند و دوست دارند خیلی از مسائل به‌طور خصوصی پیش خودشان و بین کسی که دوستش دارند باقی بماند؛ بنابراین اگر خود فرد نخواست که در این زمینه برای شما توضیح بدهد در این مورد کنجکاوی نکنید که اثربخشی‌اش بیشتر است.

درمان با سلول درمانی
سوای مسائل روانی که برای درمان بیماری سرطان استفاده می‌شود، براساس جدیدترین تئوری مطرح شده در دنیا، منشا سرطان‌ها از سلول‌های بنیادی است در نتیجه از بین بردن کامل سرطان‌ها تنها با ریشه‌کنی سلول‌های بنیادی سرطانی میسر خواهد بود. در ساده‌ترین شکل برای درمان سرطان باید گفت درمان‌های فعلی سرطان مانند کندن علف هرز از ساقه آن است؛ در حالی که این علف مجددا از ریشه خواهد رویید، به این ترتیب تنها راه ریشه‌کن کردن سرطان، از بین بردن منشا آن یعنی سلول‌های بنیادی سرطانی است.

بنابراین یکی از دلایلی که درمان‌های کنونی این بیماری قطعی نبوده و پس از مدتی مجددا سرطان رشد می‌کند، این است که سلول بنیادی سرطان باقی مانده و پس از مدتی مجددا رشد می‌کند. اما این تئوری جدید که حدود دو تا سه سال است در کشورهای محدودی مورد بررسی قرار می‌گیرد، مستلزم جمع‌آوری مطالب و بررسی همه‌جانبه پزشکان برای رسیدن به روش‌های درمان سرطان خواهد بود. دراین روش درمانی با حمله روی سلول‌های بنیادی، بیماری سرطان ریشه‌کن خواهد شد. در ایالات متحده چندین سال است که از این روش استفاده می‌کنند و جیمی کارتر نیز برای این نوع درمان داوطلب شده است.