بازارسازی‌ جایزه‌های ادبی در دنیا

از این‌رو در ادامه مقایسه‌ای داریم بین برخی تبعات برگزیده شدن در جوایز معتبر خارجی و جوایز داخل کشور و همچنین دلایل این تفاوت‌ها.  طبق آماری که خبرگزاری کتاب ایران به نقل از گ.اف.کا (موسسه تحقیق بازار مصرف) درباره تاثیر جوایز ادبی فرانسه در فروش کتاب‌های منتخب در بازه زمانی ده سال اخیر ارائه داده است، مبلغ جایزه گنکور با اینکه تنها ۱۰ یورو ناقابل است، معمولا فروشی نزدیک به چهارصد هزار نسخه را برای کتاب منتخب تضمین می‌کند.  جایزه بزرگ آکادمی فرانسه در رتبه بعدی قرار دارد که به محض انتخاب کتاب، نزدیک به دویست‌و‌بیست هزار نسخه بر فروش آن تاثیر می‌گذارد. پس از آن جایزه رونودو فروشی بالای صدونود هزار نسخه را برای کتاب منتخب به ارمغان می‌آورد. جایزه فمینا صد و پنجاه هزار و جایزه خوانندگان مجله ال، صدوبیست هزار نسخه بر تعداد کتاب‌های فروش‌رفته اضافه می‌کند.

کم‌تاثیرترین جایزه اسم‌ورسم‌دار فرانسوی جایزه مدیسیس است که به نوبه خود نزدیک به پنجاه هزار نسخه فروش کتاب را جابه‌جا می‌کند. این اتفاق درباره جوایز معتبر دیگر نیز به نحوی دیگر تکرار می‌شود. همان‌طور که در گزارشی دیگر ذکر شده است، به‌عنوان مثال «راه‌آهن زیرزمینی» نوشته کالسون وایت‌هد که در سال میلادی جاری جایزه پولیتزر بخش داستان را دریافت کرد موجب شد تا این کتاب از جایگاه ۳۲۳ سایت آمازون به ردیف ۱۲ این سایت نقل مکان کند. این موفقیت درباره دیگر آثار منتخب این جایزه البته با درصد موفقیت کمتری به وقوع پیوسته است. به‌عنوان نمونه کتاب «بازگشت» نوشته هاشم مطر که جست‌وجوی نویسنده از پدرش در سرزمین مادری‌اش لیبی است، از جایگاه  ۲۱۹هزار و ۶۶۸ به جایگاه ۵۳۹۶ آمازون رسید. «خون در آب» ‌نوشته هیثر آن تامپسون برنده پولیتزر تاریخ نیز از جایگاه ۲۰ هزار و ۱۴۲ به جایگاه ۸۱۷ صعود کرد.

حالا دیگر راحت‌تر می‌توان با عبارت «سرنوشت‌ساز» کنار آمد، چراکه این جوایز به معنای واقعی کلمه بر سرنوشت کتاب و در نتیجه نویسنده‌اش تاثیر می‌گذارند. حال با مقایسه این آمار با تیراژ آثار منتخب در جوایز داخلی که حداکثر با چندبار تجدید چاپ دو تا سه‌هزار جلد بر شمار مخاطبان افزوده می‌شود درمی‌یابیم که فاصله زیادی بین تاثیر این جوایز در داخل و خارج وجود دارد.

اعتبار جوایز یا محدودیت بازار؟

ممکن است در نگاه نخست، دلیل تاثیرگذاری اندک جوایز داخلی، به پایین‌بودن آمار کلی مطالعه در کشور، ‌محدودیت بازار و به‌تبع آن درصداندک افزایش مخاطب بر اثر این جوایز مرتبط شود، حال آنکه شواهد به‌دست آمده مغایر این نظر است. مقایسه آثار ترجمه‌ای که مهر جوایز ادبی خارجی بر جلد آنها خورده‌است گویای این نکته است که اعتبار جوایز به نوبه خود نقش تعیین‌کننده‌ای در سوق دادن مخاطب به خرید اثری خاص دارد. به‌عنوان نمونه می‌توان تاثیر جایزه‌ای مانند نوبل را بر فروش کتاب در داخل کشور مشاهده کرد.

