موفقیت بزرگ برای ۹استارتآپی که به مرگ نزدیک بودند
دیگر همه ما داستانهای شکست و موفقیت برخی شرکتهای بزرگ را میدانیم.
شرکتهایی که نگاهی به تاریخچه شکلگیری آنها نشان میدهد که روزهای سختی را پشت سر گذاشته و حتی تا مرز نابودی هم پیش رفتهاند اما از راه خود منصرف نشده و با هوشمندی مدیرانشان توانستهاند حالا در رده بزرگترین شرکتهای دنیا قرار بگیرند. در واقع شرکتهایی که حالا ما آنها را بهعنوان غولهای حوزه خودشان میشناسیم روزگاری شکست خوردهاند اما دوباره از جایشان بلند شده و به مسیرشان ادامه دادهاند. به طوری که برخی از استارتآپهای ۲۰ سال پیش اکنون به جایی رسیدهاند که تکتک ما آنها را ستایش میکنیم.
شرکتهایی که نگاهی به تاریخچه شکلگیری آنها نشان میدهد که روزهای سختی را پشت سر گذاشته و حتی تا مرز نابودی هم پیش رفتهاند اما از راه خود منصرف نشده و با هوشمندی مدیرانشان توانستهاند حالا در رده بزرگترین شرکتهای دنیا قرار بگیرند. در واقع شرکتهایی که حالا ما آنها را بهعنوان غولهای حوزه خودشان میشناسیم روزگاری شکست خوردهاند اما دوباره از جایشان بلند شده و به مسیرشان ادامه دادهاند. به طوری که برخی از استارتآپهای ۲۰ سال پیش اکنون به جایی رسیدهاند که تکتک ما آنها را ستایش میکنیم.
دیگر همه ما داستانهای شکست و موفقیت برخی شرکتهای بزرگ را میدانیم.
شرکتهایی که نگاهی به تاریخچه شکلگیری آنها نشان میدهد که روزهای سختی را پشت سر گذاشته و حتی تا مرز نابودی هم پیش رفتهاند اما از راه خود منصرف نشده و با هوشمندی مدیرانشان توانستهاند حالا در رده بزرگترین شرکتهای دنیا قرار بگیرند. در واقع شرکتهایی که حالا ما آنها را بهعنوان غولهای حوزه خودشان میشناسیم روزگاری شکست خوردهاند اما دوباره از جایشان بلند شده و به مسیرشان ادامه دادهاند.به طوری که برخی از استارتآپهای 20 سال پیش اکنون به جایی رسیدهاند که تکتک ما آنها را ستایش میکنیم.اما داستان آنطور که ما فکر میکنیم پیش نرفته است. مدیرعاملها اخراج میشدند، خبری از وامهای بانکی نبود و مسوولان شرکت به جایی میرسیدند که دیگر راهی جز اعلام ورشکستگی نداشتند اما این شرایط برای برخی مدیران پایان راه نبوده است چرا که در حال حاضر نام آنها در لیست موفقترین مدیران و برترین شرکتهای جهان دیده میشود. داستان شکست و موفقیت در دنیای فناوری پررنگتر و جذابتر دنبال میشود. حالا مسیر طی شده توسط این شرکتهای بزرگ، پیش روی شرکتهای استارتآپ قرار گرفته است تا با استفاده از تجارب آنها راه خودشان را پیدا کنند و در دنیای تجارت موفق شوند. نمونههای مدیران موفق دنیای تکنولوژی کم نیستند. مدیرانی که مورد ستایش بسیاری از افراد هستند. برای نمونه الون ماسک که حالا از او و شرکتش بهعنوان غول دنیای ماشینهای الکترونیکی یاد میشود روزگاری در شرایطی قرار داشت که اگر هر یک از ما جای او بودیم ممکن بود همه چیز را رها کنیم و به دنبال کار دیگری برویم. اما او به جای قبول شکست به راهش ادامه داد تا جایی که حالا ماشینهای الکترونیکی او و سفینههای فضاییاش آینده دنیای تکنولوژی را رقم میزند. سایت بیزینس اینسایدر در گزارشی 9 استارتآپ حوزه تکنولوژی را که از مرگ نجات پیدا کرده و حالا جزو موفقترین شرکتهای این حوزه هستند معرفی کرده است که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
1- اپل یکی از بزرگترین بازگشتهای تاریخ تکنولوژی است. موسس آن، استیو جابز، سال ۱۹۸۵ از شرکت اخراج شد و طی ۱۲ سال غیبت جابز، اپل به جایی رسید که فاصلهای با اعلام ورشکستگی نداشت. به همین سبب، مدیران تصمیم گرفتند جابز را دوباره در سال ۱۹۹۷ استخدام کنند و وی نیز با سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری مایکروسافت، اپل را دوباره زنده کرد. آخر همان سال، اپل iMac را معرفی کرد و پس از دو تا سه سال شرکت را به سوددهی رساند. در حال حاضر هم این شرکت در جایگاه قدرتمندترین شرکتهای جهان قرار دارد.
