رونق گردشگری منطقه‌‌ای؛ آبی بر آتش خاورمیانه

گروه گردشگری - شیما رئیسی: آمارهای جهانی به خوبی نشان می‌دهند که بیشترین جمعیت گردشگران ورودی به کشورها، به‌ویژه کشورهای موفق در زمینه گردشگری را گردشگران منطقه‌ای و شهروندان آنها تشکیل می‌دهند.

در همین خصوص اسرافیل شفیع‌زاده، ‌استاد دانشگاه و پژوهشگر اقتصاد گردشگری در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد»‌ با تاکید بر ضرورت تمرکز صنعت گردشگری کشور بر بازارهای منطقه‌ای گفت: «توجه به بازارهای پیرامونی در جذب گردشگران، همواره اثربخشی موثرتری بر رشد گردشگری و به تبع آن، قوت اقتصاد کشور خواهد داشت.» شفیع‌زاده افزود: «نگاهی به تجربه کشورهای جنوب‌شرقی آسیا و به‌عنوان نمونه مالزی که در سال‌های اخیر درآمد قابل‌توجهی از توسعه صنعت گردشگری به دست آورده و این مهم تاثیر بسزایی در جهش شگفت‌انگیز این کشور در رتبه‌های اقتصادی داشته، نشان می‌دهد که بخش عمده بازدیدکنندگان مالزی را گردشگران کشورهای همسایه از جمله تایلند، اندونزی، سنگاپور، برمه، ویتنام و میانمار تشکیل می‌دهند.» به گفته این استاد دانشگاه، ‌اقتصاد هر منطقه به‌صورت مستقیم و نیز غیرمستقیم، تحت‌تاثیر سیاست‌های همگرایانه میان دولت‌هاست که در انعقاد توافق‌نامه‌ها متبلور می‌شود و به‌صورت عینی در گسترش تعاملات تجاری و فرهنگی و به‌ویژه رفت و آمد میان گردشگران نمود می‌یابد؛ پتانسیلی که به شایستگی در میان کشورهای جنوب شرقی آسیا با عنوان تشکیل اتحادیه ملت‌های جنوب شرقی آسیا (آسه‌آن) به فعلیت رسید و رشد اقتصادی و ثبات منطقه‌ای را برای آنها به ارمغان آورد.

ایران؛ بستری مناسب برای گرد هم آمدن گردشگران منطقه‌ای

شفیع‌زاده در ادامه به مقایسه خاورمیانه با کشورهای آسه‌آن پرداخت، کوتاهی دولت‌های این منطقه ملتهب را که با بحران‌های عدیده‌ای دست به گریبان است، نابخشودنی خواند و گفت: «ایران به‌عنوان یکی از کشورهای مهم این منطقه، نقش تعیین‌کننده‌ای در برقراری صلح و ثبات در این جغرافیای مهم جهانی بر عهده دارد؛ ‌کشوری که توانسته یکی از سخت‌ترین مذاکرات قرن را به سرانجام برساند، ‌قطعا باید در منطقه نیز به خوبی بتواند شرایط را بهبود بخشیده و کمک کند شرایطی پایدار در خاورمیانه استقرار یابد.»

وی بر حل سوء‌تفاهم‌های سیاسی از دریچه دیپلماسی منطقه‌ای در سطوح حاکمیتی تاکید کرد و در عین حال تعاملات فرهنگی را نیز مهم عنوان و اظهار کرد: «تعاملات فرهنگی با تمرکز بر ریشه‌های مشترک تاریخی،‌ مذهبی و فرهنگی، برای تغییر نگاه ملت‌های منطقه نسبت به هم که بعضا آلوده به غرض و بدبینی است، بسیار راهگشا است.»

شفیع‌زاده اضافه کرد: «ایران با داشتن جاذبه‌های گردشگری، بستری مناسب برای گردهم آمدن گردشگران منطقه‌ای است؛ گردشگرانی که می‌توانند تبدیل به سفیران آشتی و دوستی میان کشورهای خاورمیانه شوند.»