رمان کوری ژوزه ساراماگو هنگامی ترجمه شد که این نویسنده جایزه ادبی نوبل را درسال ۱۹۹۸ به‌دست ‌آورد و ناشران ایرانی به تکاپو افتادند که آن را به فارسی برگردانند. نخستین ترجمه فارسی را مینو مشیری از سوی نشر علم و با ویراستاری محمدرضا جعفری به بازار کتاب عرضه کرد. ترجمه‌ای که به‌دلیل متفاوت بودن این رمان و البته نوبل ادبیات، به سرعت مقبول ذائقه خواننده ایرانی قرار گرفت و اکنون ۲۰ چاپ از همین مترجم طی این مدت منتشر شده و به فروش رفته است. از آنجا که چند ناشر و مترجم همزمان سراغ آثار نوبلیست‌ها می‌روند و سفارش ترجمه می‌دهند؛ برای رمان کوری چنین اتفاقی افتاد و علاوه‌بر نشر علم، دو انتشاراتی مرکز (با ترجمه مهدی غبرایی) و مروارید (با ترجمه اسدالله امرایی) نیز سفارش ترجمه این رمان را به مترجمان دادند که اتفاقا این دو ترجمه نیز چاپ‌های متعددی داشتند و در مجموع بیش از ۴۰ چاپ از تنها همین رمان در بازار کتاب ایران عرضه شد که با توجه به آمار متداول این‌روزها که ۱۰۰۰ نسخه برای هر رمان است، میزانی قابل‌توجه محسوب می‌شود. همین عطش سبب شد تا ناشران دیگر سراغ رمان‌ها و‌آثار دیگر این نویسنده بروند و نزدیک به ۱۱ کتاب از این نویسنده از سوی مترجمان مختلف برگردان فارسی و به بازار کتاب ایران عرضه شده است.

دلیل کم‌اعتباری جوایز ادبی داخلی

جوایز ادبی در داخل کشور به دو گروه جوایز دولتی و خصوصی تقسیم می‌شود. اگرچه برخی جوایز دولتی به پشتوانه اتصال به منابع مالی بزرگ با اهدای چند ده سکه و گاه حتی در دوره‌هایی به بیش از ۱۰۰ سکه طلا اشتیاق بعضی نویسندگان و ناشران را برای رقابت برانگیخته‌اند اما ماحصل این برگزیده شدن تاثیری واقعی در میزان استقبال عموم مردم نداشته‌ و همچنان در چاپ نخست و شمارگان هزار نسخه باقی‌مانده‌اند. البته متاسفانه در برهه‌هایی در سودای فرهنگ‌سازی بدون ارزیابی میزان مخاطب واقعی با انتشار بدون توجیه اثر در چند نوبت، برپاکنندگان این جوایز که دستی هم در انتشارات غیرخصوصی داشتند در صدد نشان دادن توجه مخاطب به منتخبان این آثار بوده‌اند که نتیجه حاصل از چاپ این آثار در مراسم و مجامع دولتی به‌عنوان هدیه به مدعوین ارائه و با تمام شدن آثار در انبار به چاپ مجدد اقدام شده است.

از طرف دیگر جوایز خصوصی نیز با همه دست‌اندازهایی که به عنوان رقیب جوایز دولتی، جلوپایشان قرار می‌گیرد با هزینه محدود به برپایی جوایزی اقدام می‌کنند که از سویی به‌دلیل نخبه‌گرا بودن و از سوی دیگر به‌دلیل نبود معیارهای مشخص و اعمال سلیقه که شبهه باندبازی ‌و رفیق‌بازی‌های را همیشه با خود به دوش می‌کشند، آنچنان‌که باید از اهمیت و اعتبار نزد توده مردم برخوردار نبوده‌اند به نحوی مهر تاییدشان بر اثری موجب پرفروش شدن آنها در بازار کتاب شود.  از این‌رو به‌نظر می‌رسد عامه کتابخوان راه خود را دربازار کتاب در پیش می‌گیرند و برپاکنندگان جوایز راه خود را و این دو خط موازی هرگز به‌هم نمی‌رسند.