هنوز دغدغه اصلی بحران آب در کشور ایجاد نشده است
افزایش نگرانی از کاهش منابع آب در دسترس باعث شده است تا جیره‌بندی آب در پایتخت و دیگر مناطق بزرگ شهری مورد توجه قرار گیرد.

اما با وجود تمام بحران‌ها و تهدیدها، هر ایرانی هر روز به‌طور متوسط ۲۵۰ لیتر آب مصرف می‌کند و مصرف آب در بعضی مناطق شهری مثل تهران تا ۴۰۰ لیتر در روز برای هر نفر هم می‌رسد. این میزان مصرف آب دو برابر متوسط جهانی است. با دکتر مهدی قربانی استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران و رئیس کارگروه جامعه‌شناسی زیست‌محیطی انجمن جامعه‌شناسی ایران به گفت‌وگو نشسته‌ایم. این استاد دانشگاه می‌گوید هنوز دغدغه اساسی بحران آب در کشور ایجاد نشده است. به گفته او هرچند مشکل اساسی بحران آب در بخش خانگی نیست؛ بلکه بخش کشاورزی بیشترین میزان مصرف آب را دارد اما باید مردم را آگاه کرد؛ باید طوری فرهنگ‌سازی کرد که مردم به این باور برسند که اگر در مصرف آب صرفه‌جویی نشود، چه تبعاتی خواهد داشت.

به نظر شما مشکل کمبود آب در کشور تا چه حد به میزان مصرف خانگی مربوط است؟
میزان شرب آب ۳ الی ۴ درصد کل آب مصرفی در کشور است. براساس گزارش‌های وزارت نیرو، ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود که البته راندمان آب در بخش کشاورزی ۴۰ تا ۵۰ درصد است و مابقی هدررفت آب محسوب می‌شود. پس مشکل اساسی در بخش مصرف خانگی نیست اما فرهنگ‌سازی در راستای مصرف بهینه آب در جامعه مدنی و خانواده‌ها امری ضروری است. مردم باید به این باور برسند که اگر در مصرف آب صرفه‌جویی نشود، چه تبعاتی خواهد داشت.

برای ایجاد حس مسوولیت در مردم چه راهکارهایی وجود دارد؟
راه‌حل‌های مختلفی در این ارتباط وجود دارد. قیمت‌گذاری آب ابزاری است که از آن می‌توانیم برای تعدیل مصرف‌گرایی استفاده کنیم. اما افراد ثروتمند را چه کنیم؟ مدیریت و نظارت از طریق وضع قوانین مختلف برای ساماندهی به عرضه و تقاضا برای آب یکی از مهم‌ترین ابزارهاست. از راهکارهای دیگر فرهنگ‌سازی است و فرهنگ‌سازی نیاز به نهادسازی دارد. سایر دستگاه‌های اجرایی کشور از جمله صدا و سیما، آموزش و پرورش و رسانه‌ها باید دستگاه‌های متولی آب مانند وزارت نیرو را در این امر یاری رسانند.

چاپ بروشور، برگزاری نمایشگاه، انتشار کتابچه، فعالیت‌های NGOها و کمپین‌های مختلف در این راستا بسیار موثر خواهد بود. این امر با سه نهاد اساسی عملی خواهد شد: آموزش و پرورش، رسانه‌ها و خانواده. در این میان خانواده به‌عنوان اولین نهادی که انسان در آن پای می‌گذارد نقش مهم و اساسی دارد. چرا که فرهنگ باید از کودکی در فرد نهادینه شود. به نظر بنده نقش زنان در این میان بسیار مهم و اثرگذار است. زنان مدت زمان بیشتری را در خانه حضور و با فرزندان سروکار دارند پس بار آموزشی این مساله بیشتر به عهده آنها است. بنده به حل این بحران خوش‌بین هستم. نباید فراموش کنیم که وزارت نیرو تنها متولی نیست. ساختارهای سازمانی باید تغییر کند. قوانین باید تغییر یابد. متاسفانه همواره وقتی به بحران نزدیک می‌شویم به فکر راه‌حل می‌افتیم. اگر چه خواستن توانستن است.

