خانه‌تکانی در طرح و رنگ

اسماعیل چمنی

رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش دستباف ایران و شهرستان تبریز

فرش این دست بافته دیر آشنای مشرق زمین که آوازه آن از فراسوی تاریخ همیشه زمزمه گوش جهانیان بوده و هست، به‌عنوان یکی از بارقه‌های تمدنی بشر در تکامل زندگی انسان‌ها نقش‌آفرین و تاثیرگذار بوده و همگان به داشتن آن فخر فروخته و به‌عنوان نماد آرامش و صلح برای زندگی‌ مورد توجه بوده است.

در بین ملل کمتر کسی است که حداقل آشنایی با این هنر زیبای ایران را نداشته باشد و بر این اصل فرش را در زمره هویت فرهنگی این دیار پذیرفته‌اند و بر آن باور دارند، چرا که غیر از بحث معیشتی این دست بافته، بحث هنری آن همیشه قابل تعمق بوده و نقش سحر کننده و رنگ‌های شعرگونه آن مشتاقان بسیاری را به‌خود جلب کرده است.

با این توصیف و با این پیشینه هر آنچه در ارتباط با شناساندن این هنر و صنعت دیبا و فاخر ایران گفته شده در مقابل عظمت این کالا اندکی بیش وصف نشده و باز نتوانسته‌ایم جایگاه واقعی این دست بافته را برای جهانیان تبیین کنیم.

تحولات شگرف اجتماعی و سیاسی، این کالا را نیز همیشه تحت‌تاثیر قرار داده و حتی گاهی زمینگیر کرده است و از طرفی برنامه‌های مدون سیاست‌مداران بر سرنوشت این کالا همیشه تاثیرگذار بوده و در مواقعی صادرات و ارزآوری آن ناجی بحران سرمایه دولت‌ها شده است.

با این فراز و نشیب‌ها آیا تاکنون ما توانسته‌ایم به شایستگی این کالا را برای ملل مختلف دنیا بشناسانیم یا باز در غفلت همیشگی فرورفته و گاهی به یاد آن افتاده‌ایم؟ آیا در کشور خودمان توانسته‌ایم جایگاه واقعی این کالا را به مردم خود بشناسانیم و حتی از مزایای وجودی این کالا به حد کافی به مردم خود معلومات داده‌ایم؟

چنانچه به یاد داریم قدما در به‌جای آوردن حرمت این کالا بهتر و بیشتر از ما علاقه نشان داده و دین خود را برای جبران و ارج نهادن و حتی شناساندن آن به‌جای می‌آوردند و بر این اساس از آن به‌عنوان نماد زیبایی در زینت بخشیدن به مراسم‌ها، بزرگداشت‌ها و جشن‌ها و حتی در مناسبت‌های مختلف آذین‌بندی خیابان‌ها و کوچه‌ها و سردرها استفاده می‌کردند. آیا هیچ فکر کرده‌ایم که این حرکت‌های نمادین در ذهنیت دادن به انسان‌ها و نماد بخشیدن به این کالا چقدر موثر بوده و تا چه اندازه می‌تواند احساس قرابت بین خانواده و فرش را تسریع کند؟ چرا اندیشه‌های ما نمی‌تواند در بحث آشتی فرش و خانواده به حیطه عمل برسد و با آشنایی از مزیت‌های یک فرش دستباف موفق عمل نمی‌کنیم؟

چرا کفپوش‌های ماشینی پلاستیکی می‌توانند در بین مردم به‌عنوان فرش ماشینی جا پایی پیدا کرده و به خانه‌هایشان راه باز کنند و خیلی راحت مقبول مشتری ‌شوند؟ آیا اصلا این دو قابل مقایسه هستند؟ آیا این دو می‌توانند جایگزین یکدیگر شوند؟ قطعا جواب این سوال منفی است!

ولی به‌راحتی در مدت زمان کوتاه می‌تواند به‌جای فرش دستباف به خانه‌ها راه یابد!