وی با اشاره به آمار یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر گردشگر عراقی که در سال گذشته وارد ایران شده‌اند، گفت: «این آمار پیام روشنی است برای مسوولان و متولیان گردشگری کشور با این مضمون که در توجه به ظرفیت‌های منطقه‌ای بسیار کوتاهی شده است. در همه این سال‌ها ما از گردشگران پیرامونی غافل بوده‌ایم و در عوض با صرف هزینه‌های بسیار بیشتر،‌ تلاش کرده‌ایم بازارهای اروپایی را به دست آوریم؛‌ البته این اشاره به آن معنا نیست که بازارهای دورتر نباید جایی در اولویت‌های برنامه‌ریزان گردشگری کشور داشته باشد،‌ بلکه مقصود این است که باید توجه متولیان گردشگری، بیش از پیش به نقش تعیین‌کننده کشورهای همسایه در این صنعت معطوف شود.»

شفیع‌زاده در ادامه افزود: «ما در تمام این سال‌ها توجه کمتری به ناحیه قفقاز و نیز کشورهایی که در مسیر جاده ابریشم واقع شده‌اند، داشته‌ایم؛ همچنین کشوری مثل ترکیه با جمعیت ۸۰ میلیونی را نیز نادیده گرفته‌ایم.» این کارشناس اقتصاد گردشگری معتقد است که با توجه به اینکه ۲۰ میلیون نفر از جمعیت ترکیه علوی هستند و از این رو اشتراکات و پیوندهای فکری و فرهنگی بسیاری با ایرانیان دارند و همچنین اقتصاد رو به رشد و موفق این کشور در سال‌های اخیر،‌ این بازار می‌تواند بسیار قابل اعتنا باشد؛ بازاری که باز هم متاسفانه دیده نشده است.

گردشگری ادبی و هنری؛اولویت نخست گردشگری منطقه

به گزارش «دنیای اقتصاد»، در شرایطی که خاورمیانه در آتش جنگ می‌سوزد و گروه‌های تندرو در حال گسترش فعالیت‌های خود و ریشه دواندن در منطقه هستند، ‌به نظر می‌رسد هر گامی در جهت کاهش تنش‌ها و نزدیکی ملت‌ها به یکدیگر بتواند اندکی از آشفتگی موجود بکاهد و شاید بتوان امیدوار بود که در بلندمدت و از این رهگذر،‌ روزی صلح و ثبات در این منطقه کهن که روزگاری محل شکل‌گیری تمدن‌های بزرگ بوده، حاکم شود.

بدیهی است که گسترش تعاملات فرهنگی و شکل‌گیری گفتمان میان مردم این منطقه و به گفته شفیع‌زاده روشنفکران این کشورها،‌ گامی موثر و سازنده در تحقق این هدف که دیگر امروز به یک آرزو بدل شده، باشد. حل سوءتفاهم‌ها و اتحاد میان کشورهای منطقه در ادامه به شکل‌گیری تعاملات تجاری و اقتصادی دوجانبه منجر خواهد شد و رشد اقتصادی قطعا به نوعی دیگر و به‌صورتی بنیادی‌تر ریشه‌های جهل و تندروی را خواهد خشکاند و سبب ارتباطات و به تبع آن رشد اقتصادی پایدار در منطقه خواهد شد. حرکتی که بی‌تردید ایران در آغاز و هدایت آن به‌گونه‌ای که سوءظن کشورهای منطقه به‌ویژه کشورهای عربی را در مورد تلاش ایران برای سیطره بر منطقه برنینگیزد،‌ نقشی مهم و غیرقابل انکار خواهد داشت.

شفیع‌زاده در این باره نیز توضیح داد: «برگزاری نشست‌ها، ‌همایش‌ها و ‌جشنواره‌هایی با موضوع ادبی، ‌هنری در قالب فعالیت‌های سینمایی و نیز تئاتر در این زمینه بسیار موثر است. این حرکت که با عنوان گردشگری ادبی، ‌هنری، ‌فرهنگ و... می‌توان به آن پرداخت، علاوه بر اینکه ملت‌ها را با زبان انسانیت و از منظر الگوهای هم‌ذات‌پندارانه به یکدیگر نزدیک می‌کند،‌ گردشگری ایران و اقتصاد وابسته به آن را نیز گسترش داده و مقدمه‌ای برای ورود گردشگران بیشتر به ایران به‌عنوان محلی برای اجماع اندیشه‌ها و فرهنگ‌های مختلف خواهد شد.»