2- تسلا و SpaceX، همزمان با بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸، به مشکل مالی شدیدی برخوردند. الون ماسک، بنیانگذار تسلا در مصاحبهای با بلومبرگ گفت: «من میتوانستم تسلا یا اسپیس اکس را انتخاب کنم یا پولی که برایم باقی مانده بود را میان هر دو تقسیم کنم». SpaceX بهعنوان تیر آخر خود با ناسا تماسی برقرار کرد تا اگر امکانش وجود داشته باشد همکاریای میانشان شکل بگیرد و این استراتژی جواب داد. قرارداد 6/ 1 میلیارد دلاری ناسا، SpaceX را کاملا نجات داد.
3- در همان زمان که SpaceX در حال سقوط بود، Tesla ماهانه ۴ میلیون دلار ناقابل ضرر میداد. به جای انتخاب یکی از آنها، قرارداد 6/ 1 میلیاردی با ناسا، سرمایه SpaceX را افزایش داد. تسلا نیز با درخواست وامی بزرگ، ۲۰ میلیون دلار صرفهجویی کرد. پس از گفتمان بسیار با سرمایهگذاران اش، درست در شب کریسمس سال ۲۰۰۸، زمانی که تسلا دیگر تقریبا ورشکسته شده بود، شرکتش را زنده نگه داشت.
4- Airbnb در سال ۲۰۰۸ توسط سه نفر که ایده اجاره خانه از طریق اینترنت را داشتند تاسیس شد. سرمایهگذاران در آن زمان چندان به این ایده اعتقادی نداشتند و درخواست برایان چسکی، موسس شرکت، ۷ بار توسط سرمایهگذاران مختلف رد شد تا اینکه به Y Combinator رسیدند. این استارتآپی که سرمایهگذاران علاقهای به آن نداشتند، حالا ارزشی معادل 5/ 25 میلیارد دلار دارد.
5- شاید ایوان ویلیامز اولین نفری نبود که عبارت بلاگینگ را استفاده کرد اما با تاسیس Blogger در سال ۲۰۰۰، میتوان وی را بنیان گذار وبلاگ نویسی دانست. سرویس وی هیچگونه درآمدزایی نداشت و یکسال بیشتر طول نکشید تا بلاگر سقوط کند و کارمندانش اخراج شوند. بدون هیچ کارمندی، بلاگر سر پا ماند و ویلیامز سعی کرد تا با یافتن راهی برای پول در آوردن، یک شرکت واقعی بسازد. اواخر ۲۰۰۲، گوگل سرویس بلاگر را با مبلغ گزارش شده ۶۰ میلیون دلار خرید. ۱۳ سال بعد، هنوز بلاگر زنده و پویاست. ویلیامز سپس در نقش گیری و توسعه توییتر و Medium نیز تلاشهای بسیار کرد.
6- فیل لیبین در سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفت تمام کارکنان خود را اخراج کرده و Evernote را ببندد. یک بار پیش از اینکه به رختخواب برود، حوالی ساعت ۳ صبح ایمیل خود را چک کرد و نامهای از یک شخص سوئدی را دید. این آقای سوئدی عاشق Evernote شده بود و میخواست روی کمپانی سرمایهگذاری کند. با سرمایه ۵۰۰ هزار دلاری وی، Evernote هیچگاه بهطور کامل بسته نشد و حالا ارزشی معادل یک میلیارد دلار دارد.
7- پاندورا در سال ۱۹۹۹ توسط تیم وسترگرن تاسیس شد و تا پیش از ترکیدن حباب دات کام توانست اندکی سرمایه به دست آورد. اما به هر حال هر منبعی یک روز به اتمام میرسد و پول وسترگرن هم تمام شد. وی با این رویکرد پاندورا را اداره کرد که اگر کسی به رایگان کار میکند میتواند بماند و اگر نمیتواند اخراج است. استراتژی او جواب داد و پاندورا در سال ۲۰۱۱ عرضه عمومی شد.
