وعده نفتی زنگنه به بورس

وی عنوان کرد: در حال بررسی برای تدوین ساز و کارهای اجرایی و طراحی دقیق بهترین شیوه معاملاتی نفت خام صادراتی هستیم و به زودی جزئیات آن را اعلام خواهیم کرد. اظهارنظر معاون اول رئیس‌جمهور در ابتدای سال جاری، تصویب عرضه نفت خام صادراتی در جلسه سران سه قوه و ماده ۴ قانون برنامه ششم توسعه همگی الزامات قانونی برجسته‌ای هستند که عرضه نفت خام را به یک تکلیف قانونی بدل کرده است. از سوی دیگر عرضه نفت خام در بورس به یک مطالبه عمومی در کشور بدل شده و مردم و بخش خصوصی منتظرند تا از جزئیات این شیوه معاملاتی و حتی نتایج آن مطلع شوند.  روز گذشته وزیر نفت با اعلام این خبر که نفت خام در آینده نزدیک به‌صورت آزمایشی در بورس عرضه می‌شود، گفت: این فروش ۲۰ درصد به‌صورت ریالی و ۸۰ درصد به‌طور ارزی انجام خواهد شد. به گفته زنگنه عرضه خرده‌ محموله‌ها مشخص است و تا حدود ۴۰ هزار بشکه می‌توانیم عرضه کنیم. زنگنه عنوان کرد: مقدار محدودی نفت خام در بورس عرضه می‌شود تا بازتاب آن را در بازار سرمایه دیده و به مقامات گزارش ‌کنیم. خرید این محصولات در بورس محدود نیست و هم سرمایه‌گذار داخلی و هم خارجی توان خرید را خواهند داشت. به نظر می‌رسد ادبیات فوق تنها ذهنیت‌های اولیه وزیر و اطرافیانش از شرایط معامله نفت خام در بورس انرژی باشد؛ اگرچه این احتمال وجود دارد که رویکرد عمومی و شیوه کلی معاملات هنوز برای بدنه تصمیم‌سازی وزارت نفت هم مبهم بوده و حل نشده باشد. به‌عنوان مثال نام بردن از عرضه ۴۰ هزار بشکه‌ای که در گذشته نیز مورد اشاره قرار گرفته بود نشان می‌دهد که وزارت نفت بیشتر قصد دارد توانمندی‌های بورس انرژی را بسنجد نه اینکه از این ابزار برای مدیریت بازار و حمایت از حجم صادرات بهره ببرد. حال سوالی که بهتر است پاسخ داده شود آن‌ است که آیا با فرض صادرات بیش از ۲ میلیون بشکه در روز و در شرایط معاملاتی روز جهان و مخصوصا برای مقاصد طولانی‌تر دریایی، پتانسیل تحویل فیزیکی ۴۰ هزار بشکه به گونه‌ای است که خریدار با فرض تمامی واقعیت‌های بین‌المللی به سمت بورس انرژی گرایش پیدا کرده و مثلا نفت خام را به مقصد کشورهای کوچک شرق آسیا، غرب آفریقا یا آمریکای جنوبی خریداری و حمل کند؟