آیا تنها قیمت است که در این رقابت، فرش ماشینی را برنده اعلام می‌کند؟

قطعا خیر! چون تنوع در فرش دستباف به‌قدری زیاد است که فرش ماشینی به گرد آن نمی‌رسد! پس قیمت نمی‌تواند به‌تنهایی در جایگزین کردن فرش ماشینی نقش‌آفرینی کند! به یقین فاکتورهای مهم دیگری در این رقابت دخیل بوده که می‌توانند به شایستگی مورد قبول مشتریان واقع شوند.

یکی از این واقعیت‌ها تفاوت بسیار فاحش این دو کالاست که معلومات مردم در تشخیص آن نه‌تنها ضعیف است، بلکه گاهی فاقد اطلاعات هستند.

در عرصه‌های دیگر طرح، رنگ و تبلیغات درست برای سلیقه مشتریان به درستی باید برنامه‌ریزی و عمل شود که یکی از دلایل موفقیت‌های بارز این صنعت به شمار می‌رود. در عرصه تبلیغات فرش دستباف چه در حوزه جهانی و چه در حوزه داخلی تا به‌حال آن‌طور که باید و شاید از ابزارهای لازم استفاده نشده است. یعنی قبل از هر اقدامی‌ابزارهای تبلیغاتی و بهانه‌های آن را باید شناسایی و نسبت به آن برنامه‌ریزی تبلیغاتی کرد و در عین حال از تمام روزنه‌ها برای توجیه استفاده از این کالا برای خواهانش اطلاع‌رسانی کرد.

غیر از این در بعد اصلاح رنگ و طرح قالی‌های ارزان‌قیمت و حتی روستایی لازم است یک خانه تکانی اساسی صورت پذیرد، چرا که درجا زدن در سنت‌های طرح و به‌خصوص رنگ بیشترین لطمات بر پیکر این کالا وارد کرده و مصرف‌کنندگان را از داشتن آن محروم کرده است. قالی باید جوابگوی مخاطبان خود باشد و بتواند در قبال سلایق آن انعطاف لازم را از خود بروز دهد. در کشور ما که به‌عنوان حرفه بومی‌ و بدون نیاز به مشاوران خارجی هنرمندان پرشماری وجود دارد، لازم است تمام ارگان‌ها با تجمیع فکری و خرد جمعی برای به‌کار گرفتن ابزارهای تبلیغی و استفاده از اهرم‌ها و داشته‌ها برای شناسایی مزیت‌های قالی ایران به‌عنوان یک سرمایه پس‌اندازی دست به‌کار شوند.

استفاده از طرح‌های به‌روز دنیا با توجه به دکوراسیون امروز منازل می‌تواند مشتریان را با استفاده از بعدهای هنری قالی ایران برای خریدن این کالا دعوت کند. بحث زیبا شناسی و‌ هارمونی هنری در قالی‌های ایران از اهم موارد به‌شمار می‌رود، چرا که این کالا دارای انعطاف بسیاری در اجرا و تطبیق با انواع منازل و دکوراتیوی آنها است. بحث فرش و دکوراسیون و حتی مبلمان می‌تواند به‌عنوان یکی از بحث‌های اصلی این تبلیغات سرلوحه قرار گرفته و در برنامه‌ریزی‌های تولیدی مورد توجه هنرمندان قرار گیرد.

سه اصل مهم تزئین منازل به‌عنوان جدیدترین پدیده منزل‌آرایی برای برنامه‌ریزان باید قابل تعمق بوده و براساس تبلیغات آن از نظر شناسایی و اهمیت فرش در پیراستگی و آراستگی منازل به زیبایی می‌تواند نقش قابل قبولی از خود نشان دهد.

امروز لازم است طرح و رنگ و حتی سایز فرش که اصول متغیر این دست بافته می‌باشند برای هماهنگی بیشتر با معماری کشورهای مختلف تعریفی دوباره شود و هماهنگ با دکوراسیون بتواند به‌عنوان زیباترین و فاخرترین کالای این دیار کهن معرفی شود. با تبلیغات هماهنگ و مبتنی بر واقعیت چیدمان این رنگین‌کمان عشق آراستگی باشکوه را به خانه‌ها ارمغان بدهیم و این میسر نیست، مگر با حمایت‌های بی‌دریغ و برنامه‌های مدون کارشناسی اهل فن و صاحبان این حرفه.