به نظر شما چرا مردم ما موضوع کم‌آبی را جدی نمی‌گیرند؟
شاید چون هنوز دغدغه بحران آب به خط قرمز نرسیده است. در خیلی از مناطق، وضعیت منابع آب بحرانی شده است و در بعضی مناطق به نقطه بحران نزدیک شده‌ایم اما این مساله هنوز به دغدغه مدیریت و فکری مبدل نشده است. در حال حاضر مقوله آب تحت نظر قدرت متمرکز وزارت نیرو مدیریت می‌شود؛ زمانی بحران حل خواهد شد که تصمیم‌گیری برای مدیریت منابع آب تحت یک ساختار سازمانی منسجم و غیرمتمرکز صورت بگیرد. معضل مناقشات آبی و به‌طور کلی حل بحران آب در ایران از طریق حکمرانی شبکه‌ای قابل حل است. در این نوع حکمرانی، شبکه‌ای از سازمان‌های درگیر در این موضوع مشارکت دارند.مساله آب یک مساله فرابخشی است.

چرا آب هنوز دغدغه اصلی مردم نیست؟
چون در کل کشور هنوز به خط قرمز و بحران جدی نرسیده است. NGOها و کمپین‌هایی برای اطلاع‌رسانی حول محور آب شکل گرفته است. فعالیت‌های این رسانه‌ها باید بیشتر شود.فراموش نکنیم که قنات چگونه شکل گرفت.
ایرانیان همیشه انسان‌های باهوشی بوده‌اند. چرا که وقتی با یک پدیده روبه‌رو‌ می‌شوند به دنبالش راه‌حلی برای آن می‌یابند. دانش بومی قنات توسط روستاییان شکل گرفت و با آب مناطق دارای قنات بهترین و حتی گران‌ترین محصولات کشاورزی عرضه شد. مانند زعفران در خراسان و انار در یزد. همه این محصولات با تکیه بر قنات‌ها شکل گرفته است. منتها نباید تنها وقتی مشکل به حد بحرانی خود رسید به دنبال راهکار آن باشیم.
هنوز آن دغدغه اساسی حتی در مقامات دولتی ایجاد نشده است باید تشکل‌های روستایی شکل بگیرد. باید کشاورزان را آگاه کرد.

می‌دانیم که خیار و خربزه بیشترین آب را در بخش کشاورزی مصرف می‌کنند. آیا تولید این محصولات عقلانی است؟
ما باید محصولاتی تولید کنیم که محصولات استراتژیک هستند و بازار داشته باشند. باید ببینیم که چه محصولاتی می‌توانیم تولید کنیم که هم بازار داشته باشند و هم آب کمی مصرف کنند. البته این امر نیاز به پذیرش اجتماعی تولیدکنندگان دارد و تحمیلی نیست. روستاییان اغلب با تغییر روش مقابله می‌کنند. آنها اکثرا نوآوری را نمی‌پذیرند. برای تغییر الگوی کشت باید پذیرش اجتماعی در این زمینه وجود داشته باشد. در چند سال اخیر سازمان‌های اجتماعی بسیاری برای فرهنگ‌سازی به‌وجود آمده‌اند. اینها باید توانمند شوند تا پذیرش اجتماعی در این زمینه بیشتر شود.در این بین، فرهنگ‌سازی و آموزش فرهنگ مصرف آب برای شهروندان باید از طریق دستگاه‌های مختلف از جمله صداوسیما، رسانه‌های جمعی و آموزش و پرورش، کمپین‌ها، NGOها، تحقیقات و توسعه انجام شود و در اولویت همه اینها خانواده و نقش زنان در انتقال فرهنگ به کودکان بسیار حائز اهمیت است.