او ادامه داد: ‌«متاسفانه شناخت‌ها و آگاهی‌ها در مورد ایران حتی در میان کشورهای همسایه که اشتراکات فرهنگی بسیاری با آنها داریم، بسیار اندک است؛ رواج گردشگری میان کشورهای منطقه می‌تواند به گسترش این شناخت کمک کند و زمینه را برای تعاملات بیشتر فراهم کند.»

شفیع‌زاده همچنین در پاسخ به این فرضیه که ناامنی در منطقه موجب توجه و ورود گردشگران بیشتر به ایران می‌شود، گفت: «این باور، باوری غلط است؛ در واقع ما نباید برای توسعه گردشگری خود در انتظار اتفاقات منطقه‌ای باشیم و بخواهیم بر موج این تحولات سوار شویم؛ ‌گرچه لازم است تاکید کنم که این صنعت به شدت وابسته به اتفاقات و تحولات منطقه‌ای است و از آنها تاثیر می‌پذیرد.»

وی ادامه داد: «بنابراین همواره باید به دنبال راهی برای رشد پایدار و همیشگی گردشگری باشیم؛ شاید ناامنی‌های کنونی، ایران را به‌عنوان کشوری امن در منطقه مورد توجه قرار دهد و گردشگران کشورهای درگیر در جنگ را جذب کند،‌اما باید گفت این شاید تنها یک فرصت باشد برای دیده شدن هر چه بیشتر و بهتر این صنعت در کشور و توجه به رفع نقایص و گسترش زیرساخت‌های آن. در هر صورت نمی‌تواند عاملی پایدار برای رشد گردشگری کشور باشد و اتفاقا در بلند مدت به آن آسیب می‌زند.» این استاد دانشگاه،‌ تغییر استراتژی‌‌های بازاریابی را در جهت توجه خاص به گردشگری منطقه‌ای اجتناب‌ناپذیر عنوان کرده و افزود: «زمینه‌سازی فرهنگی همان‌گونه که به آن اشاره شد، مقدمه چنین اتفاقی است. در این راستا لازم است سازمان میراث فرهنگی،‌ صنایع‌دستی و گردشگری با همکاری وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی با ترتیب دادن رویدادهای فرهنگی منطقه‌ای، این بستر را مهیا کنند؛ ‌اما در میان‌مدت و بلندمدت آنچه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، حل بحران‌های منطقه‌ای است.» شفیع‌زاده تصریح کرد: «حل بحران سوریه و یمن باید در راس برنامه‌های وزارت خارجه ایران باشد؛‌ به‌گونه‌ای که چهره ایران به‌عنوان کشوری که بی‌هیچ تعصبی به دنبال صلح و اعتدال است در منطقه و جهان نمایان شود. تنها در این صورت است که آشتی دوباره میان مردم خاورمیانه را خواهیم داشت و گردشگری و اقتصاد این منطقه شکوفا خواهد شد.»

آنچه مسلم است این است که گردشگری هم به‌عنوان یک راه‌حل و هم به‌عنوان یک پیامد در بحث‌های مربوط به امنیت و صلح در منطقه قابل طرح است؛ موضوعی که توجه و اهمیت به این صنعت را در کنار سهم آن در رشد تولید ناخالص کشورها در سال‌های اخیر، ‌حتی در دورانی که دیگر صنایع با رکود دست به گریبان بوده‌اند صدچندان کرده است. بنابراین گردشگری می‌تواند در شرایط کنونی منطقه در جهت حل بحران‌ها بسیار راهگشا بوده و نقش مهمی در رشد سیاسی و اقتصادی ایران ایفا کند.