پس از دور شدن از فضای ملتهب ناشی از حمله موشکی آمریکا و متحدانش به سوریه برخی ناظران این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا ایالات متحده تنها به دنبال ضربه شصت نشان دادن به بازیگران پیروز در صحنه سوریه بود یا در پس این جریان واشنگتن قصد دارد استراتژی جدیدی در این منطقه پیاده کند؟ آیا زمزمه‌های حضور ارتش عربی در سوریه جدی است؟ در این باره با رحمن قهرمانپور کارشناس مسائل خاورمیانه گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید:

حمله موشکی آمریکا و متحدینش به سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟ مطرح شدن حضور ارتش عربی در سوریه از تبعات این روند بوده است؟

 

همانطور که خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کردند، این حمله یک حمله گسترده و فراگیری نبود و حتی پایگاه‌ها و نیروهای روسیه در سوریه هم هدف قرار نگرفتند. حالا این را می‌شود به شیوه‌های مختلفی تشریح کرد. هم می‌شود گفت که ناشی از اعتبار تهدیدات و بازدارندگی روسیه بود که قبل از حمله آمریکا و متحدان غربی‌اش هشدار داده بود که موشک‌هایی را که به سمت اهداف مطلوب آمریکایی‌ها حرکت کنند، رهگیری خواهد کرد. یا می‌شود اینطور گفت که در واقع آمریکایی‌ها برنامه‌ای برای تقابل با روسیه نداشتند، ولی در هر حال آن چیزی که اتفاق افتاد، کمتر از انتظاری بود که می‌رفت و کمتر از تهدیداتی بود که در دولت آمریکا یا حداقل نومحافظه‌کاران آمریکایی انجام می‌دادند.

این نشان می‌دهد که وضعیت سوریه به گونه‌ای نیست که آمریکایی‌ها حاضر به پذیرش خطرات و ریسک حضور بلندمدت در سوریه باشند، اما بعد از حمله و در واقع با موضع‌گیری که ترکیه انجام داد و بعد بحث تشکیل ارتش عربی و دیدار بن سلمان از آمریکا پیش از حمله، به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها هنوز از تضعیف محور آستانه ناامید نشده‌اند و همچنان دنبال این هستند که به روش‌های مختلفی این محور آستانه را تضعیف کنند.

دلیل حمایت ترکیه از این حمله چیست؟

قبل از این حمله و به‌طور مشخص قبل از ورود ترکیه به عفرین، آمریکایی‌ها از حضور بلندمدت خودشان در مناطق کردنشین سوریه حرف می‌زدند و تلقی این بود که ممکن است آمریکایی‌ها با کردهای سوریه وارد یک ائتلاف بلندمدت شوند. بعد که موضوع ورود ارتش ترکیه به عفرین و شکست کردها پیش آمد و بعد ترامپ اعلام کرد در سوریه نخواهند ماند، حدس و گمان‌ها این بود که آمریکا از همکاری یا از امیدواری نسبت به موثربودن همکاری با کردهای سوریه تا حدی عقب‌نشینی کرده و دنبال یک راه‌حل دیگری ممکن است باشد.

این موضع‌گیری ترکیه در ادامه موضع‌گیری قبلی‌اش بود که تاکید کرد اگر منجر به رفتن بشار اسد شود، خوب است و بر روی آن پافشاری کرد و از طرف دیگر سعی کرد که در چارچوب ناتو بگوید که این حمله پاسخی به اقدامات بشار اسد در غوطه شرقی بوده، اما فراتر از این به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها و متحدان آمریکا در منطقه و به‌طور مشخص عربستان همچنان امیدوار هستند که به موازات توافق آستانه خط دیگری را در سوریه باز کنند و این بار بحث تشکیل ارتش عربی مطرح شده که بتواند کنترل مناطق شمالی سوریه، یعنی مناطق عمدتا کردنشین را در اختیار بگیرد.

خب قاعدتا اگر چنین ایده‌ای مطرح شده باشد، به نظر می‌رسد که در نگاه اول عربستان و آمریکا خیلی دنبال این هستند، اما ترکیه هم از این وضعیت ناراضی نیست، یعنی ترکیه در حال حاضر در هر دو محور بازی می‌کند که ببیند کدام یک در نهایت غالب می‌شوند، هم با محور آستانه با ایران و روسیه همکاری دارد و هم با محور غرب، یعنی آمریکا، اروپا و تا حدی کمتر عربستان همکاری دارد، اما چون فعلا محور آستانه دست برتر را دارد، ترکیه احساس می‌کند چاره‌ای جز هماهنگی با این محور ندارد، مخصوصا در بحث عفرین و ترکیه با موافقت روسیه و به نوعی می‌شود گفت با همکاری روسیه توانست وارد عفرین شود و آن‌جا را تحت کنترل خودش دربیاورد، لذا ترک‌ها احساس می‌کنند که الان عربستان و آمریکا در ایجاد محور موازی با توافق آستانه ممکن است جدی باشند و لذا به تعبیر ساده همه تخم مرغ‌هایشان را در سبد توافق آستانه نگذاشته است. البته این روند اگر ادامه پیدا کند، قاعدتا ممکن است باعث بی‌اعتمادی هر دو طرف شود، ولی به هر حال فعلا آن چیزی که مشخص است، این است که توافق آستانه دست برتر را دارد و ایران و روسیه، همکاری ترکیه را با اروپا و آمریکا و عربستان در سوریه خیلی جدی نمی‌بینند و به خاطر همین خیلی واکنش منفی نسبت به اظهارات اردوغان نداشتند.

