آناهیتا گودرزی

کارشناس ارشد شهرسازی

اخیرا خبری مبنی بر ساخت برج ۱۲۱ طبقه در کلان‌شهر تهران و اینکه یک گروه ساختمانی در مرحله مکان‌یابی مناسب برای جانمایی این برج هستند، منتشر شد که از چندوجه قابل تامل و بررسی است.


در سال‌های اخیر پس از تصویب و ابلاغ طرح جامع و تفصیلی جدید شهر تهران بر اساس صراحت مفاد این طرح که به‌دنبال آسیب‌شناسی آنچه در تهران رخ داده بود الزام به تهیه «طرح موضوعی مکان‌یابی و تدوین ضوابط بلندمرتبه‌سازی» برای شهرداری تهران تاکید و مقرر شده بود ظرف مدت 6 ماه در دستور کار شهرداری قرار گرفته و پس از بررسی‌های کارشناسی در شورای‌عالی شهرسازی به تصویب رسید و تا زمان تصویب این طرح هر گونه بلندمرتبه‌سازی (بناهای بیش از 12 طبقه) ممنوع است. (این دقیقا متن درج شده در طرح جامع جدید شهر تهران است.)


اما در سال‌های اخیر در فاصله تصویب و ابلاغ طرح تفصیلی جدید شهر تهران (اردیبهشت ۹۱) یکی پس از دیگری شاهد ساخت‌وساز بناهای بلندمرتبه برخلاف راهبرد طرح جامع و تنها با اخذ مصوبه‌های موردی از کمیسیون ماده ۵ و احتمالا بدون بررسی همه‌جانبه ملاحظات ضروری جهت ساخت این‌گونه بناها و مزاحمت این برج‌ها برای ساکنان مجاور هستیم.


خوشبختانه در نیمه دوم سال 93 تصمیمات به شدت ویرانگری که به سبب اعمال نفوذ در ضوابط طرح تفصیلی در دولت قبلی اتفاق افتاده بود (افزایش تراکم پهنه‌های طرح تفصیلی) توسط شورای‌عالی شهرسازی و معماری دولت یازدهم لغو شد و از سویی نیز الزام به بررسی و تصویب طرح موضوعی بلندمرتبه‌سازی به شهرداری تهران ابلاغ شد.


اخیرا پس از بررسی‌های همه‌جانبه مجددا طرح موضوعی فوق برای تکمیل و لحاظ پاره‌ای ملاحظات به شهرداری تهران عودت داده شده تا پس از درج جوانب مورد نیاز از جمله تدقیق مکان‌یابی بناهای بلندمرتبه، رعایت کریدورهای بصری، بررسی مباحث جمعیتی و تونل باد و... توسط مشاور مربوطه مجددا مورد بررسی و تصویب قرار گرفته و مبنای صدور مجوز بلندمرتبه‌سازی در تهران قرار گیرد.


در سال‌های اخیر متاسفانه به‌دنبال جذابیت و رانت موجود در زمین‌های شهری و به‌ویژه کلان‌شهر تهران غالبا سرمایه‌هایی که باید در مجاری تولیدی به‌کار گرفته می‌شدند راهی وادی ساخت‌وساز شده و تبدیل به ساختمان‌های مسکونی یا املاک تجاری و اداری شدند؛ یعنی به جای تبدیل به کالایی مولد و قابل رقابت با محصولات خارجی و مناسب صادرات که موجد ارزش افزوده واقعی باشند همگی تبدیل به کالایی نامولد (مصرفی) مانند ساختمان غیرقابل فروش و خالی از سکنه شدند.


دراین رهگذر علاوه بر سرمایه‌های خصوصی خرد و کلان متاسفانه منابع بانک‌ها و موسسات دولتی و نیمه دولتی نیز در نبود کنترل و هدایت مناسب سرمایه‌ها راهی بازار املاک و مستغلات شدند که البته این هجوم به عرصه ساخت‌وساز در دوره‌ای با تشویق مسوولان دولتی نیز مواجه شدند.

استدلال مسوولان برای استقبال از ورود سرمایه‌ها به بخش ساخت‌وساز این بود که به‌علت اشتغال‌زایی نسبتا بالای ساخت‌وساز که چرخه‌ای از تولید مصالح ساختمانی تا کل فرآیند ساخت را دربرمی‌گیرد می‌توان اشتغال را به‌صورت کوتاه‌مدت افزایش داد اما به ناکارآمدی این عرصه و ضرورت کنترل آن و تبعات درازمدت آن که نابودی ذخایر ملی بود توجه نکردند.


هم اکنون که عرصه نقد به سیاست‌های شهری گذشته و حال گشوده شده و تبعات ناگوار آن سیاست‌ها را هرروزه در طیفی از مشکلات چون جمعیت روزافزون، فشردگی بافت‌های شهری، آلودگی هوا، صدمه دیدن اکوسیستم شهر تهران به‌دنبال قربانی شدن فضاهای سبز و باغات شهر به پای ساخت وساز و انبوه مشکلات اجتماعی و اقتصادی که از توسعه نامتوازن شهر حاصل شده است شهروندان تهرانی از نزدیک لمس می‌کنند و در شرایطی که امید ناشی از توافق هسته‌ای و پساتحریم در بخش‌های تولیدی پیش‌رو است و بحث تشویق سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی و اهتمام دولت به بخش تولید بیش از پیش مدنظر است، ناگهان خبر برج سازی 121 طبقه در رسانه‌ها منتشر می‌شود که کمی عجیب به نظر می‌رسد. چراکه اگر هنوز دغدغه‌هایی در سرمایه‌داران خصوصی برای ورود به ساخت‌وساز هست و باید هدایت و تشویق‌های لازم در این مسیر برقرار شود از سازمان‌ها و نهادهای دولتی و عمومی به جای ارائه طرح‌های تولیدی و مشارکتی که اشتغال‌زایی و ارتقای سطح رفاه و معیشت عمومی را دنبال می‌کنند، انتظار دیگری نمی‌رود.

و اگر چنین باشد چگونه از سرمایه‌های خرد و کلان سرگردان می‌توان پیوستن به عرصه‌های تولیدی را انتظار داشت؟


اگر هدف این است که تهران را تبدیل به شهری جهانی و مطرح در دنیا کنیم باید ابتدا تهران به شهری بسامان، نظام‌مند، با هوای پاک و ترافیک آرام تبدیل شود؛ شهری که امنیت خاطر و سلامت روان در آن از اهداف سیاست‌های کلان‌شهری بوده و برقراری عدالت در حوزه فضایی به‌عنوان شاخه‌ای از عدالت اجتماعی مدنظر مدیران و مسوولانش باشد. شهری که شهروندانش دسترسی معقولی به همه خدمات مورد نیاز یک شهر داشته باشند و در این راستا انتظار می‌رود در خصوص تامین سرانه‌های مناسب آموزشی، ورزشی، فرهنگی، درمانی، گردشگری و تاسیسات مهم زیربنایی و فضاهای سبز گسترده و اثرگذار اقدامات جدی و مستمری را در تعامل و همراهی موثر با مجموعه مدیریت شهری از سوی دولت و همه نهادهای دیگر شاهد باشیم.


پرسش شهروندان تهرانی اکنون این است که به دنبال حل کدام مساله اصلی شهر تهران قرار است آسمانخراش بالای 100 طبقه ساخته شود؟ در سلسله مراتب نیازهای این کلان‌شهر ساخت برج‌های عظیم در کدام مرتبه از اولویت قرار دارند؟