دموکرات‌ها و موضوع توافق هسته‌ای

دکتر ابراهیم متقی

استاد دانشگاه تهران

تعطیلات تابستانی کنگره آمریکا در حال اتمام است. ۸ سپتامبر اعضای مجلس سنا و نمایندگان آمریکا فعالیت‌های خود را آغاز خواهند کرد. در چنین شرایطی، موضوع ایران را می‌توان به‌عنوان محور اصلی مذاکرات کنگره برای دستیابی به نتیجه نهایی دانست. در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۵ رای‌گیری کنگره در ارتباط با موافقت‌نامه هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ موسوم به «طرح اقدام مشترک» انجام خواهد شد. واقعیت آن است که کنگره آمریکا موافقت‌نامه هسته‌ای را به‌منزله قرارداد راهبردی تلقی نکرده و به همین دلیل است که حتی تصویب توافق هسته‌ای را نمی‌توان به‌منزله تعهد دائمی برای دولت آمریکا دانست.


توافق هسته‌ای موجود صرفا به‌منزله گزارشی است که روند روابط ایران و آمریکا و همچنین ایران و جامعه جهانی در سال‌ آینده میلادی را تعیین خواهد کرد. در چنین شرایطی این سوال مطرح می‌شود که کنگره آمریکا چه تصمیمی در ارتباط با موافقت‌نامه هسته‌ای اتخاذ خواهد کرد؟ درک چنین فرآیندی از طریق تحلیل محتوای اعضای کمیته روابط خارجی مجلس سنا و همچنین کمپین‌های ایجادشده درباره رای احتمالی قابل تحلیل است. واقعیت آن است که کنگره توافق هسته‌ای با ایران را با اکثریت نسبی مورد پذیرش قرار نخواهد داد.


در شرایط موجود، ۵۴ عضو مجلس سنای آمریکا صراحتا اعلام داشته‌اند که به توافق هسته‌ای رای نخواهند داد. ۳۶ عضو مجلس سنا از حزب دموکرات نیز اعلام کرده‌اند که توافق هسته‌ای را مورد پذیرش قرار داده و از ابتکارهای انجام‌شده توسط وزارت امورخارجه و رئیس‌جمهور آمریکا حمایت به‌عمل می‌آورند. در چنین شرایطی بود که هری رید، رهبر اقلیت مجلس سنای آمریکا که متعلق به حزب دموکرات است اعلام کرد که از توافق هسته‌ای حمایت به‌عمل می‌آورد. رای هری رید تاثیر قابل توجهی بر نگرش بسیاری از اعضای مجلس سنا به‌ویژه از حزب دموکرات به‌جا می‌گذارد.


تاکنون صرفا «رابرت منندز» سناتور ایالت نیوجرسی و «چارلز شومر» سناتور ایالت نیویورک که از اعتبار سازمانی و اجتماعی برخوردارند، اعلام کرده‌اند که تمایلی به پذیرش موافقت‌نامه هسته‌ای نخواهند داشت. در چنین شرایطی، طبیعی است که گروه‌های محافظه‌کار مخالف توافق هسته‌ای با ایران اکثریت نسبی را در مجلس سنا و نمایندگان خواهند داشت؛ اما قادر نیستند زمینه‌های لازم را برای نادیده گرفتن وتوی رئیس‌جمهور فراهم آورند. برمبنای قانون اساسی آمریکا، رئیس‌جمهور قادر خواهد بود تا رای اکثریت نسبی کنگره را وتو کند.


چنین رویکردی به‌مفهوم آن است که ضرورت‌های «موازنه و کنترل» بخشی از زیرساخت‌های تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکاست که برای مدت ۲۲۵ سال ادامه یافته است. شواهد موجود نشان می‌دهد که کنگره نمی‌تواند با وتوی رئیس‌جمهور آمریکا مقابله کند. به همین دلیل است که موافقت‌نامه هسته‌ای که در ایران از آن به‌عنوان برجام نام برده می‌شود، از اکتبر ماهیت اجرایی پیدا خواهد کرد. لازم به توضیح است که برخی از نمایندگان کنگره آمریکا تلاش دارند تا در ۸ سپتامبر طرح قانونی‌سازی اقدام نظامی آمریکا علیه ایران را به تصویب کنگره برسانند. تصویب چنین طرحی نشانه تداوم تهدید علیه ایران در ساختار راهبردی آمریکا خواهد بود. واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد که اکثر اعضای کمیته روابط خارجی آمریکا نیز با توافق هسته‌ای موافق نیستند. به همین دلیل است که کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در ۱۴ آوریل ۲۰۱۵ با ۱۹ رای موافق لایحه نظارت کنگره بر توافق هسته‌ای ایران و آمریکا را امضا کرد. در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا ۱۰ نماینده جمهوری‌خواه و ۹ سناتور از حزب دموکرات حضور دارند. هیچ یک از سناتورهای یادشده نسبت به محدودیت‌های جدیدی که در برابر رئیس‌جمهوری آمریکا و در ارتباط با سازوکارهای مربوط به تحریم اقتصادی ایران مطرح شده واکنش مثبت نشان ندادند. چنین رویکردی بیانگر آن است که فضای کنگره با واقعیت‌های راهبردی محدودسازی ایران در ساختار سیاسی ایالات‌متحده همگونی و هماهنگی دارد.