ترکیه چه هدفی را دنبال می کند؟ رفتن بشار اسد یا گرفتن امتیاز و منافع حداکثری در مذاکرات آستانه؟ 

بیشترین بحث اعلامی در این باره بشار اسد است، یعنی اعلام می‌کنند که بشار اسد علیه مردم خودش وارد جنگ شده است، اما واقعیت این است که تجربه ترکیه در عراق نشان داد که اگر کشوری در داخل کشوری دیگر متحد نداشته باشد، ممکن است در بلندمدت نتواند آن‌جا پایگاه و نفوذی داشته باشد. ترک‌ها خیلی امیدوار بودند که جریان یا شاخه اخوان در سوریه که عمدتا مستقر در حلب بود، آن‌ها دست برتر را داشته باشند و بتواند از این طریق در آینده سوریه نقش ایجاد کنند، اما این تحولات مطلوب ترکیه نبود و به واقع ترکیه احساس کرد که ممکن است بازنده صحنه شود و لذا سیاست خودش را در سوریه عوض کرد و با محور آستانه همکاری کرد؛ البته هنوز هم از ارتش آزاد حمایت می‌کند، اما در کل می‌شود گفت سیاستش را در قیاس با چند سال گذشته تغییر داده و امیدوار است بتواند از این طریق، در صحنه داخلی سوریه نفوذ داشته باشد و بتواند در معادلات آینده سیاسی در سوریه نقش داشته باشد که حداقلش این است که از جانب سوریه تهدید نشود و حداکثرش این است که بتواند در سوریه نفوذ خودش را در قیاس با گذشته بیشتر و بیشتر کند، چون به هر حال حکومت علوی بشار اسد و متحدانش روابط چنان خوبی با ترکیه جز بعد از ۲۰۰۹ نداشتند و لذا ترکیه بیشتر دنبال این است که بتواند در داخل سوریه متحدانی برای خودش پیدا کند.

محور ایران و سوریه را با توجه به پیروزیهای بدست آمده چطور می‌بینید؟ آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟

 

وضعیت ایران یا بشار اسد، ناشی از روابط دو طرف نیست، یعنی این دو تنهاترین و اصلی‌ترین بازیگران صحنه سوریه نیستند. خب قاعدتا در محور آستانه چه بخواهیم و چه نخواهیم، روسیه دست برتر را دارد و تنظیم‌کننده اصلی روسیه است، یعنی همین الان روسیه از محور آستانه خارج شود، ممکن است ایران و ترکیه در سوریه با هم درگیر هم بشوند. لذا بحث موقعیت ایران و سوریه تابع معادلات آینده هم است.

این‌که سیاست آمریکا چیست؟ روسیه دنبال چیست؟ آیا محوری هم‌عرض و به موازات محور آستانه شکل خواهد گرفت، تا چه حد قوی خواهد بود؟ هنوز نمی توان با قاطعیت گفت. اما چیزی که مشخص است، این است که این حملات نتوانسته جایگاه محور مقاومت را به صورت جدی تهدید کند. همچنان ایران از بشار اسد حمایت می‌کند، بشار اسد هم با افزایش نفوذ خودش در پیرامون دمشق و شکست‌دادن برخی از گروه‌های تروریستی توانسته سرزمین‌های بیشتری را در اختیار خودش بگیرد و سلطه دولت مرکزی را بر سرزمین‌های بیشتری اعمال کند. قاعدتا این‌که در ادامه ایران و بشار اسد چگونه به پیش خواهند رفت، این بستگی به نحوه تعاملات آن‌ها با بازیگران داخلی سوریه، از یک طرف با روسیه و با سایر بازیگران موثر در صحنه داخلی سوریه دارد. لذا می‌خواهم بگویم یک امر تثبیت‌شده‌ای نیست، صحنه سوریه، صحنه‌ای است که مدام در حال تجدید است و به همین خاطر بازیگران جز با تشکیل ائتلاف‌ها، اساسا نمی‌توانند در صحنه سوریه برای مدت طولانی قدرت را حفظ کنند، کما این‌که آمریکا هم خودش به دلیل واردنشدن در ائتلافات، الان احساس می‌کند که در صحنه داخلی سوریه عقب افتاده، صحنه را به نوعی به روسیه واگذار کرده و لذا تلاش می‌کند جبران کند و با این منطق ما انتظار داریم که آمریکا، عربستان و برخی کشورهای دیگر متحد آمریکا در منطقه و حتی اسرائیل تلاش کنند که در داخل سوریه محور آستانه را تضعیف کنند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.