8- در سال ۱۹۸۵، Intuit تمام سرمایه خود را از دست داد و هیچ درآمدی هم کسب نمیکرد. حقوقی به کارکنان پرداخت نمیشد و لوازم اجارهای از جمله مبلمان، میز و کامپیوترها نیز پس فرستاده شدند. با این حال برخی از کارکنان با امید به آینده به صورت رایگان کار کردن را ادامه دادند. زمانی که Quickbookها عرضه شدند، شرکت هم دوباره به مسیر پیشرفت خود بازگشت.
9- اوایل دهه ۹۰ میلادی، IBM سیری وحشتناک را پیش گرفته بود و قرار بر این شد که شرکت به چندین واحد عملیاتی کوچک تبدیل شود. لو گرشتنر، در روز دروغ آوریل سال ۱۹۹۳ به سمت ریاست کمپانی رسید و یکی از بهترین بازگشتهای ممکن را برای IBM رقم زد. پس از اخراج تعداد کثیری از کارمندان و کسب درآمد از طریق فروش برخی داراییها، گرشتر نقشه پیشین را منحل کرد و همه تحت پرچم IBM متحد شدند.
شرکتهایی که نگاهی به تاریخچه شکلگیری آنها نشان میدهد که روزهای سختی را پشت سر گذاشته و حتی تا مرز نابودی هم پیش رفتهاند اما از راه خود منصرف نشده و با هوشمندی مدیرانشان توانستهاند حالا در رده بزرگترین شرکتهای دنیا قرار بگیرند. در واقع شرکتهایی که حالا ما آنها را بهعنوان غولهای حوزه خودشان میشناسیم روزگاری شکست خوردهاند اما دوباره از جایشان بلند شده و به مسیرشان ادامه دادهاند.به طوری که برخی از استارتآپهای 20 سال پیش اکنون به جایی رسیدهاند که تکتک ما آنها را ستایش میکنیم.اما داستان آنطور که ما فکر میکنیم پیش نرفته است. مدیرعاملها اخراج میشدند، خبری از وامهای بانکی نبود و مسوولان شرکت به جایی میرسیدند که دیگر راهی جز اعلام ورشکستگی نداشتند اما این شرایط برای برخی مدیران پایان راه نبوده است چرا که در حال حاضر نام آنها در لیست موفقترین مدیران و برترین شرکتهای جهان دیده میشود. داستان شکست و موفقیت در دنیای فناوری پررنگتر و جذابتر دنبال میشود. حالا مسیر طی شده توسط این شرکتهای بزرگ، پیش روی شرکتهای استارتآپ قرار گرفته است تا با استفاده از تجارب آنها راه خودشان را پیدا کنند و در دنیای تجارت موفق شوند. نمونههای مدیران موفق دنیای تکنولوژی کم نیستند. مدیرانی که مورد ستایش بسیاری از افراد هستند. برای نمونه الون ماسک که حالا از او و شرکتش بهعنوان غول دنیای ماشینهای الکترونیکی یاد میشود روزگاری در شرایطی قرار داشت که اگر هر یک از ما جای او بودیم ممکن بود همه چیز را رها کنیم و به دنبال کار دیگری برویم. اما او به جای قبول شکست به راهش ادامه داد تا جایی که حالا ماشینهای الکترونیکی او و سفینههای فضاییاش آینده دنیای تکنولوژی را رقم میزند. سایت بیزینس اینسایدر در گزارشی 9 استارتآپ حوزه تکنولوژی را که از مرگ نجات پیدا کرده و حالا جزو موفقترین شرکتهای این حوزه هستند معرفی کرده است که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
1- اپل یکی از بزرگترین بازگشتهای تاریخ تکنولوژی است. موسس آن، استیو جابز، سال ۱۹۸۵ از شرکت اخراج شد و طی ۱۲ سال غیبت جابز، اپل به جایی رسید که فاصلهای با اعلام ورشکستگی نداشت. به همین سبب، مدیران تصمیم گرفتند جابز را دوباره در سال ۱۹۹۷ استخدام کنند و وی نیز با سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری مایکروسافت، اپل را دوباره زنده کرد. آخر همان سال، اپل iMac را معرفی کرد و پس از دو تا سه سال شرکت را به سوددهی رساند. در حال حاضر هم این شرکت در جایگاه قدرتمندترین شرکتهای جهان قرار دارد.
2- تسلا و SpaceX، همزمان با بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸، به مشکل مالی شدیدی برخوردند. الون ماسک، بنیانگذار تسلا در مصاحبهای با بلومبرگ گفت: «من میتوانستم تسلا یا اسپیس اکس را انتخاب کنم یا پولی که برایم باقی مانده بود را میان هر دو تقسیم کنم». SpaceX بهعنوان تیر آخر خود با ناسا تماسی برقرار کرد تا اگر امکانش وجود داشته باشد همکاریای میانشان شکل بگیرد و این استراتژی جواب داد. قرارداد 6/ 1 میلیارد دلاری ناسا، SpaceX را کاملا نجات داد.