در صورتی‌که هرگونه ابهام فنی در مورد شرایط معاملات ایجاد شود تنها وزارت نفت است که باید پاسخگوی کاستی‌ها باشد زیرا بورس انرژی تنها بستری برای معامله کالاهایی با ویژگی‌های عرضه مشخص و البته جذاب بوده و است. با توجه به تجربه بورس انرژی، معاملات با ارقامی نزدیک به ۵ هزار تن ارقام بزرگی به شمار نمی‌آید و این رفتار گام به گام تنها فرصت‌سوزی به همراه دارد نه شناسایی توانمندی احتمالی.  این مطلب نشان می‌دهد که بخشی محدود در بدنه وزارت نفت یا با واقعیت‌های معاملاتی در بورس انرژی آشنا نیستند یا تلاش دارند که این واقعیت‌ها را نبینند. به‌عنوان یک نمونه مشخص طی روز ابتدایی مهرماه به‌عنوان یکی از روزهای جذاب معاملات در بورس انرژی شاهد داد‌و‌ستد ۴۴ هزار و ۴۴۰ تن از انواع فرآورده‌ها بودیم یعنی تنها در روز یکشنبه بیش از ۳۲۵ هزار تن (از لحاظ حجمی بر پایه وزن و حجم نفت خام) حجم معاملات بورس انرژی بود. این در حالی است که فرآورده‌های مورد معامله بعضا سنگین‌تر از نفت خام بوده یعنی این رقم قابلیت تغییر دارد و بر اساس ویژگی‌های وزنی و حجمی نفت خام مورد محاسبه قرار گرفته است.  از سوی دیگر بورس انرژی در شهریورماه رکورد تاریخی ارزش معاملات ماهانه خود را جابه‌جا‌ کرده و تنها یک گام تا ارزش معاملاتی هزار میلیارد تومانی ماهانه فاصله دارد. این‌که به‌رغم وجود الزام قانونی و تصویب شورای هماهنگی اقتصادی باز هم وزارت نفت در حال آزمودن توانمندی‌های بورس انرژی آن‌هم پس از سال‌ها تجربه معاملاتی باشد این شائبه را مطرح می‌کند که تمایل به عرضه نفت خام صادراتی چندان هم قدرتمند نیست ولی در هر حال تکلیفی است که باید انجام شود اگرچه امید است عرضه‌ها رفع تکلیف نباشد.  این که وزیر به صراحت عنوان می‌دارد: مقدار محدودی نفت خام در بورس عرضه می‌شود تا بازتاب آن را در بازار سرمایه دیده و به مقامات گزارش کنیم این شائبه‌ را تقویت می‌کند که عزم جدی وزارت نفت برای عرضه صادراتی نفت خام با اما و اگرهایی همراه است و ممکن است شائبه عدم موفقیت عرضه‌های صادراتی نفت خام با انتقاد به بازار سرمایه همراه شود. البته این موارد شنیده‌هایی بدبینانه در بازار است و هیچ دلیلی برای تایید یا رد آن وجود ندارد و آینده نشان می‌دهد که رخدادهای زیرپوستی در بازار چه آینده‌ای را ترسیم خواهد کرد اگرچه رصد رسانه‌ای واقعیت‌ها پیدا و پنهان بیشتری از این معاملات را بازگو خواهد کرد.  نکته دیگری که در عرضه نفت خام در بورس انرژی در دسترس خواهد بود انعطاف عمل بسیار بالای این بازار در کشف نرخ است. یکی از انتقادات ناحق به مکانیزم بورس سختگیری‌های دستوری به شیوه معاملات است ولی به صراحت باید گفت که بورس‌های کالایی در کنار شفافیت عملکرد و قابل رصدبودن همه‌چیز، با انعطاف بسیار بالایی برای کشف نرخ عادلانه در شرایط مختلف بازار همراهند و از این لحاظ می‌توان با انعطاف قیمتی، تقاضای بیشتری به بازار جذب کرد و با این ابزار در شرایط تحریم از بیشترین پتانسیل فروش بهره برد. این ادعا را می‌توان با ذکر یک مثال ساده بیان کرد.

ابتدای مهرماه در بازار بین‌الملل بورس انرژی نزدیک به ۵ هزار تن گاز مایع پالایش گاز فجر جم به‌صورت کشف پرمیوم مورد معامله قرار گرفت که از لحاظ حجمی این رقم کمتر از ۴۰ هزار بشکه خواهد بود. در این معامله قیمت پایه منهای ۸۹ دلار (به‌عنوان پرمیوم؛ یعنی تخفیف ۸۹ دلاری بر مبنای قیمت‌های پایه بین‌المللی) با دلار «سنا» عرضه شد ولی در نهایت قیمت پایانی کشف شده منهای ۱۲۵ دلار بود که نشان می‌دهد انعطاف‌پذیری قیمتی بسیار بالایی در این بازار وجود دارد و از این لحاظ نمی‌توان بورس را به سختگیری خاصی متهم کرد. البته در کنار نفت خام این انتظار وجود دارد که عرضه نفت کوره، میعانات گازی و سایر فرآورده‌های گازی و پالایشی در بورس انرژی به حداکثر برسد که در این شرایط واقعیتی به نام شفافیت در حوزه نفت و انرژی خودنمایی خواهد کرد.  پس از بحث الزام شرکت‌های پتروشیمی به عرضه در بورس کالا، عرضه نفت خام، میعانات و فرآورده‌ها دومین مطالبه رسانه‌‌ای از وزارت نفت است و تا زمان عملیاتی شدن آن و برطرف‌شدن ابهامات، پیگیری‌های رسانه‌ای ادامه خواهد یافت.