تصویب این لایحه را می‌توان به‌عنوان بخشی از سیاست راهبردی آمریکا در دوران توافق نهایی اوباما در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران دانست. شکل‌بندی‌های قدرت و امنیت آثار خود را در مذاکرات دیپلماتیک به‌جا می‌گذارد. هرگاه دیپلماسی شکل می‌گیرد، نشانه‌های قدرت را می‌توان به‌عنوان پشتوانه راهبردی چنین فرآیندی مشاهده کرد. بخشی از قدرت معطوف به ایجاد درک مشترک در بین بازیگران راهبردی سیاست بین‌الملل است. کنگره آمریکا تلاش دارد تا قدرت نظارت خود در ارتباط با روابط خارجی ازجمله تحریم‌های وضع‌شده علیه ایران و سازوکارهای کاهش آن را اعمال کند.


تصویب طرح نظارت کنگره بر تصمیمات وزارت خارجه آمریکا در روند توافق هسته‌ای به‌عنوان یکی از موضوعات جنجال‌برانگیز سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است. در این فرآیند، دولت اوباما موافقت خود را با سیاست نظارت کنگره در توافق اجرایی بیان کرده است. چنین روندی نشان می‌دهد که رژیم تحریم‌ها را باید به‌عنوان بخشی از سیاست راهبردی آمریکا در قالب دیپلماسی اجبار دانست. کنگره آمریکا همواره از سیاست تحریم در برخورد با جمهوری اسلامی حمایت کرده است.


تصویب طرح نظارت کنگره بر اقدامات دولت آمریکا در مورد چگونگی اجرای موافقت‌نامه هسته‌ای با ایران به‌مفهوم آن است که محدودیت‌های کنگره در آینده ادامه خواهد یافت. واقعیت آن است که بسیاری از دستورالعمل‌های اجرایی روسای جمهوری آمریکا در شرایطی تنظیم شده که هدف آن محدودسازی فشار کنگره در برخورد با ایران بوده است. تصویب لایحه ضدایرانی در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا بیانگر آن است که روایت آمریکایی معطوف به معادله قدرت و ضدقدرت است. اگر فعالیت هسته‌ای ایران معادله قدرت در سیاست بین‌الملل را تغییر دهد، در زمره موضوعات راهبردی و امنیت ملی آمریکا قرار می‌گیرد. چنین روایتی، زمینه‌های شکل‌گیری اندیشه مقابله با «تهدیدات پایان‌ناپذیر» را به‌وجود می‌آورد. اگر خواسته باشیم روند تصمیم‌گیری کنگره در ارتباط با توافق هسته‌ای ایران را تحلیل کنیم، باید نشانه‌هایی از روایت ایران‌ستیزی را به‌عنوان واقعیت نگرش و رویکرد اعضای کنگره در برخورد با جمهوری اسلامی ایران دانست. در این فرآیند، گروه‌های اسرائیل‌محور و عرب‌محور تلاش دارند تا محدودیت‌های جدیدی را علیه ایران اعمال کنند. افراد یادشده هیچ‌گونه تمایلی به اجرای توافق هسته‌ای با ایران نداشته‌اند. به‌عبارت دیگر می‌توان بر این موضوع تاکید داشت که این توافق تا زمانی تداوم دارد که دولت آمریکا از توافق حمایت به‌عمل آورد. دولت جدید آمریکا که در انتخابات نوامبر 2016 برگزیده می‌شود، از آزادی عمل برای ادامه تعهدات آمریکا در ارتباط با توافق هسته‌ای برخوردار است. به همین دلیل می‌توان نشانه‌هایی از توافق شکننده را در ارتباط با برنامه جامع اقدام مشترک مشاهده کرد. در آخرین روزهای آگوست 2015، برخی دیگر از سناتورهای آمریکایی همانند باب کیسی و کریس کونس از ابتکار باراک اوباما حمایت به‌عمل آوردند. طبیعی است که چنین حمایت‌هایی نمی‌تواند موافقت‌نامه هسته‌ای را به قرارداد راهبردی در ادبیات سیاسی آمریکا تبدیل کند. به همین دلیل می‌توان موضوع مربوط به شکنندگی توافق هسته‌ای را به‌عنوان واقعیت انکارناپذیر در ساختار سیاسی آمریکا دانست.