ما در محله کوچکی زندگی می‌کردیم؛ خانه ما یک کولر آبی در آشپزخانه داشت که باید کل خانه را خنک می‌کرد. صاحبخانه ما هیچ چیزی را تعمیر نمی‌کرد. یک نقطه روی زمین آشپزخانه ما کاملا خالی و تبدیل به سوراخی بزرگ شده بود. برای سال‌ها، تنها تعمیر آن یک تکه تخته بود که روی آن قرار گرفته بود. نمی‌توانم بگویم چند بار شست پایم به آن گیر کرد یا روی این تخته افتادم.وقتی اندکی بزرگ‌تر شدم، به خانه پدرم و همسرش- نامادری بدجنسم- نقل‌مکان کردم- کسی که مدام ما را اذیت می‌کرد.

دعا می‌کردم پدرم هیچ وقت از شهر خارج نشود؛ البته این کاری بود که او اغلب آخر هفته‌ها انجام می‌داد. وقتی این اتفاق می‌افتاد، نامادری‌ام ساعت‌ها مانند یک برده با من رفتار می‌کرد. من باید بخشی از خانه را تمیز می‌کردم تا تنها به من گفته شود که «دوباره تمیز کن». و دوباره و دوباره این کار را انجام می‌دادم چون به اندازه کافی تمیز نشده بود. چون «من» به اندازه کافی خوب نبودم.از کودکی آرزو داشتم یک کارآفرین بودم و آزادی ثروتمندان را داشتم. آرزوی تعطیلاتی که می‌توانستم داشته باشم و ماشین‌هایی که می‌توانستم سوار شوم را در سر می‌پروراندم. رویای یک امپراتوری را تصور می‌کردم که می‌توانم آن را بسازم و یک روز جهان را تغییر دهم.

اما چیزهایی وجود داشت که هرگز رویای آنها را نداشتم. هرگز رویای درآمد سالانه ۱۵۰ هزار دلار و مالک شدن یک کسب‌و‌کار سبک زندگی۱ را نداشتم. هرگز رویای بازنشستگی را در سر نمی‌پروراندم.من دوستان زیادی دارم که کارآفرین هستند و نکته شگفت‌انگیزی که وجود داشت این بود که یکی از این افراد به من می‌گفت رویایش این است که تمام روز در خانه بماند و کار نکند. من مطمئن هستم که افراد زیادی هستند که این آرزو را دارند؛ اما ظن من این است که حتی برای این افراد، اگر ما به اولین باری که آنها رویای کارآفرین شدن را داشتند برگردیم، این روشی نیست که این رویا شروع شد.

بنابراین، همه اینها این پرسش را مطرح می‌کنند که: چرا ما بازمی‌ایستیم؟ چرا رویاهایمان را رها می‌کنیم؟

آیا تاکنون توسط یک کارمند یا مشتری مورد بدرفتاری یا سوء‌استفاده قرار گرفته‌اید؟ همین هفته اخیر برای من این اتفاق افتاد. آیا تاکنون ایده‌ خوبی داشته‌اید که احساس کنید بازار طالب آن است تا برای فروش محصول یا خدمات خود بجنگید؟

استرس و فشاری که ما تحت‌تاثیر آن هستیم بی‌اندازه است. من افراد باهوش و جاه‌طلبی را دیده‌ام که رویاهایشان را تغییر می‌‌دهند و تصمیم می‌گیرند که یک کارآفرین سبک زندگی (lifestyle entrepreneur) باشند؛ به‌دلیل اینکه می‌خواهند از استرس فرار کنند یا چون درمی‌یابند کسب‌و‌کار انتخابی یک پورشه نیست در عوض یک فورد تاروس است.شرکتی که افراد می‌خواهند شرکتی است که در حال رشد باشد. اما بسیاری به‌جای دریافتن اینکه چگونه از یک میلیون دلار فروش به ۱۰ میلیون دلار فروش حرکت کنند، رویاهایشان را رها می‌کنند.

  با رویایتان زندگی کنید یا اجازه دهید نابود شود؟

آیا تاکنون رویایی را رها کرده‌اید؟ دائما در مورد کسب‌و‌کارهای سبک زندگی در اینترنت می‌شنوید و اگر این واقعا چیزی است که می‌خواهید، برای آن تلاش کنید. اما اگر یک کسب‌و‌کار سبک زندگی می‌خواهید چون شکست را پذیرفته و تسلیم شده‌اید، باید با هم صحبت کنیم. من در تلاش نیستم تا در ۳۸ سالگی بازنشسته شوم. من به اینجا آمده‌ام تا چیزی بسازم تا ثروت خلق کنم و پیروز شوم.ما برای کار کردن، رشد کردن و ساختن خلق شده‌ایم. ما در زمانی زندگی می‌کنیم که دانش نامحدود برای ما در دسترس است تا آنچه برای ما مشکل ایجاد می‌کند را حل کنیم؛ دانشی که برای ما هم نعمت و هم لعنت است. نعمات این اطلاعات واضح و روشن است اما لعنت آن می‌تواند این نعمات را از بین ببرد.

من می‌دانم که این تحلیل اندکی با دیگر تحلیل‌ها متفاوت است اما اخیرا شاهد بوده‌ام که بسیاری از افراد شکست را می‌پذیرند و از ادامه کار سر بازمی‌زنند. تعداد بسیاری از افراد باهوش و مستعد در مورد اینکه چگونه نمی‌خواهند به رشد ادامه دهند، چگونه از حرکت باز می‌ایستند یا حتی رویایشان را رها می‌کنند، با من صحبت می‌کنند. این مساله به هیچ وجه برای من خوشایند نیست.ما به این افراد باهوش نیاز داریم. ما به کارآفرینان نیاز داریم تا رشد اقتصاد را حفظ کنیم، تا شرکت‌های آنها را بسازیم و رشد دهیم. ما به آنها نیاز داریم تا قدم به جامعه بگذاریم و به رشد آنها کمک کنیم. ۵ درصد جمعیت جهان کارآفرین هستند و بدون رشد و پرورش ما، کل جهان متمدن نابود خواهد شد.من به پشتیبانی از ایجاد یک مبنای محکم کسب‌و‌کار که ابتدا بر مشتریان شما تمرکز می‌کند ادامه خواهم داد چرا که این کم‌ریسک‌ترین و نهایتا پرسودترین روش برای داشتن یک کسب‌و‌کار موفق است.شما می‌توانید رشد کنید، می‌توانید رویایی در سر داشته باشید، می‌توانید تفاوتی ایجاد کنید و می‌توانید زندگی‌های بیشتری را که اکثرا حتی نمی‌توانند آن را تصور کنند لمس کنید. تنها سوال این است که: آیا برای چالش آماده هستید؟

  پی‌نوشت:

۱- lifestyle business این نوع کسب‌و‌کار به‌جای افزایش درآمد، قصد در حفظ سطح درآمد مالک آن و نیازمندی‌های شخصی او دارد. هدف کسب‌و‌کار سطح زندگی ایجاد یک توازن پایدار و خوشایند در کار و زندگی است.