3- در همان زمان که SpaceX در حال سقوط بود، Tesla ماهانه ۴ میلیون دلار ناقابل ضرر میداد. به جای انتخاب یکی از آنها، قرارداد 6/ 1 میلیاردی با ناسا، سرمایه SpaceX را افزایش داد. تسلا نیز با درخواست وامی بزرگ، ۲۰ میلیون دلار صرفهجویی کرد. پس از گفتمان بسیار با سرمایهگذاران اش، درست در شب کریسمس سال ۲۰۰۸، زمانی که تسلا دیگر تقریبا ورشکسته شده بود، شرکتش را زنده نگه داشت.
4- Airbnb در سال ۲۰۰۸ توسط سه نفر که ایده اجاره خانه از طریق اینترنت را داشتند تاسیس شد. سرمایهگذاران در آن زمان چندان به این ایده اعتقادی نداشتند و درخواست برایان چسکی، موسس شرکت، ۷ بار توسط سرمایهگذاران مختلف رد شد تا اینکه به Y Combinator رسیدند. این استارتآپی که سرمایهگذاران علاقهای به آن نداشتند، حالا ارزشی معادل 5/ 25 میلیارد دلار دارد.
5- شاید ایوان ویلیامز اولین نفری نبود که عبارت بلاگینگ را استفاده کرد اما با تاسیس Blogger در سال ۲۰۰۰، میتوان وی را بنیان گذار وبلاگ نویسی دانست. سرویس وی هیچگونه درآمدزایی نداشت و یکسال بیشتر طول نکشید تا بلاگر سقوط کند و کارمندانش اخراج شوند. بدون هیچ کارمندی، بلاگر سر پا ماند و ویلیامز سعی کرد تا با یافتن راهی برای پول در آوردن، یک شرکت واقعی بسازد. اواخر ۲۰۰۲، گوگل سرویس بلاگر را با مبلغ گزارش شده ۶۰ میلیون دلار خرید. ۱۳ سال بعد، هنوز بلاگر زنده و پویاست. ویلیامز سپس در نقش گیری و توسعه توییتر و Medium نیز تلاشهای بسیار کرد.
6- فیل لیبین در سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفت تمام کارکنان خود را اخراج کرده و Evernote را ببندد. یک بار پیش از اینکه به رختخواب برود، حوالی ساعت ۳ صبح ایمیل خود را چک کرد و نامهای از یک شخص سوئدی را دید. این آقای سوئدی عاشق Evernote شده بود و میخواست روی کمپانی سرمایهگذاری کند. با سرمایه ۵۰۰ هزار دلاری وی، Evernote هیچگاه بهطور کامل بسته نشد و حالا ارزشی معادل یک میلیارد دلار دارد.
7- پاندورا در سال ۱۹۹۹ توسط تیم وسترگرن تاسیس شد و تا پیش از ترکیدن حباب دات کام توانست اندکی سرمایه به دست آورد. اما به هر حال هر منبعی یک روز به اتمام میرسد و پول وسترگرن هم تمام شد. وی با این رویکرد پاندورا را اداره کرد که اگر کسی به رایگان کار میکند میتواند بماند و اگر نمیتواند اخراج است. استراتژی او جواب داد و پاندورا در سال ۲۰۱۱ عرضه عمومی شد.
8- در سال ۱۹۸۵، Intuit تمام سرمایه خود را از دست داد و هیچ درآمدی هم کسب نمیکرد. حقوقی به کارکنان پرداخت نمیشد و لوازم اجارهای از جمله مبلمان، میز و کامپیوترها نیز پس فرستاده شدند. با این حال برخی از کارکنان با امید به آینده به صورت رایگان کار کردن را ادامه دادند. زمانی که Quickbookها عرضه شدند، شرکت هم دوباره به مسیر پیشرفت خود بازگشت.
9- اوایل دهه ۹۰ میلادی، IBM سیری وحشتناک را پیش گرفته بود و قرار بر این شد که شرکت به چندین واحد عملیاتی کوچک تبدیل شود. لو گرشتنر، در روز دروغ آوریل سال ۱۹۹۳ به سمت ریاست کمپانی رسید و یکی از بهترین بازگشتهای ممکن را برای IBM رقم زد. پس از اخراج تعداد کثیری از کارمندان و کسب درآمد از طریق فروش برخی داراییها، گرشتر نقشه پیشین را منحل کرد و همه تحت پرچم IBM متحد شدند.
ارسال نظر